بخشی از متن:
سرپرست کسی است که امور گروهی از افراد و اداره یک واحد سازمانی را به عهده دارد. طبعا"رئیس"هم یک سرپرست است، زیرا کارهای سازمان را توسط افراد انجام می دهد. اداره کنندگان، مدیران و روسا همه سرپرستند کارفرما نیز به نوعی سرپرست است. زیرا اداره ی گروهی از کارگران وکارمندان را در خط مقدم کار و تولید به عهده دارد. اما رئیس کلمه ای است که بیشتر در سازان های دولتی به کار می رود و مربوط به اداره واحد قسمت یا بخشی از سازمان های عمومی است.مهمترین نکته در رهبری نفوذ و اثر گذاری است. اصولا قدرت عبارت است از توانایی اعمال نفوذ بر دیگران و نفوذ عبارت از اعمالی است که مستقیم یا غیر مستقیم باعث تغییر در رفتار یا نظرات دیگران می شود. رهبری با نفوذ بر دیگران تحقق می یابد و نفوذ نیز از قدرت سر چشمه می گیرد.
فرایندی که مدیریت می کوشد با ایجاد انگیزه و ارتباطی موثر انجام سایر وظایف خود را در تحقق اهداف سازمانی تسهیل و کارکنان را از روی میل و علاقه به انجام وظایفشان ترغیب کند. بنابراین رهبری جزئی از مدیریت است و این وظیفه مانند برنامه ریزی، سازماندهی و کنترل نیز از وظایف مدیر است.
طبقه بندی منابع قدرت:
قدرت فردی:1-قدرت مرجعیت 2-قدرت تخصصی
قدرت سازمانی :1-قدرت قانونی 2-قدرت پاداش و تنبیه
نظریه های هدایت و رهبری:
1-نظریه های خصوصیات فردی رهبری
2- نظریه های رفتار رهبری
3- نظریه های موقعیتی و اقتضایی
-نظریه های خصوصیات فردی رهبری:
براساس این نظریه رهبران ابر مردانی هستند که به علت ویژگی هایی که موهبت الهی اند شایسته رهبری شده اند.
یکی از نویسندگان چها ر خصوصیت عمده را بیان کرده است:
1-هوش 2-بلوغ اجتماعی و وسعت دید:از جهت عاطفی با ثبات و دارای اعتما به نفس هستند.
3-انگیزه های توفیق طلبی و نیل به هدف 4-انسان گرایی
نویسنده ای دیگر شش خصوصیت را بیان کرده :
1-خصوصیات ظاهری و فیزیکی 2-زمینه های فرهنگی مانند تحصیلات و تجربیات 3-هوش 4-شخصیت برو گرا 5-خصوصیات شغلی مانند تلاش و پشتکار و ابداع و ابتکار 6-خصوصیات اجتماعی مانند مراتبات اجتماعی و سیاسی
لازم به ذکر است که فقط هوش و ذکاوت به اثبات رسیده و در مورد سایر خصوصیات اتفاق نظری نیست.
نظریه های رفتار رهبری:
در این نظریات به جای توجه به خصوصیات فردی در پی روش ها و شیوه های رهبری هستیم.
1-بر اساس یک طبقه بندی رفتار رهبران به دو نوع انسان گرا و سازمان گرا تقسیم می شود. رهبران انسان گرا توجه خود را مصروف اعضای سازمان می کنند، هدف گذاری جمعی را ترویج میکنند وبه کارکنان اعتماد دارندو برای آنها ارزش قائل اند.
رهبران سازمان گرا اهداف و ماموریت های سازمان را مقدم بر افراد می دانند. بیشتر به قوانین و مقررات سازمانی اتکا دارند و کارکنان را تحت کنترل شدید قرار می دهند تا از اجرای دقیق مقررات اطمینان یابند.
2-سبک های رهبری در نظریه ای دیگر که شبکه مدیریت بلبک و موتان نام دارد در 81نوع طبقه بندی شده و به تفصیل در مورد هر سبک که آمیزه ای از انسان گرایی و سازمان گرایی است بحث شده.
3-در نظریه ای دیگر سبک های رهبری به چهار نوع تقسیم شده و از هریک به عنوان یک سیستم نام برده شده.
الف)سیستم یک:کاملا وظیفه مدار و آمرانه است. مدیریان به مرئوسان اعتماد ندارند.
ب)سیستم دو:رابطه ی آمرانه همچنان بر قرار است اما کمی تلطیف شده و چون رابطه خادم و مخدوم توام با نوعی مرحمت پدرانه است تصمیم گیری همچنان بر عهده مدیران است.
پ )سیستم سه :اعتماد و اطمینان در حد خوبی است و در تعیین پاره ای اهداف مشارکت می شود. اما مسائل عمده سازمانی همچنان بر عهده رهبر و مدیر است.
ت)سیستم چهار: اعتماد و اطمینان در حد کمال است و رابطه صمیمانه و مشارکت جویانه است. تصمیم گیری ها کاملا مشارکتی و گروه های رسمی و غیر رسمی در هم آمیخته اند.
نظریه موقعیتی و اقتضایی:
شیوه مناسب رهبری بر اساس شرایط و مقتضیات است.
الف) سه عامل اثر گذار است:1-عوامل مربوط به رهبر2- عوامل مربوط به پیروان 3- عوامل مربوط به شرایط و موقعیت
تعریف سرپرستی:
علم و هنر هدایت و رهبری، نظارت وکنترل بر زیردستان را سرپرستی گویند.
تعریف سرپرست:
سرپرست فردی است که از طریق برقراری ارتباط، فعالیت های سازمان رابه وسیله زیردستان(نیروی خط مقدم کار و تولید)به انجام میرساند. به عبارت دیگر، سرپرستان مدیرانی هستند که بطور مستقیم مسئولیت هدایت کار و فعالیت کارکنان و زیردستان بلافصل را بر عهده دارند بنابراین:
سرپرست کیست؟
بنا بر تعریف، سرپرست به کسی اطلاق میگردد که دیگران را هدایت و اداره میکند و در سازمان برخلاف سایر ردههای مدیریتی افراد غیرمدیر را اداره میکند. در فرهنگ آمریکایی از سرپرست به عنوان پیشرو نام برده میشود و در متون فارسی سرپرست مترادف، با سرور، بزرگ و رئیس میباشد و سرپرست به معنای مواظبت، ریاست و سروری است.
فعالیتهای مدیریتی سرپرستی:
الف) نقشهای سرپرستی:
1- سرپرست در این جایگاه به عنوان حلقه اتصالی بین مدیریت و کارگران میباشد:
سرپرست به عنوان فرد رابط
سرپرست به عنوان نماینده مدیران: این نقش در موقعیتی است که سرپرست به عنوان نماینده مدیریت عالی یا میانی کارفرما و یا مافوق کارگران قرار میگیرد.
سرپرست به عنوان نماینده کارگران: سرپرست به عنوان سخنگو و نماینده کارگران خواستههای آنها را با مقامات بالا مطرح میکند.
سرپرست به عنوان حاشیه نشین: در این موقعیت سرپرست نقش کارگری را دارد که فقط اسم سرپرست را به یدک میکشد.
سرپرست به عنوان متخصص: سرپرست مورد اقبال و اکرام قرار میگیرد و از نظرات آن در تنظیم روابط انسانی و خط تولید بهره گرفته میشود.
بخشی از متن:
تعیین ماموریت سازمان، مشخص کردن هدفها و پدید آوردن برنامههاست.
برنامه ریزی
*فرایندی برای رسیدن به اهداف است. بسته به فعالیتها، هر برنامه میتواند که بلندمدت، میانمدت یا کوتاهمدت باشد. برای مدیرانی که در جستجوی حمایتهای بیرونی هستند، برنامه ریزی، مهمترین و کلیدیترین سند برای رشد است. برنامه ریزی میتواند، نقش مهمی در کمک به جلوگیری از اشتباهات یا تشخیص فرصتهای پنهان بازی کند. برنامهریزی به پیش بینی آیندهو ساختن آینده تا حدودی قابل تصور کمک میکند. آن پلی است بین آنجایی که هستیم و آنجایی که میخواهیم برویم. برنامهریزی به آینده مینگرد
*برنامهریزی یا طرحریزی یعنی اندیشیدن از پیش. تعیین هدف، یافتن و ساختن راه وصول به آن،
*تصمیمگیری در مورد اینکه چه کارهایی باید انجام گیرد،
*تجسم و طراحی وضعیت مطلوب در آینده و یافتن و ساختن راهها و وسایلی که رسیدن به آن را فراهم کند،
*طراحی عملیاتی که شیئی یا موضوعی را بر مبنای شیوهای که از پیش تعریف شده، تغییر بدهد.
*
*برنامهریزی، نوعی پدیده عینی اجتماعی است و خصوصیتهای ویژه خود را دارد در عین حال، یک رویداد منحصربهفرد نیست که دارای یک ابتدا و انتهای مشخص باشد بلکه یک فرایند مستمر و دائمی و منعکس کننده تغییرات و در صدد رسیدن به اهداف است. در سازمانهای پیچیده امروزی، بدون برنامه ریزیهای دقیق، امکان ادامه حیات نیست و برنامه ریزی، مستلزم آگاهی از فرصتها و تهدیدهای آتی و پیش بینی شیوه مواجهه با آنها است
*برنامه ریزی از وظایف بسیار مهم مدیران است و با سایر وظایف آنها ارتباطی تنگاتنگ دارد. اگر نگرش مبتنی بر برنامه ریزی در سراسر زندگی فردی و سازمانی تسری یابد، نوعی تعهد به عمل بر مبنای تعقل و تفکر آینده نگر و عزم راسخ بر استمرار آن ایجاد میشود. به نوعی، تحقق اهداف فردی و سازمانی، مستلزم برنامه ریزی است. نیاز به برنامه ریزی از آنجا است که همه سازمانها با فعالیت در محیطی پویا، مترصد آن هستند که منابع محدودشان را برای رفع نیازهای متنوع و فزاینده خود صرف نمایند و این پویایی محیط و وجود تلاطم و عدم اطمینان ناشی از تغییرات محیطی، بر ضرورت انکار ناپذیر برنامه ریزی میافزاید.
*به عبارت دیگر، برنامه ریزی فرایندی است منظم مداوم و حساب شده ومنطقی جهت دار و دورنگر به منظور هدایت وارشاد فعالیتهای جمعی و فردی برای رسیدن به هدف مطلوب است. برنامهریزی باید مداومت داشته باشد.
*اهداف برنامهریزی به شرح زیر است:
*پیشبینی آینده: برنامه آیندهنگر
*برنامه ساختن وشکل دادن به آینده: برنامه آیندهساز
*برنامه برای انتخاب یک شکل خاص برای آینده: آیندهگزین.
*متخصصین، برنامه ریزی را با توجه به حوزهٔ فعالیت خود تعریف نمودهاند. این واژه، در زمینه علوم و فنون بیشتر با واژه طراحی (designing) عجین شده. هر چند که: این برداشت تقلیلگرایانه و البته این واژه در متون مدیریتی جایگاهی ندارد.
*
بخشی از متن:
فهرست
مقدمه. 3
مفاهیم کلیدی مدیریت.. 4
وظایف مدیریت.. 4
برنامهریزی. 5
سازماندهی. 5
ارزیابی. 5
سیر اندیشههای مدیریتی. 6
اندیشههای نخستین مدیریتی. 6
مکتب کلاسیک.. 6
مکتب نئوکلاسیک روابط انسانی. 6
مطالعات هاثورن. 6
مکتب سیستمهای اجتماعی. 7
مکتب اقتضایی. 7
مکتب نوگرایی. 7
سطوح مدیریت.. 8
مدیریت عملیاتی. 8
مدیریت میانی. 8
مدیریت عالی. 8
تعریف مدیریت.. 16
وظایف اصلى مدیران. 16
مدیران عملیاتى. 18
مدیران میانى. 18
مدیران عالى. 18
درجه بندی مدیران. 18
مهارت هاى مدیران. 19
مهمترین ویژگىهاى بوروکراسى معقول (قانونی) عبارتند از 27
ارزیابى نظریه بوروکراسى. 28
مکتب نئوکلاسیک مدیریت یا روابط انسانى. 29
نظریههاى جدید مدیریت.. 30
نظریه عمومى سیستمها 31
تعریف سیستم. 31
ویژگىهاى سیستمهاى باز: 33
برنامه ریزی. 37
عوامل مؤثر در حیطه نظارت گسترده 60
محاسن و معایب مدیریت بر مبنای هدف.. 68
اهمیت مدیریت در اسلام. 72
راه های آشنائی با اصول مدیریت و رهبری در اسلام. 77
اصول مدیریت با توجه به آیات و روایات.. 80
اصل امر به معروف و نهی از منکر 82
اصول مدیریت و کنترل پروژه ها 83
مرحله نظری. 84
مرحله نظری. 85
مرحله طرح و برنامهریزی. 87
مرحله اجرا 89
وظایف مدیریت پروژه 90
ویژگیهای یک مدیر موفق. 92
چگونه یک مدیر دوست داشتنی باشیم. 93
منابع. 95
مقدمه
مدیریت فرایند به کارگیری مؤثر و کارآمد منابع مادی و انسانی در برنامهریزی، سازماندهی، بسیج منابع و امکانات، هدایت و کنترل است که برای دستیابی به اهداف سازمانی و بر اساس نظام ارزشی مورد قبول صورت میگیرد
تاکنون، تعاریف متعددی برای مدیریت ارائه شده است. برخی از مهمترین تعاریفی که ارائه شده، به قرار زیر است
هنر انجام امور با و بهوسیله دیگران
فرایندی که طی آن تصمیمگیری در سازمانها صورت میپذیرد
انجام وظایف برنامهریزی، سازماندهی، رهبری، هماهنگی و کنترل
علم و هنر هماهنگی کوششها و مساعی اعضایسازمان و استفاده از منابع برای نیل به اهداف سازمانی
بازی کردن نقش رهبر، منبع اطلاعاتی، تصمیمگیرنده و رابط برای اعضای سازمان
مدیریت از دید کارکردی شامل وظایفی همچون برنامهریزی، تصمیمگیری، سازماندهی، نوآوری، هماهنگی، ارتباطات، رهبری، انگیزش و کنترل میگردد. این نوع تعاریف از مدیریت اگر چه با کمی و کاستی یا فزونیهایی در واژههای بیانکننده وظایف روبروست، اما به نظر روانتر از تعاریفی است که میکوشند مدیریت را محصور به یک ویژگی خاص نمایند یا ارزش فلسفی خاصی به مفهوم بیفزایند. بااینحال، تعاریف متعدد از مدیریت با توجه به کارکردهای آن از سوی محققانی چون فایول یا گیولیک دارای تفاوتهایی است که بهسادگی نمیتوان از آنها گذر کرد. آنچه واضح است علم مدیریت هنوز نتوانسته است تعریف خود را مدیریت کند
مفاهیم کلیدی مدیریت
مدیریت یکفرایند است.
مفهوم نهفته مدیریت، هدایت تشکیلات انسانی است.
مدیریت مؤثر، تصمیمهای مناسبی میگیرد و به نتایج مطلوبی دست مییابد.
مدیریتکارا به تخصیص و مصرف مدبرانه میگویند.
مدیریت بر فعالیتهای هدفدار تمرکز دارد.
مدیریت عبارتست از عملی که بهصورت آگاهانه و مستمر انجام میشود و به سازمان شکل میدهد.
وظایف مدیریت
هنری فایول، صنعتگر فرانسوی، چنین اظهار داشت که همه مدیران، پنج وظیفه یا کار، انجام میدهند: برنامهریزی، سازماندهی، رهبری، هماهنگی و کنترل. امروزه، این کارها را به صورت چهار وظیفه:
برنامهریزی
سازماندهی
رهبری
هماهنگی
کنترل
بیان میکنند.
پیتر دراکر، وظیفه مدیران را بازاریابی و نوآوری میداند. در عین حال، متون جدیدتر عمده وظایف مدیران را برنامهریزی، سازماندهی، رهبری، استخدام و کنترل میدانند. برخی از منابع، استخدام را از فهرست فوق حذف کردهاند و برخی نیز هماهنگی را جایگزین آن نمودهاند.
مدیریت از دید کارکردی شامل وظایفی همچون برنامهریزی، تصمیمگیری، سازماندهی، نوآوری، هماهنگی، ارتباطات، رهبری، انگیزش و کنترل میگردد
برنامهریزی
برنامهریزی یا طرحریزی یعنی اندیشیدن از پیش. متخصصین از زوایای متعدد برای برنامهریزی تعاریف متعددی ارائه کردهاند که برخی از آنها از این قرار است:
تعیین هدف، یافتن و ساختن راه وصول به آن،
تصمیمگیری در مورد اینکه چه کارهایی باید انجام گیرد،
تجسم و طراحی وضعیت مطلوب در آینده و یافتن و ساختن راهها و وسایلی که رسیدن به آن را فراهم کند،
طراحی عملیاتی که شیئی یا موضوعی را بر مبنای شیوهای که از پیش تعریف شده، تغییر بدهد
در گزینش و تعیین هدف، مدیر باید امکانپذیر بودن و قابل قبول بودن آنها را از نظر مدیران و کارکنان، مورد توجه قرار دهد.
سازماندهی
سازماندهی فرایندی است که طی آن تقسیم کار میان افراد و گروههای کاری و هماهنگی میان آنان، به منظور کسب اهداف صورت میگیرد.
در رابطه با سازماندهی، مدیر باید هم ساختار سازمان را متناسب با اهداف و منابع سازمان ایجاد نماید(طراحی سازمان و هم به دنبال فراهم نمودن افراد مناسب برای ساختار تعیین شده باشد.
رهبری یا هدایت یعنی تلاش مدیر برای ایجاد انگیزه و رغبت در زیردستان جهت دست یافتن به اهداف سازمان.
ارزیابی
کنترل، تلاش منظمی است در جهت رسیدن به اهداف استاندارد، طراحی سیستم بازخورد اطلاعات، مقایسهٔ اجزای واقعی با استانداردهای از پیش تعیین شده و سرانجام تعیین انحرافات احتمالی و سنجش ارزش آنها بر روند اجرایی که در بر گیرندهٔ حداکثر کارایی است
سیر اندیشههای مدیریتی
اندیشههای نخستین مدیریتی
تمامی مسائل مدیریتی مطرح از ابتدای تاریخ بشر تا سال ۱۸۸۰ در این قسمت طبقهبندی میشود. مسائلی نظیر سیستمهای اداری و مدیریتی سومریها، مصریها، ایرانیان باستان و مواردی نظیر ساخت اهرام ثلاثه مصر و ساخت دیوار چین در این حوزه طبقهبندی میشود.
مکتب کلاسیک
این نظریهها از سال ۱۸۸۰ تا ۱۹۲۰ شروع شدند و به ۳ دستهٔ کلی تقسیم میشوند:
مکتبمدیریت علمی فردریک تیلور
مکتبمدیریت اداری (اصولگرایان) هنری فایول
نظریهبروکراسی آرمانی ماکس وبر
محوریت بحث نظریههای مدیریت کلاسیک دستیابی به حداکثر کارایی در سازمان است. کلاسیکها به سازمان رسمی توجه داشتند و وجود سازمان غیررسمی را مضر میدانستند. دیدگاههای کلاسیک شامل نگرشی صرفاً مکانیکی به سازمان و افراد بوده است. کلاسیکها انسان را همردیف با سایر عناصر تولید میدانستند و برایش هویت مستقل قائل نبودند.
مکتب نئوکلاسیک روابط انسانی
در سال ۱۹۲۰ تا ۱۹۵۰، در حالی که غرب رکود اقتصادی را تجربه میکرد، برخی از دانشمندان علوم اجتماعی به رهبری التون مایو مطالعاتی را دربارهٔ چگونگی واکنش کارکنان به میزان تولید در صورت تغییر شرایط کاری، طراحی شغل و محرکهای مدیری آغاز کردند. بخش اعظم این مطالعات در یکی از واحدهای شرکت وسترن الکتریک در شهر هاثورن صورت گرفت که بعدها به مطالعات هاثورنمشهور شد.نئوکلاسیکها بر جنبههای انسانی مدیریت تأکید میکردند. طرفداران این روش معتقد بودند که مدیریت باید توجه خود را بر افراد متمرکز کند؛ به بیان دیگر متغیرهای اجتماعی را مؤثرتر از متغیرهای فیزیکی میدانستند عمده فعالیتهایی که در این دوره انجام شد، به دو دستهٔ زیر تقسیم میشود:
مطالعات هاثورن
بخشی از متن:
فهرست
مقدمه. 3
تصمیم گیری چیست ؟. 4
مفاهیم و تعاریف در تصمیم گیری.. 5
عوامل اتخاذ تصمیم.. 6
عوامل تاثیر گذار بر تصمیم گیری سازمانی : 9
انواع تصمیمات از نظر پیچیدگی : 11
تصمیم گیری باز: 11
تصمیم گیری گروهی: 12
تصمیم گیری تحت تاثیر تعدادی از عوامل است، از جمله: 12
سطوح تصمیم گیری.. 14
درجه سختی تصمیم گیری.. 14
انواع تصمیم گیری بر مبنای اطلاعات موجود: 15
زمان و تصمیم گیری.. 16
زمان در تصمیم گیری می تواند به چهار صورت مطرح شود: 16
گام های تصمیم.. 17
پنج گام در تحلیل تصمیم گیری عمومی وجود دارد که به ترتیب عبارتند از: 18
فرآیندهای تصمیم گیری.. 18
مدل ظرف زباله. 20
رویکردهای تصمیم گیری.. 22
تصمیم گیری عقلایی.. 22
تصمیم گیری رفتاری.. 24
تصمیم گیری باز: 26
تصمیم گیری گروهی: 26
مدلسازی برای تصمیم: 27
مدل مطلوبیت مورد انتظار: 27
عوامل فرهنگی و اجتماعی.. 27
تصمیم گیری تدریجی.. 30
تصمیم گیری در بحران: 30
تصمیم گیری در شرایط تنش روانشناختی: 32
کنار آمدن با نقش ها: 33
نظام های پشتیبانی تصمیم گیری.. 34
مدل مطلوبیت مورد انتظار: 35
مهمترین مفاهیم در مدل رفتاری تصمیم گیری سازمانی: 36
نتیجه گیری: 37
تصمیم گیری سازمانی.. 37
عوامل تاثیر گذار بر تصمیم گیری سازمانی : 38
انواع تصمیمات از نظر پیچیدگی.. 39
سطوح تصمیم گیری.. 40
تعریف تصمیم گیری.. 41
مراحل فرآیند تصمیم گیری.. 42
ارزیابی تکنولوژی.. 44
مدل تصمیم گیری قطعی.. 45
انواع تصمیم گیری.. 45
تصمیمات برنامه ریزی نشده: 46
شرایط تصمیم گیری.. 47
الگوهای تصمیم گیری.. 49
واقعیت رضایتبخش یا محدود شده : 49
الگوی افزایندگی : 50
سبکها و محیطهای تصمیم گیری.. 50
اطلاعات و تصمیم گیری.. 50
تصمیم گیری تحت تاثیر تعدادی از عوامل است، از جمله: 52
سطوح تصمیم گیری.. 53
درجه سختی تصمیم گیری.. 53
زمان و تصمیم گیری: 54
زمان در تصمیم گیری می تواند به چهار صورت مطرح شود: 54
فرآیندهای تصمیم گیری.. 56
تصمیم گیری در شرایط تنش روانشناختی: 58
کنار آمدن با نقش ها: 59
نظام های پشتیبانی تصمیم گیری.. 59
منابع.. 60
مقدمه
عملکرد انسان در باب تصمیم گیری موضوع تحقیقات زیادی از جنبه های مختلف بوده است . از دیدگاه روانشناختی ، تصمیمات فردی در زمینه های احتیاجات ، ترجیحات فردی و ارزشهای مورد نظر بایستی مورد آزمایش قرار گیرد . از جنبه روانشناسی شناخت و دید حسی ، به تصمیم گیری باید با توجه به فرایند مستمر مرتبط با تعامل با محیط توجه شود . از دیدگاه اصولی ، تجزیه و تحلیل تصمیمات فردی به منطق تصمیم گیری و عقلانیت و انتخاب در جهت تحقق هدف مربوط است .
تصمیم گیری در سازمان فرایند مهمی است که به دانش ـ تجربه کاری ـ شناخت فرایندهای کاری ـ شناخت توانائی مدیران ـ توان تجزیه و تحلیل ـ مسولیت پذیری و موقعیت شناسی نیاز دارد .
در حالی که در سطحی دیگر ، ممکن است این موضوع مورد توجه باشد که فعالیت حل مشکل و اتخاذ تصمیم وقتی خاتمه می یابد که راه حل مورد رضایت حاصل گردد . در این حالت ، احتمال دارد تصمیم گیری از روی عقلانیت یا احساس ، منطقی یا غیر منطقی ، صریح و روشن یا ضمنی و مفهومی باشد.
اتخاذ تصمیم باتوجه به مبانی منطقی و اصولی ، بخش مهمی در همه تصمیمات مبتنی بر روش علمی است و متخصصان سعی مینمایند که دانش خود را به حوزه هایی ارائه دهند که تصمیمات در آن حوزه ها داری ساختار باشد. به طور مثال در پزشکی تصمیمات درمانی زمانی اتخاذ می شود که مراحل تشخیص اولیه مشکل بیمار مرحله به مرحله طی شده و آنگاه برای درمان تصمیم مناسب گرفته می شود.
تصمیم گیری چیست ؟
همه ما به صورت روزانه تصمیماتی می گیریم ، یک اعتقاد وجود دارد که تصمیم گیری یک هنر است . تحقیقات نشان داده است که اغلب افراد در تصمیم گیری بسیار ضعیف تر از آن هستند که خودشان فکر میکنند .
در علوم اجتماعی و مدیریت برای تصمیم گرفتن تعاریف مختلفی بیان شده است که در اینجا به دو تعریف اشاره می شود :
۱) تصمیم گیری ، نوعی بررسی است در زمینه مشخص کردن و انتخاب گزینه ها بر مبنای ارزش ها و ترجیحات فردی مقام یا شخصی که تصمیم اتخاذ می کند . تصمیم گیری مبتنی است بر تشخیص و انتخاب از میان گزینه ها ، و در این حالت علاوه بر آنکه گزینه ها باید معین شوند بلکه یکی از آنها که احتمال بیشتری برای موفقیت دارد یا موثرتر است و با اهداف ، علایق ، روش زندگی ، ارزشها و نظایر آن تطبیق دارد ، برگزیده شود .
۲) تصمیم گیری فرایندی است برای کاهش عدم اطمینان و و رفع شک و شبهه در باره گزینه ها در حد کافی ، به نحوی که بتوان از میان گزینه ها ، انتخاب منطقی را برگزید . این تعریف بر گردآوری اطلاعات و اتخاذ تصمیم در مرحله بعد تاکید دارد . به این نکته بایدتوجه شود که عدم اطمینان را میتوان کاهش داد و نمی توان به صورت کلی آنرا حذف کرد . تعداد کمی از تصمیمات را می توان با اطمینان قاطع اتخاذ کرد زیرا جمع آوری اطلاعات در مورد همه گزینه ها بندرت امکان پذیر است . بنابراین هر تصمیمی با مقداری مخاطره همراه است . وقتی عدم اطمینان وجود نداشته باشد اتخاذ تصمیم با در نظر گرفتن یک الگوریتم یا انجام چند مرحله ساده ، عملی است .
● مفاهیم و تعاریف در تصمیم گیری
در مکتوبات مربوط به تصمیم گیری و در این نوشته واژه و کلماتی به کار می رود که نیاز به تعریف دارد که این واژه ها به صورت خلاصه به شرح زیر می باشند :
۱) اطلاعات : اطلاعات به معلومات و داده های مربوط به تصمیم اطلاق می شود که بر گزینه ها اثر دارد . نکته درخور توجه در این تعریف آن است که مراد اطلاعات اساسی و مهم مورد نظر است و بیان «اطلاعات بیشتر ، بهتر است » صحیح نمی باشد . اطلاعات زیاد حقیقتا علاوه بر ایجاد وقفه در تصمیم گیری ، کیفیت تصمیم را پائین می آورد .
۲) گزینه ها : گزینه به مفهوم امکان ها و روشهای محتمل است .گزینه ها می توانند توسط فرد تصمیم گیرنده تعیین شوند یا حتی توسعه و تکامل داده شود . صرف جستجو برای گزینه هایی که از قبل وجود داشته اند ، منتج به اتخاذ تصمیمات کم اثر خواهد شد .
۳) معیار : معیار خصوصیات و نیازهای مرتبط با هر گزینه است که بایستی دارای حد لازم باشد . معمولا گزینه ها به چگونگی دارا بودن هر معیار ربط دارند . معیار می توان استاندارد مورد نظر که گزینه ها بر مبنای آن مورد سنجش قرار میگیرند نیز تعریف کرد .
۴) اهداف : اهداف آن چیزی است که می خواهیم در آینده اتفاق افتد یا روی دهد . بعضی افراد ابتدا تعداد زیادی گزینه در نظر می گیرند سپس از خود می پرسند حالا کدام را باید برگزید ؟ بدون آنکه از قبل در مورد اهداف و مقاصد کلی فکری کرده باشند . در حالیکه ابتدا باید اهداف و جایگاه آینده را مشخص کرد و گزینه مناسب را درجهت تحقق هدف خاص انتخاب کرد .
۵) ارزش : ارزش به چگونگی نتیجه مشخص مورد نظر ارتباط دارد ، ارزش گزینه ها می تواند ؛ مبلغ ، حد رضایت یا سایر منافع باشد .
۶) ترجیحات : ترجیحات در فلسفه فکری و سلسله مراتب ذهنی فرد تصمیم گیر انعکاس می یابد . می توان گفت ترجیحات ارزش خاص مورد نظر فرد تصمیم گیر است و ارزشهای فردی ترجیحات را دیکته می کنند . فردی ممکن است تصمیماتش را با متانت ، آرامش ، بدون سر و صدا و جنجال آفرینی بگیرد ولی فردی دیگری برعکس اقدام نماید .
۷) کیفیت تصمیم : کیفیت تصمیم به به خوب یا بد بودن تصمیم توجه دارد . تصمیم خوب تصمیمی را گویند که بر مبنای اصول منطقی ، با توجه به اطلاعات در دسترس اتخاذ شده و بازتاب دهنده ترجیحات تصمیم گیرنده باشد .
بخشی از متن:
چکیده :
این طور به نظر می رسد که در صنایع ساخت نیروی کارمتنوعی مشغول به کار می باشند از این رو
اداره ومدیریت نیروی انسانی در این صنعت کار سخت و چالش برانگیزی است مدیریت استراتژیک
منابع انسانی (SHRM) مدرن، رویکرد ودیدگاهی است در رابطه با توسعه وجوه نیروی انسانی به
منظور بهره برداری از این نیرو درجهت بهبود عملکرد گروهی پروژه ها و ایجاد مزیت رقابتی سازمان.
برنامه ریزی وتوسعه نیروی انسانی پروژه ها بخش اساسی مدیریت منابع انسانی در این صنعت میباشد.
این تحقیق به منظور بررسی وسعت به کارگیری برنامه ریزی وتوسعه نیروی انسانی در پروژه های
عمرانی صورت گرفته است .
تاکید اصلی این تحقیق به سمت بهینه کردن سطوح ونواحی ازلحاظ برنامه ریزی سازمانی وتوسعه
گروهی به منظور افزایش عملکرد پروژه ومقابله با مسائل ومشکلات مواجه شده نظیرکمبود نیروی کار
ماهر، کارکنان موقت وتغییرپذیر، فقدان یا کمبود آموزش های موثروارزیابی عملکرد می باشد .
مطالعه وبررسی ها با قاطعیت به دنبال بهترین فاکتورهای عملی وشناسایی ابزارها وعوامل اصلی ایجاد
محدودیت به منظور حمایت از مدیریت منابع انسانی (HRM) می باشد .
نتیجه بررسی ها نشان می دهد که با افزایش به کارگیری برنامه ریزی وتوسعه نیروی انسانی نتایج
و اثرات مثبتی را درعملکرد پروژه های عمرانی مشاهده خواهیم کرد.
مقدمه :
فشارهای رقابتی ، هم در بازارهای داخلی وهم در بازارهای جهانی نتایج و اثرات مطلوبی را درمدیریت روابط
کارکنان ورفتارهای آنان ایجاد کرده و کارکنان را از حالت سستی وبی حرکتی دور، ودر جهت تعهدی مثبت
نسبت به مشتریان ورفع نیازهای شغلی سوق داده است .
مردم ، افرادی هستند که دیدگاه ها ،ارزش ها ،خصیصه ها ورویکردهایشان را به زندگی سازمانی
می آورند واگر این خصوصیات وعوامل انسانی به خوبی مدیریت شوند می تواند منافع چشمگیری
راعاید سازمان ها کنند .
صنعت ساخت قصد دارد ، نیروی انسانی را به عنوان بخشی از استراتژی بقا نشان دهد . این استراتژی
بر حفظ و بازآموزی کارکنان به منظور افزایش مهارت آنان ( حفظ کارکنان ماهرتر ) یا بر سهولت
جایگزینی کارکنان ماهرتر تاکید می کند (MULLINS.1999).
با توجه به گفته پیترواتر (1982) مردم دیگر نباید به عنوان هزینه تلقی شوند بلکه به عنوان دارایی های
با ارزش شرکت ومنبع اصلی مزیت رقابتی سازمان به حساب می آیند. صنعت ساخت به عنوان صنعتی
کار- محور تلقی می شود . درون این صنعت میان پرسنل مختلف روابط پیچیده ای حاکم است همین
پیچیدگی در روابط انسانی، اساس ومبنای طراحی و سازمان دهی نیروی انسانی درصنعت ساخت است .
بنابراین مردم مرکز توجه ونظرات مختلف صنعت می باشند.
صنعت ساخت جهت تامین رضایت انسان ها وبرآورده کردن خواسته ها واحتیاجات آن ها به وجود آمده
است ، مردم آن را سازمان می دهند وآن ، مردم را به کار می گیرد در واقع رابطه متقابلی بین عرضه
وتقاضا وجود دارد .
بسیاری ازمشکلات وبحران هایی که در بخش صنعت ساخت وپروژه های مرتبط با آن ایجاد شده ، در
نتیجه رفتارهای انسان ها به وجود آمده است وشاید اینگونه به نظر رسد که مدیریت منابع انسانی توانایی
حذف این قبیل خطرها را بیش از هر رویکرد مدیریتی دیگردارد.
در نتیجه داشتن دیدگاه استراتژیک در مدیریت منابع انسانی برای مقابله با مشکلات پیش آمده وتقویت
رقابت سازمانی ضروری به نظر می رسد.
مطالعه وبررسی های جامع به منظورشناسایی وتعیین احتیاجات مدیریت استراتژیک منابع انسانی کارآمد
با تاکید برجنبه های برنامه ریزی منابع انسانی (برنامه ریزی سازمانی ) وتوسعه نیروی انسانی (توسعه
گروهی) ضروری است تا با ارائه راه حل های امکان پذیر وبا استفاده از ابزار وتکنیک های مدیریت
نیروی انسانی بخش اصلی مشکلات درون صنعت ساخت را به حداقل برسانیم.
این تحقیق بسیار مایل است نشان دهد که می توان با به کارگیری بهینه از نیروی انسانی سود رقابتی
سازمان ها را افزایش داد
بخشی از متن:
فرمت فایل: WORD قابل ویرایش
تعدادصفحات:16200
فهرست مطالب:
مقدمه: 1
فصل اول: طرح تحقیق2
عنوان کامل پژوهش3
هدف پژوهش3
اهمیت مسئله (نظری علمی3
سوال ها یا فرضیه های پژوهش: 3
تعریف علمی متغیرهای مورد بررسی: 4
مشخص کردن نقش متغیرها4
طرح پژوهش: 4
جامعه و گروه نمونه مورد بررسی: 4
روش نمونه برداری: 5
ابزار گرد آوری داده ها: 5
روش تجزیه و تحلیل داده ها: 5
فصل دوم: ادبیات تحقیق6
مقدمه 7
1- منابع طبیعی موجود به خصوص آب و خاک8
3- ایجاد واریته های مناسب از نباتات مختلف.. 8
تاریخچه کشاورزی9
نقش و اهمیت کشاورزی در جامعه. 11
1- تأمین نیازهای کنونی بدون به مخاطره انداختن توانایی تولید نسل های آینده12
نقش و جایگاه بخش کشاورزی در ایجاد اشتغا ل. 13
اهمیت نیروی انسانی ماهردر تولید. 15
ساختار و ترکیب شاغلان بخش کشاورزی از نظر سطح سواد 17
اهمیت آموزش و تحقیقات علمی در توسعه کشاورزی 18
اهمیت نیروی انسانی ماهر و مدیریت 20
مفهوم ارزش اقتصادی و ارتباط کشاورزی با ارزش افزوده 22
معرفی مؤسسات و نهادهای عمده تحقیقاتی و آموزش کشاورزی23
نقش اطلاعات و آمار در توسعه کشاورزی. 24
وضعیت کلی کشاورزی در کشور 25
موقعیت جغرافیایی ایران 26
چه عواملی در تنوع آب و هوایی کشور ما مؤثرند؟ 28
سیاست های کشاورزی دولت 29
نگاهی به استان خراسان. 33
خاک شناسی. 35
خاک چیست 35
شناسایی خاک در ایران 37
پروفیل خاک.. 39
بافت خاک.. 40
ساختمان خاک.. 40
اجزای معدنی خاک 41
هوموس 41
ذرات فعال خاک (هوموس و رس) 42
انواع زمین ها ی زراعتی و طبقه بندی آنها 43
زمین های آهک دار 43
زمین های بدون آهک 43
واکنش خاک ( قلیائیت یا اسید یت خاک 44
اصلاح خاکهای اسیدی – شور و خاکهای قلیا46
مفاهیم باروری و حاصلخیزی خاک 47
آبیاری 49
وضعیت آب در خاک 51
تعریف آبیاری. 52
روش های مختلف آبیاری 53
سیستم های آبیاری بر دو گونه اند: 53
آبیاری بارانی 56
انواع سیستم های آبیاری بارانی 57
آبیاری قطره ای 59
آبیاری زیر زمینی 60
آبخیزداری 62
منابع آبهای زیرزمینی 63
چاه ها 63
حشره شناسی 64
رابطه انسان با حشرات 65
ارتباط مفید بین انسان و حشرات ( کمک هایی که حشرات به انسان می کنند 65
ارتباط مضر بین انسان و حشرات 66
روش های مبارزه با آفات نباتی 67
مبارزه فیزیکی 68
مبارزه زراعی 68
مبارزه بیولوژیکی 68
مبارزه روانی 68
مبارزه ژنتیکی 69
مبارزه شیمیایی 70
مبارزه تلفیقی. 70
حشره کش ها یا سموم 70
فرمول شیمیایی DDT دی کلرو دی اتیل اتان است 71
انواع سموم حشره کش 72
سموم حشره کش به دو دسته تقسیم می شوند 72
حشره کش های معدنی 72
حشره کش های آلی گیاهی 72
حشره کش های آلی کلره: 72
سموم فسفره آلی: 72
سموم گوگردی آلی: 73
سموم از نظر نحوه اثر 73
سموم داخلی یا گوارشی 73
سوم تماسی یا خارجی: 73
سموم نفوذی 73
سموم جذبی (سیستمیک) 73
سموم تنفسی 73
سموم تدخینی 74
چغندر قند 74
پنبه. 75
آفات جالیز 75
آفات مهم گیاهان زراعی 76
آفات مهم غلات 76
آفات درختان میوه 76
آفات مهم درختان پسته 78
آفات انار 78
مبارزه با علف هرز 78
مبارزه با موش ها 79
اصلاح نباتات 79
اثرات اصلاح نبات در کشاورزی 81
منابع طبیعی 82
اهمیت و نقش منابع طبیعی 85
تعریف جنگل 89
تعریف جنگل داری91
از نقطه نظر اقتصادی91
از نقطه نظر کشاورزی 91
از نقطه نظر بهداشتی 92
فوائد جنگل: جنگل ها دارای فوائد زیادی هستند 92
نگاهی به فرآیند های تخریبی جنگل های کشور 93
مرتع. 95
بیابان. 97
بیابان زائی و مبارزه با آن 98
مشاغل مربوط: 101
تعریف مکانیزاسیون 105
فوائد ماشینی کردن کشاورزی. 106
آشنایی با وضعیت کشاورزی و نیروی کششی مورد استفاده در ایران. 107
انواع اتصالات در ادوات کشاورزی 109
تراکتور و تکامل آن. 111
طبقه بندی تراکتورها 112
هدف های خاک ورزی عبارتند از : 113
روش های خاک ورزی. 114
گاو آهن. 116
انواع گاوآهن و موارد استفاده آن 118
گاو آهن برگردان دار118
ادوات خاک ورزی ثانویه 122
کولتیواتورها 122
دیسک ها (هرس بشقابی) 123
دیسک ها 123
دیسک یک راهه124
دیسک دو زانویی124
دیسک یک زانویی (افست): 124
انواع تسطیح کن 125
غلتک ها یا خرد کننده ها: 126
کاشت محصولات.. 126
بذر افشانی: 127
بذر کاری: 127
بذر کاری دقیق یا تک دانه کاری 127
کپه کاری 127
ماشین آلات کاشت.. 127
ردیف کارها: 127
ردیف کارهائی که بر روی زمین مسطح کشت می کنند. 128
ردیف کارهائی که بر روی پشته کشت می کنند: 128
ردیف کارهائی که در شیار کشت می کنند 129
اندازه ردیف کارها: 129
خطی کارها 130
انواع خطی کارهای غلات.. 131
بذر پاش ها 132
کارنده های مخصوص( سیب زمینی کار و نشاء کار) 133
نشاء کار 133
سیب زمینی کارها: 133
ادوات داشت 134
سمپاش ها: 137
اجزای اصلی ساختمان یک سمپاش 137
مخزن: 137
به هم زن 138
صافی: 138
بوم 138
نازل یا افشانک: 138
ماشین های برداشت.. 139
دروگر 139
ماشین های برداشت غلات 141
ماشین های برداشت سیب زمینی 143
ماشین برداشت چغندرقند 144
فصل سوم: روش تحقیق146
مقدمه: 147
روش تحقیق 147
مصاحبه با مزرعه داران 148
مزایا و معایب مکانیزه کردن مراحل کشاورزی 148
توجیه اقتصادی مکانیزاسیون: 149
مصاحبه با دانش آموزان و استادان دانشگاهها 149
توسعه کشاورزی چه مزایایی دارد 149
جامعه آماری: 150
منابع اطلاعات 151
فصل چهارم: جمع آوری اطلاعات و تجزیه و تحلیل داده ها 152
ماشین های کشاورزی و مکانیزاسیون. 153
بررسی فرضیه ها 159
فرضیه2: 160
فرضیه 3 160
فرضیه 4: 161
تحلیل یافته های مصاحبه ای 161
فصل پنجم: نتیجه گیری و پیشنهادات165
نتایج به دست آمده در ارتباط با فرضیه 166
نتایج به دست آمده در ارتباط با فرضیه 4 166
نتایج به دست آمده در ارتباط با فرضیه 4: 167
نتایج به دست آمده در ارتباط با فرضیه 4 168
پیشنهادات: 168
پیشنهادات در ارتباط با فرضیه 1: 168
پیشنهادات در ارتباط با فرضیه 2 169
پیشنهادات در ارتباط با فرضیه 3 169
پیشنهادات در ارتباط با فرضیه 4: 170
سایر پیشنهادات 170
فهرست منابع. 172
بخشی از متن:
رهبری عبارتست از ایجاد شرایطی که در آن شرایط قادر باشند دیگران را به گونه ای به کار گیرند که هم آنها به آسایش و رفاه دست یابند و هم سازمان به اهداف خود برسد.
برخی معتقدند که امروزه نقش رهبران در مدیریت سازمانها نقش نگرشی است.
یک رهبر راهبردی کسی است که اهداف را بیان نماید و رویه های رسیدن به آن اهداف را نشان دهد.
رهبری توانایی اعمال نفوذ بر گروه، در جهت تأمین اهداف و جهت دادن به افراد است.
رهبری هنر نفوذ در دیگران؛ یعنی تاثیرگذاری بر افراد در انجام وظایفشان بامیل و علاقه است.
رهبری فراگرد نفوذ اجتماعی است که در آن رهبر مشارکت داوطلبانه کارکنان را در تلاش برای کسب هدفهای سازمانی طلب میکند.
رهبر شخصی است که مؤثرترین تغییر را در عملکرد گروه پدید می آورد.
اهمیت هدایت به حدی است که برخی از صاحب نظران علم مدیریت‘ موفقیت هر مدیر را در گرو توان وی در هدایت نیروی انسانی می دانند.با این تاکید مدیریت عبارتست از انجام کار به وسیله دیگران برای تحقق اهداف مورد نظر.
شیوه های رهبری به شدت تحت تاثیر محیط فرهنگی جوامع قرار دارد به طوری که میتوان گفت:(شیوه های رهبری و مدیریت ) در هر تمدن جلوه ای از ساخت فرهنگ آن تمدن است.
رهبری به نفوذ در افراد و جهت دادن به آنچه مقصود رهبر است اطلاق میگردد.
رهبران به افراد و از طریق افراد کار می کنندو در تمام سطوح سازمان وجود دارند.
•نشانه سازمانهای رهبری شده سرعت تحولات آن است.
•نشانه رهبری وجود پیرو میباشد.
•رهبر بی پیرو آوایی در برهوت است.
•رهبرسازمان در بیشتر مواقع یک نفر و یا یک گروه اندک هستند.
بخشی از متن:
70 سوال تستی با جواب درس روش تحقیق و بسیار مفید برای دانشجویان و اساتید بزرگوار
مثل
شیوه نگارش متن یافته ها باید بر اساس ................ انجام پذیرد و اغلب مطالب به صورت ............... ولی تا آنجا که ممکن است سعی شود مطالب به صورت .................... ارائه شوند ؟
الف - نظم غیر دقیق - معلوم - سوم شخص مفرد ب - نظم دقیق - معلوم - سوم شخص جمع
ج – نظم دقیق - مجهول - سوم شخص مفرد د - نظم دقیق - مجهول - سوم شخص جمع
و ...
بخشی از متن:
مقدمه
مدیریت دانش، مدیریت دانایی یا مدیریت اندوختههای علمی : Knowledge management به معنای در دسترس قرار دادن نظاممند اطلاعات و اندوختههای علمی است، به گونهای که به هنگام نیاز در اختیار افرادی که نیازمند آنها هستند، قرار گیرند تا آنها بتوانند کار روزمره خود را با بازدهی بیشتر و موثرتر انجام دهند. مدیریت دانش شامل یک سری استراتژی و راهکار برای شناسایی، ایجاد، نمایندگی، پخش و تطبیق بینشها و تجارب در سازمان میباشد. برنامه اجرایی مدیریت اندوختههای علمی بر این دو جزء اصلی بنا میشود. ازآنجا که تحقیقات کاربردی در حوزه مدیریت دانایی نسبتاً جدید است، در این خصوص تعریف خاص و دقیقی که مورد قبول محققین قرار گیرد وجود ندارد. آنچه مسلم است آن که میتوان با آشنایی با تعاریف گوناگون، ابعاد و مصادیق این امر را بیشتر شناخت و آن را بهتر به کار گرفت.
مدیریت دانش و خدمت مرجع
یکی از شاخههای فرعی اقتصاد دانش است؛ مدیریت دانش، کاملاً یک روش جدید مدیریت را معرفی میکند. این مفهوم بر تبدیل موهبتهای عقلانی کارکنان و سازماندهی نیروهای سودمند درونی اعضاء کارکنان – نیروی رقابت و ارزش جدید- عمل میکند. مدیریت دانش بر پیوند اطلاعات با اطلاعات، اطلاعات با فعالیتها و اطلاعات با فرد- برای تحقق اشتراک دانش (از قبیل دانش ضمنی و دانش صریح) توجه دارد؛ و با مدیریت اطلاعات کاملاً متفاوت است. کارکردهای سنتی کتابخانه؛ گردآوری، پردازش، اشاعه، ذخیرهسازی، بهرهبرداری از اطلاعات مدرک به منظور فراهم آوردن خدمت برای جامعه است. در دوره اقتصاد دانش، کتابخانه به عنوان گنجینه دانش بشری، سهیم شدن در پیشرفت دانش و حلقه ارتباطی مهم در زنجیره پیشرفت دانش خواهد بود. در قرن بیست و یکم کتابخانهها بطور اجتناب ناپذیری با موضوع جدید مدیریت دانش مواجه خواهند بود. مدیریت دانش در کتابخانهها میباید بر پژوهش و توسعه دانش، ایجاد پایگاه دانش، مبادله و اشتراک دانش بین کارکنان کتابخانه (از جمله کاربرانش)، آموزش کارکنان کتابخانه، تسریع پردازش صریح از دانش غیر صریح و تحقق اشتراک آن تمرکز کنند. تعریف مدیریت دانش: مدیریت دانش رویکرد نظام مند یافتن، درک و استفاده از دانش برای دستیابی به اهداف سازمانی است و از طریق کاهش زمان و هزینه آزمایش و خطا یا تکرار، ایجاد ارزش میکند.
تعاریف گوناگون
دادهها نقاط بیمعنی در فضا و زمان هستند که هیچگونه اشارهای به فضا و زمان ندارند. دادهها شبیه رویداد حرف یا کلمهای خارج از زمینه (بدون رابطه) میباشند. دانایی مجموعهای از شناختها و مهارتهای لازم برای حل مسئلهاست، لذا اگر اطلاعاتی که در دست است بتواند مشکلی را حل کند میتوان گفت دانایی وجود دارد. ضمن اینکه دانایی باید امکان تبدیل به دستورالعمل اجرائی و عملی شدن را داشته باشد. «نوناکا» بر این اعتقاد است که دانش ضمنی کاملاً شخصی بوده، رسمی کردن آن بسیار مشکل است، از این رو انتقال آن به دیگران به آسانی مؤثر نیست. به عبارت دیگر، دانش ضمنی در قالب ذهنیتها، مهارتها و توانمندیهای افراد و سازمان متبلور میشود (مهدیزاده ملاباشی، تورج، «سنجش جایگاه دانش سازمانی در زنجیره ارزش سازمانهای استراتژی محور»، ۱۳۸۸) یکی از تعاریف ساده مدیرت دانش :علم بعلاوه تجربه برابر با دانش است.
مدیریت دانش ارتقاء یک رویکرد جامع برای شناسایی، تسخیر، بازیافتن، تسهیم و ارزشیابی یک سرمایه اطلاعاتی سازمان است. این سرمایه اطلاعاتی ممکن است، دادهها، اسناد، خط مشی و رویهها باشد
مدیریت دانش فرایندی است که طی آن سازمان به تولید ثروت از دانش یا سرمایه فکری خودمیپردازد مدیریت دانش یعنی استفاده خلاق، مؤثر و کارآمد از کلیه دانشها و اطلاعات در دسترس سازمان به نفع مشتری و در نتیجه به سود سازمان مدیریت دانش استفاده از تجربه و دانش فردی و جمعی از طریق فرایند تولید دانش، تسهیم دانش و بکارگیری آن به کمک فناوری به منظور دستیابی به اهداف سازمان (بقایی نیا، 1386) مدیریت دانش بکارگیری سرمایه فکری برای تفوق سازمان در رقایت با سازمانهای همتا، همچنین پاسخهای نوآورانهای برای چالشهای جدید و اهرمی برای عمل و یک میانجی است (علاقه بند،1382) مدیریت دانش بعنوان جمعآوری، توز یع و استفاده کارا از منابع دانش تعر یف شده است. (داون پورت، 1998). مدیریت دانش به عنوان مجموعهای از رویهها، ز زیرساختها و ابزارها ی فنی و مدیریتی است که در جهت خلق، تسهیم و بکارگیری اطلاعات و دانش در درون و بیرون سازمانها طراح ی شدهاند (بون فور، 2003). مرکز بهرهوری و کیفیت آمریکا، مدیریت دانش را فرایند گسترده کسب، سازماندهی، انتقال و استفاده از اطلا عات در سازمان میداند. تعاریفی که سایر نظریه پردازان از مدیریت دانش ارائه می نمایند ما را در شناخت هر چه بیشتر آن یاری می رساند.
کارلس آرمسترانگ: مدیریت دانش فعالیتی سازمانی است که هدف از آن بوجود آوردن محیطی اجتماعی و فنی است که بتوان در آن محیط دانش تولید کرده و آن را با دیگران تقسیم نمود.
لاری پروساک: مدیریت دانش تلاشی برای آشکار نمودن دارایی پنهان در ذهن اعضا و تبدیل این دارایی پنهان به یک دارایی سازمانی تا همه کارکنان سازمان به این دارایی دسترسی داشته باشند.
هربرت سنت آنگو: مدیریت دانش یعنی ایجاد نوعی ارزش از دارایی های پنهان سازمان; ما زمانی به این هدف دست می یابیم که برای افراد ارزش قائل شویم و توانائی های آنها را برای تولید و جمع آوری و مبادله دانش افزایش دهیم.
توماس دوپورت: مدیریت دانش عملیات کشف، سازماندهی، خلاصه کردن و ارائه اطلاعات است به شکلی که معلومات کارکنان را بهبود بخشد.
مفهوم مدیریت دانش
مدیریت دانش، یعنی مدیریت فعالیتهای دانشی؛ مدیریت دانش یعنی مدیریت اذهان و مستندات. مدیریت دانش فراتر از انجام فعالیتهای دانشی است. مدیریت دانش لایهای فراتر از فعالیتهای دانشی بوده و متمرکز بر اهداف و راهبردهایی است که فعالیتهای دانشی را بهبود دهد. فعالیتهای خلق، اشتراک، بهرهبرداری و … فعالیتهای دانشی هستند که باید مدیریت شوند. به عنوان مثال اشتراک دانش، جز مدیریت دانش نیست، بلک موضوع مدیریت دانش است. نقش مدیریت دانش، بهبود اشتراک دانش است، نه انجام آن.
مدیریت دانش، مدیریت طیف وسیعی از فعالیتهای است که برای مبادله، خلق یا ارتقای سرمایههای فکری در سطح کلان به کار میرود. مدیریت دانش طراحی هوشمندانه فرایندها، ابزار، ساختار و غیره با قصد افزایش، نوسازی، اشتراک یا بهبود استفاده از دانش است که در هر کدام از سه عنصر سرمایه فکری یعنی ساختاری، انسانی و اجتماعی نمایان میشود. مدیریت دانش فرایندی است که به سازمانها کمک میکند تا اطلاعات و مهارتهای مهم را که بعنوان حافظه سازمانی محسوب میشود و به طور معمول به صورت سازماندهی نشده وجود دارند، شناسایی، انتخاب، سازماندهی و منتشر نمایند. این امر مدیریت سازمانها را برای حل مسائل یادگیری، برنامهریزی راهبردی و تصمیم گیریهای پویا به صورت کارا و مؤثر قادر میسازد. علل پیدایش مدیریت دانش:
۱- دگرگونی مدل کسب و کار صنعتی که سرمایههای یک سازمان اساساً سرمایههای قابل لمس و مالی بودند (امکانات تولید، ماشین، زمین و غیره) به سمت سازمانهایی که دارایی اصلی آنها غیرقابل لمس بوده و با دانش، خبرگی، توانایی و مدیریت برای خلاق سازی کارکنان آنها گره خوردهاست.
۲- افزایش فوقالعاده حجم اطلاعات، ذخیره الکترونیکی آن و افزایش دسترسی به اطلاعات به طور کلی ارزش دانش را افزوده است؛ زیرا فقط از طریق دانش است که این اطلاعات ارزش پیدا میکند، دانش همچنین ارزش بالایی پیدا میکند. زیرا به اقدام نزدیک تر است. اطلاعات به خودی خود تصمیم ایجاد نمیکند، بلکه تبدیل اطلاعات به دانش مبتنی بر انسانها است که به تصمیم و بنابراین به اقدام میانجامد.
۳- تغییر هرم سنی جمعیت و ویژگیهای جمعیت شناختی که فقط در منابع کمی به آن اشاره شدهاست. بسیاری از سازمانها دریافتهاند که حجم زیادی از دانش مهم آنها در آستانه بازنشستگی است. این آگاهی فزاینده وجود دارد که اگر اندازهگیری و اقدام مناسب انجام نشود، قسمت عمده این دانش و خبرگی حیاتی به سادگی از سازمان خارج میشود.
۴- تخصصی تر شدن فعالیتها نیز ممکن است خطر از دست رفتن دانش سازمانی و خبرگی به واسطه انتقال یا اخراج کارکنان را بهمراه داشته باشد.
در بدو امر به مدیریت دانش فقط از بعد فناوری نگاه میشد و آن را یک فناوری میپنداشتند. اما به تدریج سازمانها دریافتند که برای استفاده واقعی از مهارت کارکنان، چیزی ماورای مدیریت اطلاعات موردنیاز است. انسانها در مقابل بعد فناوری و الکترونیکی، در مرکز توسعه، اجرا و موفقیت مدیریت دانش قرار میگیرند و همین عامل انسانی وجه تمایز مدیریت دانش از م
بخشی از متن:
رفتار سازمانی:
رفتار سازمانی عبارت است از مطالعه منظم عملیات، اقدامات، کارها و نگرش های افرادی که سازمان را تشکیل می دهند. در رشته رفتار سازمانی مطالعه منظم جایگزین قضاوت مشهودی می شود، یعنی مدارک و شواهد علمی که در شرایط کنترل شده جمع آوری می شود، به شیوه ای معقول مورد سنجش و ارزیابی قرار می گیرد و در رابطه با هر معلولی در پی علت بر می آید. در رابطه با عملکرد فرد نیز سه عامل نقش اساسی دارند: تولید (بهره وری)، غیبت و جابجایی کارکنان. مدیران به کیفیت و کمیت تولید کارکنان توجه دارند، حال آن که غیبت و جابجایی کارکنان بر بازده و تولید آنان اثر معکوس دارد. جابجایی کارکنان موجب افزایش هزینه ها می شود و سازمان همواره با افرادی کم تجربه کار می کند.
امروزه تلاشهای وسیعی به وسیله بسیاری از سازمانها برای ترغیب افراد به خلاقیت و نوآوری انجام میشود. موسسات و سازمانهای تولیدی و خدماتی این امر مهم را تشخیص داده و به طور مداوم، ایدهها و کالاها و خدمات جدید را ارائه میدهند، و در جهت بهبود سازمانی می کوشند.
تعریف خلاقیت
خلاقیت برای افراد دارای معانی مختلف است ولی عوامل مشترک در تمام این معانی این است که خلاقیت همیشه عبارت از پرداختن به عوامل قبلی با رویکرد ترکیب این عوامل در الگویی جدید و یا پرداختن به عوامل جدیدی با رویکرد خلاقانه به منظور ایجاد الگوها و ایدههای کاربردی جدید است.
تلاشهای خلاقیت وسیلهای برای نوآوری است. خلاقیت بیشتر یک فعالیت فکری و ذهنی است و نوآوری بیشتر جنبه عملی داشته و در حقیقت محصول نهایی عمل خلاقیت است.
تعریفهای بسیاری از از سوی صاحبنظران در خصوص خلاقیت شده است، در این بخش برخی از این تعاریف را بررسی میکنیم:
o طبق نظر گیلفورد خلاقیت به معنای حل یک مشکل یا سلسلهای از مسائل کوچک و بزرگ است.
o به نظر راجرز خلاقیت اظهار وجود و استقلال طلبی و حفظ شخصیت انسان است.
o پاپالیا خلاقیت را توانائی دیدن چیزها در یک نظر نو و معمولی، دیدن مشکلاتی که هیچکس دیگر، امکان تشخیص موجود بودن آنها را نمی دهد و سپس ارائه رهیافتهای جدید، غیرمعمولی و اثربخش می داند.
o لوتانز استاد رفتار سازمانی، خلاقیت را به وجود آوردن تلفیقی از اندیشهها و رهیافتهای افراد و یا گروهها در یک روش جدید، تعریف کرده است.
از تعریفهای عنوان شده نتیجه گیری می شود، که خلاقیت را می توان تولید ایدهها، رهیافتها و مفاهیم اصیل، بدیع و جدیدی همراه با رفتارهای انطباق پذیر دانست
تعریف نوآوری
تعدادی از تعاریف نوآوری در منابع معتبر مدیریتی در این بخش ارائه می شود:
نوآوری فرایند اخذ ایده خلاق و تبدیل آن به محصول، خدمات و روشهای جدید عملیات است.
نوآوری عبارت از کاربردی ساختن افکار و اندیشههای نو ناشی از خلاقیت است.
نوآوری به معنای اندیشه خلاق تحقق یافته است.
منظور از نوآوری، خلاقیت متجلی شده و به مرحله عمل رسیده است.
نوآوری ارائه محصول، فرایند و خدمات جدید به بازار است.
خلاقیت و نوآوری در سازمان
ضرورت اتخاذ تصمیم به منظور همراهی و هماهنگی با یک ایده یا رفتار و یا رویکرد عملی جدید به وسیله سازمانها در قالب طرحهای مدیریت تغییر مورد توجه قرار میگیرد، اما نوآوری اتخاذ یک ایده یا رفتار براساس نوع وضعیت است که برای محیط کلی سازمان جدید است.
•روانشناسان سعی داشتهاند تا مشخصات افرادی که دارای سطح بالایی از خلاقیت هستند را مشخص کنند.
• «استیز» مشخصات زیر را برای افراد خلاق بیان داشته است: (۱۹)
•o سلامت روانی و ادراکی: توانایی ایجاد تعداد زیادی ایده به طور سریع
•o انعطاف پذیری ادراک: توانایی دست کشیدن از یک قاعده و چهارچوب ذهنی ثابت
•o ابتکار: توانایی در ایجاد و ارائه پیشنهادهای جدید
•o ترجیح دادن پیچیدگی نسبت به سادگی: توجه کردن و در نظر گرفتن چالشهای جدید مسائل پیچیده
•o استقلال رأی و داوری: متفاوت بودن از همکاران در ارائه نظرات و اندیشههای نو
اولین سازمانی که این ایـده را معرفی میکند به عنوان نوآور در نظر گرفته میشود و سازمانی که کپی می کند یک تغییر را اتخاذ کرده است. براساس این تعاریف، خلاقیت لازمه و پیش نیاز نوآوری است. اگرچه در عمل نمی توان این دو را از هم متمایز ساخت ولی می توان تصور کرد که خلاقیت بستر رشد و پیدایی نوآوریها است. خلاقیت پیدایش و تولید یک اندیشه و فکر نو است، در حالی که نوآوری عملی ساختن آن اندیشه و فکر است.
بخشی از متن:
این جزوه در مورد مدیریت منابع انسانی می باشد و تمام نکات کلیدی مدیریت منابع انسانی را توضیح داده است و برای دانشجویانی که شب امتحان فرصت مطالعه کامل کتاب مدیریت منابع انسانی را ندارند بسیار مفید و جامع می باشد در قالب ورد تهیه شده،شامل فهرست و منابع می باشد و به عنوان یک تحقیق کامل نیز میتوان مورد استفذه قرار داد.
فهرست مطالب
مقدمه. 5
تاریخچه. 7
در رسانه جمعی. 8
کارایی سازمان. 8
روابط کارکنان خلق محیط مناسب کاری. 9
سازماندهی واحد منابع انسانی. 9
فرصتهای شغلی. 10
آموزش.. 11
سازمانهای حرفهای. 11
تعریف.. 12
- فلسفه مدیریت منابع انسانی. 14
- اهداف مدیریت منابع انسانی. 15
وظایف مدیریت منابع انسانی. 15
سازماندهی. 15
ماهیت مدیریت منابع انسانی. 20
فرایند انتخاب.. 24
مراحل فرایند انتخاب.. 25
مراکز ارزیابی. 28
روش کار در مراکز ارزیابی. 28
روش کار در مراکز ارزیابی. 28
کاستیهای مصاحبه. 29
معاینه پزشکی. 30
تصمیم گیری نهایی. 30
ارزیابی جامع. 30
تکرار آزمون. 31
روایی. 32
روایی محتوا 32
روایی پیش بینی. 32
روایی موازی. 32
روایی متغیر 32
فرایند آموزش کارکنان. 33
مزایای آموزش.. 33
روشهای تعیین نیاز آموزشی. 34
نظریه رفتاری. 34
نظریه یادگیری اجتماعی. 35
نظریه شناختی «گشتالت». 35
بررسی کارمند. 37
تعیین اهداف آموزشی. 37
انتخاب روش آموزش.. 38
سمینار 38
مزایا ی سمینار 39
ایفای نقش... 40
تمرین شغل. 40
در روش تمرین شغل. 41
بازیهای مدیریتی. 41
مزایای بازیهای مدیریتی. 41
معایب بازیهای مدیریتی. 41
روشهای ضمن خدمت.. 42
توسعه سازمان (نظریه لوین) 45
محو رفتار فعلی فرد 45
ارزیابی عملکرد 46
ارزیابی عملکرد 47
مدیریت عملکرد 47
جایگاه ارزیابی عملکرد 48
درسازمان: کارکنان: 48
مدیران: 48
نکات مورد ارزیابی. 49
معیارهای ارزیابی. 49
روش مقیاسی. 50
معایب.. 50
روش توصیفی. 50
روش قیاسی. 51
روش رتبه بندی ترتیبی. 51
روش مقایسه دو به دو 51
روش مقیاس رتبه بندی رفتاری. 51
روش توزیع اجباری. 52
نظارت الکترونیکی بر عملکرد ها 53
خطاهای متداول در ارزشیابی. 53
تعمیم، خطای هاله ای. 53
مقابله. 54
کلیشه سازی. 54
محاکمه بجای ارزیابی. 54
تعصبات شخصی ارزیاب.. 54
تازگی. 54
خطای اسناد 55
مشکلات ارزیابی از طریق یک منبع. 56
نتایج : 57
دو اصل اساسی. 57
سیستم پاداش.. 58
انواع پاداش.. 58
مبانی اعطای پاداش.. 60
مدل پورتر و لاولر 60
مبانی اعطای پاداش.. 61
طرحهای جدید اعطای پاداش.. 62
مدیریت حقوق و دستمزد 62
تفاوت حقوق و دستمزد 63
طراحی سیستم حقوق و دستمزد به عهده کیست؟ 64
مراحل مختلف طراحی سیستم حقوق و دستمزد 64
شرح شغل. 65
روش مقایسه عوامل. 67
مراحل روش مقایسه عوامل. 67
مزایا و معایب روش طبقه بندی مشاغل. 67
بررسی قوانین و مقررات دولتی. 71
پرداخت به مشاغل حرفه ای. 71
منابع. 72
مقدمه
مدیریت منابع انسانHuman resources management ، عبارت است از فرایند کار کردن با افراد، به طوری که این افراد و سازمانشان به توانمندی کاملی دست یابند، حتی زمانی که تغییر، نیاز به کسب مهارتهای جدید، تقبل مسئولیتهای جدید و شکل جدیدی از روابط را ملزم باشد. در واقع مدیریت منابع انسانی استفاده از نیروی انسانی در جهت اهداف سازمان است و شامل فعالیتهایی نظیر کارمندیابی و جذب، آموزش، حقوق و دستمزد و روابط سازمانی میشود. به عبارتی دیگر مدیریت منابع انسانی تابعی در سازمان است که عملکرد کارکنان را در خدمترسانی به اهداف استراتژیک کارفرما، به حد اعلا می ساند. مدیریت منابع انسانی به دنبال یافتن چگونگی مدیریت افراد در سازمانها، با تمرکز بر سیاستها و سیستمها میباشد. واحدها و بخشهای مدیریت منابع انسانی، خصوصاً مسئول عدهای از فعالیتها، از جمله استخدام، آموزش و توسعه، ارزیابی عملکرد و پاداش و جزا (برای مثال مدیریت سیستم حقوق و مزایا) میباشد. همچنین مدیریت منابع انسانی به روابط صنعتی توجه دارد، که همان تعادل در اعمال سازمانی با قوانین ناشی از بحثهای بین کارکنان و مدیران و قوانین دولتی میباشد.
مدیریت منابع انسانی محصول جنبش روابط بشری در اوایل قرن بیستم میباشد، زمانی که محققان شروع به مستندسازی روشهای ایجاد ارزشهای کسبوکار به وسیله مدیریت استراتژیک نیروی کار کردند. این تابع در ابتدا تحت تأثیر کارهای معاملاتی، مانند سازمان حقوق و مزایا بود، اما با توجه به جهانی شدن، تقویت شرکتها، پیشرفت تکنولوژی، و تحقیقات بعدی، اکنون مدیریت منابع انسانی بر ابتکارات استراتژیک مانند ادغام و تملیک، مدیریت استعداد، برنامهریزی جانشینی روابط صنعتی و روابط کاری، چندگانگی فرهنگ و گنجایش میباشد.
ممکن است در شرکتهای نوپا وظایف مربوط به مدیریت منابع انسانی به وسیله متخصصان آموزش دیده اجرا میشود. در شرکتهای بزرگتر، یک گروه تمام کارآمد، با داشتن کارکنانی متخصص در وظایف مختلف منابع انسانی و رهبری وظیفهشناس که در تصمیمگیری استراتژیک در کسبوکار نقش دارد، خود را وقف اجرای قوانین میکند. به منظور آموزش کارکنان، موسسات تحصیلات عالی، انجمنهای تخصصی، خود شرکتها برنامههایی برای مطالعه ایجاد کردهاند، که به وظایف این بخش اختصاص دارند. با توجه به شواهد، سازمانهای آکادمیک و انسانی نیز به دنبال به کار گرفتن و پیش بردن رشته مدیریت منابع انسانی اند. همچنین با توجه به مقالات تحقیقاتی چاپ شده در بسیاری از مجلات آکادمیک، مدیریت منابع انسانی، رشتهای از مطالعات تحقیقاتیست که در زمینه مدیریت و روانشناسی صنعتی و سازمانی از محبوبیت بالایی برخوردار است. در واقع مدیریت منابع انسانی با علومی چون مدیریت رفتار، روانشناسی صنعتی (روانشناسی کار)، اقتصاد نیروی انسانی، آمار و کامپیوتر ارتباطی تنگاتنگ دارد. مدیریت منابع انسانی باید برای سازمانها ارزشآفرینی کند. این ارزشآفرینی هم برای ذینفعان داخلی و هم ذینفعان خارجی است. ذینفعان داخلی کارکنان و سازمان هستند در حالی که ذینفعان خارجی مشتریان سازمان، سرمایهگذاران و همچنین جامعه است.
در محیط کاری فعلی، تمام شرکتهای جهانی بر ابقای استعداد و آگاهی نیروی کار تمرکز دارند. تمام شرکتها میکوشند تا ترک خدمت کارکنان را کاهش دهند و آگاهی آنان را ارتقاء بخشند. استخدام نیروی کار تازه نه تنها هزینههای بالایی به بار میآورد، بلکه خطر آمدن افرادی را که نتوانند جای فردی را که قبلاً در آن منصب کار میکرد، پر کنند، را افزایش میدهد. بخش مدیریت منابع انسانی تلاش میکند تا با پیشنهاد دادن مزایای جذاب به کارکنان، خطر از دست دادن آگاهی را کاهش دهند.
تاریخچه
پیشرفتهای تئوری سابق
مدیریت منابع انسانی در اوایل قرن بیستم پایهگذاری شد و تحت تأثیر فردریک وینسلو تیلور قرار گرفت. تیلور توصیف کرد که واژه مدیریت علمی که بعدها با واژه «تیلوریسم» بیان میشد) به چه معناست و تلاش کرد که بهرهوری اقتصادی را در شغلهای مولد افزایش دهد. او در نهایت یکی از اصلیترین ورودیها را وارد فرایند تولید (کار) کرد و سعی در کشف بهرهوری نیروی کار نمود.
جنبش روابط بشری از تحقیقات التون مایو و دیگران سرچشمه گرفت که مطالعات هاثرون چقدر محرک بود، که بدون ارتباط به غرامت مالی و شرایط کاری، کارکنان مفید بیشتری را به بار آورد. تلاشهای معاصر به وسیله آبراهام مزلو، کورت لوین، ماکس وبر دیوید مک کللند و فردریک هرزبرگ پایههای مطالعات روانشناسی صنعتی و سازمانی، رفتار سازمانی و تئوری سازمانی را بنا نهاد، و برای مباحث علمی فضایی جدید ایجاد کرد.
بخشی از متن:
یک رهبر تحول گرای موثر باید بداند که رسیدن به موفقیت از طریق همکاری اعضای تیم امکان پذیر است. با توجه به محدودیت منابع و نامحدود بودن نیاز های انسانی، افزایش جمعیت و رقابت شدید و بی رحمانه در اقتصاد جهانی، بهبود مدیریت تحول نه یک مدیریت معمولی که این استراتژی یک ضرورت می باشد. بی گمان رشد و توسعه اقتصادی امروزه جوامع مختلف در تحولات آنها نهفته است . کوشش برای افزایش تغییرات سازمانی ، کوشش برای زندگی و رفاه بهتر برای افراد و جامعه است. در دنیای رقابت آمیز امروز کشور هایی برنده خواهند بود که بتوانند دانش ، بینش و رفتار و تحولاتی مثبتی را در مدیران و کارکنان خود ایجاد نمایند.آنچه موجبات بقاء سازمانها را فراهم می آورد رعایت اصول و شیوه های صحیح انجام کار ها است که سازمانها در محیط رقابتی محکوم به تمرکز و اجرای بهره وری می باشند.
سازگاری با محیط در حال تغییرات سریع و کسب مزیت رقابتی سازمان ها در این است که آن ها در کالا، خدمات و نظام های خودتحول و نوآفرینی ایجاد نماید، از طریق ایجاد، پرورش و کاربردی نمودن ایده ها، تغییرات در سازمان ایجاد و می توان منحصر به فرد شد . برای این که هر سازمانی بتواند از دیگران متفاوت و متمایز شود، بایستی روی ساز و کارهای منحصر به فرد کار و د ایمًا بتواند با ارائه کالا یا خدمات نو از دیگران متمایز شود . متفاوت شدن از این جهت دارای اهمیت است که رمز ماندگاری و کسب مزیت رقابتی پایدار است . معمولاً با مواد، تجهیزات و ارایه کالا و خدمات یکسان و مشابه دیگر سازمان ها نمی توا ن به مزیت رقابتی دسترسی پیدا نمود . یکی از ساز و کارهای مهم و پایه ای که سازمان ها را در مسیر تعالی قرار می دهد ایجاد تغییرات دائمی در همه ابعاد و جنبه های سازمانی است ، زیربنای ایجاد و دوام تغییر و تحول سازمانی این است که بسترهای اجتماعی و فرهنگی آن فراهم شود . در این زمینه یکی از رسالت های کلیدی مدیر سازمان ها، مدیریت بر فرآیند تغییر ازطریق بسترسازی و هدایت معنوی تغییرات سازمانی است . براین اساس و با توجه به نقش و رسالت مهم مدیران در راهبری تغییر و تحولات سازمانی در این مقاله سعی بر آن است مفهوم و فرآیند شکل گیری تغییر تبیین و به نقش و رسالت مدیران در بسترسازی و راهبری تحول سازمانی پرداخته شود .
مفهوم
تغییر و تحول در سازمان یکی از مسائل عمده ای است که بر کارکنان و نقش ها تاثیر داشته و فکر آنها را مشغول می کند و در برابر آن واکنش هایی را با توجه به فکر و نگرش خود نسبت به تغییر نشان می دهند و این رابطه ، رابطه ای است دو طرفه . در بعضی مواقع تغییر و تحول آنچنان فراگیر و زیاد است که کارکنان چاره ای جز تغییر در نگرش جهت سازگار نمودن خود با تغییرات انجام شده ندارند در ادامه به تغییرات در سازمان می پردازیم.سازمانها در زمان کنونی به صورت فرایندهای محیطی پویا، با تغییر روبرو هستند و مجبور شدهاند که خود را با عوامل محیطی سازگار کنند. برای مثال تقریباً هر سازمانی باید خود را با محیط متشکل از فرهنگهای گوناگون سازگار کند.آنچه که شرکتهای هزاره سوم را از گذشته متفاوت خواهد کرد .این است که چطور مدیران ، مسئو لیتهای رهبری تحول گرا را انجام می دهند .مدیران ارشد باید روی رفتار ذی نفعان سازمانی بویژه افراد درون سازمان تاثیر بگذارند ، یعنی مثل یک مربی عمل کنند. یک رهبر تحول گرای موثر باید بداند که رسیدن به موفقیت از طریق همکاری اعضای تیم امکان پذیر است . به طور کلی اجرای رهبری تحول گرا عبارت اند از :
الف ) تعیین هدف یابرنامه سازمان
ب) بهره برداری و حفظ شایستگی
ج) توسعه سرمایه انسانی
الف ) تعیین هدف یا برنامه سازمان :
تعیین جهت گییری سازمان بر عهده مدیران ارشد سازمان است . نتایج یک بررسی روی 405 نفر از مدیران اجرایی از 12 شرکت جهانی نشان داد که توانایی تدوین یک برنامه مملوس (و قابل فهم ) ، ارزشها و استراتژی برای سازمان مهمترین شایستگی قابل توجه از بین مهارتهای حساس یا حیاتی برای مدیران جهانی است که بتوانند آینده را از آن خود کنند .برنامه سازمانی تسهیل کننده پیشرفت سازمانی است .یک هدف روشن به سازمان اجازه تلاشهای یادگیرنده را برای افزایش مزیت رقابتی می دهد .
ب) بهره برداری و حفظ شایستگی
منابع و تواناییهای ناشی از نوآوریها ، رقبا و تغییرات پیوسته و انقلابهای تکنولوژیکی شایستگیهای اساسی هستند . در هزاره سوم توانایی بهره برداری و توسعه شایستگیهای اساسی ارتباط نزدیکی با موفقیت سازمان دارد ، شایستگی اساسی سازمان منابع ارزشمند کمیاب و گران و غیر قابل تقلیدند ، سرمایه فکری یا دانشی هر سازمان منحصر به فرد است و برروی انتخاب رهبران تحول گرا سازمان زمانی که از شایستگیهای اساسی در رقابت استفاده می کنند ، تاثیر دارد . اشتراک متقابل دانش و یادگیری ناشی از آن ، شایستگیهای اساسی سازمان را به شکل اثر بخش رشد می کنند .
ج) توسعه سرمایه انسانی
سرمایه انسانی ، دانش و مهارتهای کل نیروی کار یک سازمان است .مدیران تحول گرا ،کسانی هستند که افراد یک سازمان را منابع حیاتی می دانند که بسیاری شایستگیهای اصلی سازمان را می سازند و در صورت بهره برداری موفق از آنها ، یک مزیت رقابتب مهم به شما ر می آیند . در اقتصاد جهانی سرمایه گذاریهای زیادی توسط شرکتها برروی منابع انسانی باید صورت بگیرد .زیرا همه رقابتهااز آن ناشی می شوند . اهمیت سرمایه گذاری آموزشی برروی افراد سازمان ، مورد حمایت بسیاری سازمانها واقع شده است .بررسیهای اخیر نشان داده شده است که سازمانهای که 10 درصد بیشتر روی آموزش سرمایه گذاری کردند ، یک افزایش 5/8 درصدی در بهره وری مشاهده کرده اند . بنابراین یک چالش بزرگ برای مدیران تحول گرا در هزاره سوم ، یافتن راه حل های برای تشویق و انگیزه کارکنان برای به فعل در آوردن پتانسیل های بالقوه آنهاست .
یکی دیگر از چالشهای مدیران تحول گرا ، تنوع زیاد نیروی کار است جوامع سازمانی شامل افرادی با قومیت و فرهنگ های متفاوت هواهد بود که ممکن است دارای ساختار ارزش ویژهای باشند .بنابراین مدیران باید یاد بگیرند که باورها و ارزشها و رفتارها و فعالیتهای تجاری رقابتی سازمان را شناسایی و ارزیابی کنند و نسبت به رشد و توسعه آن گام بردارند .
بخشی از متن:
مدیریت تغییر ترکیبی از ابزارهای سازمانی است که میتواند در کمک کردن به تغییرات فردی از آن استفاده کرد که باعث تغییرات موفق فردی می گردد که در نتیجه منجر به تشخیص و پذیرش تغییر می شود.
مدیریت تغییر شامل فرایند، ابزار و تکنیک ها یی در خصوص مدیریت افراد است که در حوزه تغییر برای رسیدن به اهداف ملزومه در تجارت صورت می پذیرد.
مدیریت تغییر از شرایط کنونی سازمان به سمت شرایط تغییر در سازمان و رسیدن به آینده مطلوب دلالت دارد.
دو موضوع مدیریت تغییر و مدیریت پروژه از عوامل بسیار مهم در تغییر سازمان برای پیشبرد موفقیت و تبدیل آن به سرمایه می باشد.
هدف از تغییرچیست؟ پیشبرد موفقیت با تغییر روش درانجام کارها .
زمانی که تغییری در یک سازمان صورت می گیرد عواملی را در یک سازمان تحت تاثیر خود قرار می دهد که شامل
فرایندها
سیستمها
ساختار سازمان
و جایگاه شغلی می باشد.
از آنجایی که برای پیشبرد یک سازمان رویکرد ها و ابزار متعددی استفاده می شود و این پیشبرد در اثر تطبیق یک یا دو تا ا ز ۴عامل بالا تعیین می شود، عموما تغییرات از بازخورد یک سری از مشکلات و فرصت های خاص در یک سازمان بوجود می آید که در اثر محرک های درونی و بیرونی صورت می پذیرد.
از آنجایی که قرار گرفتن در مسیر رقابت بیشتر ،نزدیک تر شدن به مشتری ها و کار آمد تر شدن میتواند انگیزه ای مفید برای تغییر در یک سازمان باشد ، بنابراین از این منظر این اهداف باید تاثیری ویژه ای بر فرایند ها ،سیستم ها، ساختارها ی سازمانی و جایگاه شغلی داشته باشد.
غییر اجتناب ناپذیر است و باید به منظور ایجاد تحولات سازنده و مؤثر در سازمانها، طراحی و مدیریت شود. جهان امروز نیاز فزاینده به آن نوع از رهبری دارد که به ایجاد سازمانهایی که به سمت فعال کردن پتانسیل های خود می پردازند بها دهد و در عین حال به حل بحرانها و شرایط اضطراری محیط کار بیندیشد. در چنین شرایطی سازمانها باید بدانند که برای رسیدن به اقتدار آتی ناچارند اهداف «شدن» را به اهداف «ماندن» ترجیح دهند.به بیان دیگردر عصر حاضر، تحول، بازسازی و نوسازی یکی از ابعاد مهم سلامت سازمانی بوده و بنابراین، مدیریتِ تغییر در سازمانها یکی از مشکلترین وظائف مدیــــران پیشرو است. در همین راستا مقاله حاضر بر آن است که ضمن بیان اهمیت و ضرورت مدیریت تحول در روزگار کنونی، به بیان مختصر عوامل تسهیل کننده تغییر و بهــسازی در سازمانها و راهکارهای غلـــبه بر مقاومتها و موانع موجود بر سر راه ایجاد تحولات و نوآوریهای سازمانی بپردازد.
بخشی از متن:
بخشی از متن:
بخشی از متن:
بخشی از متن:
تعداد صفحات انگلیسی: 32 صفحه (8128 کلمه)
تعداد صفحات ترجمه فارسی: 34 صفحه
سال انتشار : 2016
ترجمه انگلیسی به فارسی، دانشگاه، پژوهش
مقاله انگلیسی پی دی اف به همراه مقاله فارسی در قالب آفیس قابل ویرایش
به همراه ترجمه شکل و جدول
هر 250 کلمه 1 صفحه میباشد
حداکثر قیمت برای هر صفحه 1000 تومان
نمونه ترجمه
در دهه گذشته زنجیره تامین بشردوستانه (HSC) با توجه به افزایش تکرار بلایا، مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است. عدم قطعیت در زمان، مکان و شدت فاجعه در مرحله پیش از وقوع حادثه و شرایط بد زیرساختهای موجود در مرحله پس از وقوع حادثه عملیات HSC را دچار مشکل کرده است. به منظور غلبه بر مشکلات در طول این مرحله، ما نیاز به این مساله داریم که عملیات HSC به صورت شیوه ای کارآمد برای به حداقل رساندن تلفات انسانی و اقتصادی طراحی شود. در زمانهای اخیر، چندین تکنیک بهینه سازی ریاضی و الگوریتم برای افزایش بهره وری عملیات HSC توسعه داده شده است. این تکنیکها و الگوریتم های برای زمینه HSC نیاز به بررسی مقالات سیستماتیک دارد. .....................................
یک روش سیستماتیک بررسی مقالات برای این مقاله با توجه به روش شفاف آن، استفاده میشود. دو هدف برای این مطالعه وجود دارد ..............................