فروشگاه اینترنتی نفیس فایل

خرید، فروش و بازاریابی فایل های قابل دانلود. مرجع بزرگ دانلود پاورپوینت، جزوه درسی و انواع فایل های دانلودی

فروشگاه اینترنتی نفیس فایل

خرید، فروش و بازاریابی فایل های قابل دانلود. مرجع بزرگ دانلود پاورپوینت، جزوه درسی و انواع فایل های دانلودی

جزوه کتاب مبانی مدیریت دولتی یک ( دانشگاه پیام نور )


جزوه-کتاب-مبانی-مدیریت-دولتی-یک--دانشگاه-پیام-نور-
جزوه کتاب مبانی مدیریت دولتی یک ( دانشگاه پیام نور )
فرمت فایل دانلودی: .zip
فرمت فایل اصلی: pdf
تعداد صفحات: 19
حجم فایل: 9019
قیمت: 5000 تومان

بخشی از متن:
توضیحات:
جزوه کتاب مبانی مدیریت دولتی یک در قالب فایل pdf و در حجم 19 صفحه، همراه با نکات کلیدی وجمع بندی و نمونه سوالات ادوار گذشته دانشگاه پیام نور، مناسب برای دانشجویان رشته مدیریت دولتی با کد رشته های 1218027 و 1218463.

این بسته شامل موارد زیر است:
- نکات کلیدی فصول مختلف در قالب فایل pdf و در حجم 19 صفحه
- نکات پرتکرار ویژه جمع بندی در قالب فایل pdf و در حجم 6 صفحه
- بانک نمونه سوالات ادوار گذشته دانشگاه پیام نور:
نیمسال دوم 96 - 95 با پاسخ نامه کلیدی ( جدید )
نیمسال اول 96 -95
نیمسال اول 95-94 با پاسخ نامه کلیدی
نیمسال دوم 94-93 با پاسخ نامه کلیدی
نیمسال اول 94-93 با پاسخ نامه کلیدی
نیمسال دوم 93-92 با پاسخ نامه کلیدی

دانلود فایلپرداخت با کلیه کارتهای عضو شتاب امکان پذیر است.

اصول و مبانی مدیریت دولتی و سرپرستی سازمان‌ها


اصول-و-مبانی-مدیریت-دولتی-و-سرپرستی-سازمان‌ها
اصول و مبانی مدیریت دولتی و سرپرستی سازمان‌ها
فرمت فایل دانلودی: .zip
فرمت فایل اصلی: docx
تعداد صفحات: 150
حجم فایل: 256
قیمت: 7000 تومان

بخشی از متن:

مدیریت فرایند اجتماعی، برنامه ریزی، سازماندهی، کارگزینی، هدایت و هماهنگی، کنترل در راستای تعیین و فائق شدن به اهداف سازمانی در یک محیط پویاست مدیریت یعنی تصمیم گیری واین وظیفه مهمترین واصلی ترین نقش مدیریت است

مدیریت عبارت است از: فرآیندی برای حل مسائل مربوط به تامین اهداف سازمانی به نحو مطلوب از طریق استفاده موثر و کارآمد از منابع کمیاب در یک محیط در حال تغییر.

مدیر شخصی است که مسئولیت عملکرد یک یا چند نفر از افراد در سازمان به عهده دارد. مدیران با مجموعه متعددی از عناوین مثل، سرپرست، رهبر گروه، مدیر بخش، مدیر اداره، معاون ونظیر آن فعالیت داشته و کارکنان را بکار می گمارند.

به عقیده «فیلیپ هوسنو»: مدیریت عمومی عبارت است از مجموعه روش های عقلانی که در خدمت تصمصم گیرندگان امور عمومی قرار می گیرد. او در دنباله چنین می افزاید که در یک تعریف، مساله کاربست روش های نوین مدیریت در بخش عمومی وجود دارد. نوسازی مدیریت عمومی، شامل استفاده از ابزار هائی است که به یاری پدیده هائی همچون تصمیم گیری، اطلاع رسانی برخی امور یا جریان های دیوانی حتی توسل به تبلیغات برای برقراری ارتباط با مردم می آید.

پیشینه: اداره امور دولتی دارای یک پیشینه طولانی است که به موازات مفاهیم تمدن ودولت ظهور یافته است. گلادن خاطرنشان می کند که از زمان پیدایش دولت ها همواره نوعی اداره وجو داشته است. بنیانگذار یا رهبر، ابتدا انتقال یک جامعه را ممکن می سازد و سازمان دهنده یا رئیس ان را دوام می بخشد. اداره امور یا مدیریت امور، هر فعالیت اجتماعی، عامل میانی و واسطه است، خیلی به نظر نمی آید ولی عامل اصلی بقای جامعه است.

رومن لوفر در کتاب مدیریت نظام های پیچیده اداری تولد مدیریت عمومی را از خلال تارخ نوعی گسست میان دو حوزه عمومی و خصوصی توضیح می دهد. اما شالوده این منطق مدیریتی چیست؟ در اینجا لوفر تحلیل سیستمی را به عنوان عمل توصیف واقعیت های پیچیده به کمک تیرها ونشانه ها می خواند. تحلیل و مدیریت (عمومی وخصوص) به عنوان ابزاری برای ایجاد زبان مخصوص پیچیدگی ها و با هدف بهه گیری از این پیچیدگی های جهان مطرح گردیده است: تحلیل سیستمی: نحوه اندیشیدن جامعه پیچیده می باشد و مدیریت عمومی نیز زبان دولت در جامعه پیچیده است.

وظایف مدیریت

وظایف مدیریت را می توان به شکل زیر خلاصه کرد:

۱. برنامه ریزی: برنامه ریزی شامل انتخاب کردن ماموریت، اهداف و اقدامات در رسیدن به آنها وآن مستلزم تصمصم گیری مبتنی بر انتخاب راهکار مناسب در بین راهکار های موجود برای عملیات درآینده می باشد وبرنامه فاصله ای را که ما در آنجا قرار داریم تا آنجائی که می خواهیم به آن برسیم را برطرف می کند.

برنامه ریزی عملاً یک فرآیند تصمیم گیری است که مسیر اقدامات سازمان را تعیین می کند. تصمیم گیری انتخاب یک راهکار از میان راهکار های مختلف تعریف شده است و هسته مرکزی برنامه ریزی را تشکیل می دهد. نمی توان گفت یک برنامه وجود دارد مگر اینکه از قبل در خصوص تخصیص منابع، هدایت و اعتبار آن تصمیم گیری شده باشد. بنابراین تصمصم گیری اولین گام دربرنامه ریزی است. سایمون تصمیم گیری را مترادف مدیریت می اند. به هر حال تصمیم گیری نقش محوری در انجام وظایف مدیریتی دارد و در راستای آن همواره مدیر باید تصمیم بگیرد.

۲. سازماندهی: سرآغاز موفقیت سازمان برنامه ریزی است. سازماند هی برنامه ها را به واقعیت تبدیل کرده و اهداف مورد نظر را تحقق می بخشد.

سازماندهی مانند برنامه ریزی فرایندی است که در انجام وکاربرد آن باید دقت لازم صورت گیرد. این فرایند مستلزم تصمیم گیری در مورد کار های مورد نیاز و وظایف مطرح شده و قرار دادن آنها در چارچوب تصمیم گیری یا ساختار سازمانی است. این چارچوب، ساختاری را برای تمام مشاغل فراهم می کند. واین موضوع را که چه کسی مسئول انجام وظایف بوده وچه کسی باید به چه کسی گزارش دهد را مشخص می کند.

۳. هدایت: رهبری، فرایند تاثیر گذاری افراد و گروه ها جهت تعیین اهداف و رسیدن به آن می باشد. رهبران –کسانی که بعنوان رهبر عمل می کنند- دیگران را راهنمائی، هدایت وترغیب نموده و آموزش می دهند. عشق وعلاقه وایثارو کسب وجهه تشکیل دهنده شالوده یک رهبر هستند.

بعضی صاحبنظران، رمز موفقیت را در توان هدایت نیروی انسانی تحت سرپرستی می دانند. مهارت انسانی وکار با افراد و هدایت آن ها در جهت انجام اهداف سازمانی از جمله مهارت هائی است که در تمامی سطوح مدیریت اعم از عملیاتی، میانی وعالی کاربرد ویژه دارد.

۴. کنترل: شامل آندسته از فعالیت هائی است که در صدد ایفای وظایف، با شرایط لازم به منظور نیل به هدف های از پیش تعیین شده می باشند.

فرایند کنترل را می توان به چهار مرحله تقسیم کرد: تعیین معیار عملکرد- اندازه گیری عملکرد- مقایسه عملکرد با معیار های تعیین شده- انجام اقدام اصلاحی.

بدون نظارت وکنترل مدیران نمی توانند بفهمند که در کدام بخش از کارشان به طور اثر بخش وکارامد انجام شده است. کنترل وظیفه ای است که دایره مدیریت را به یک دایره کامل تر تبدیل می کند. برنامه ریزی به عنوان اولین وظیفه در راس تما وظایف مدیریت است. با تعیین برنامه ها واهداف، بایستی میزان پیشرفت آن برنامه ها و اهداف، نظارت و کنترل صورت گیرد. بازخورد بازخورد حاصل از این کنترل ها به مدیران کمک می کند که میزان پیشرفت و موفقیت سازمان را در دستیابی به اهداف و مقاصد مشخص نمایند.

از طرفی دیگر هیوز وظایف مدیریت دولتی را چنین بیان می کند:

۱- استراتژی: الف- تعیین اهداف واولویت های سازمان (براساس پیش بینی محیط بیرونی و توانائی های سازمان) ب-تدوین برنامه های عملیاتیبرای دستیابی به اهداف مذکور

۲- مدیریت مولفه های درونی (سازماندهی وتامیننیروی انسانی- هدایت کارکنان ونظام مدیریت منابع انسانی- کنترل عملکرد

۳- مدیریت مولفه های بیرونی (ارتباط با واحد های بیرونی- ارتباط با سازمان های مستقل- ارتباط با رسانه ها ومردم.

رابطه سیستم مدیریت دولتی وخط ومشی گذاری: ارتباط محسوس میان سیستم مدیریت دولتی وخط ومشی گذاری وجود دارد. برداشت از نحوه ومیزان ارتباط مذکور از موارد زیر تاثر می پذیرد:۱- مهارت های فنی وموضوعی از لحاظ تحلیلی ۲-اخلاقیات به منزله شالوده تصمیم گیری ۳-ملاحظات اخلاقی شخصی برای تحلیلگران.

درقسمت اول مهارت های فنی وموضوعی مورد نیاز تحلیلگر مطرح می شود. تجزیه تحلیلگر سیستم کسی است که علاوه بر جایگاه سازمانی خود دارای اطلاعات، بینش آگاهی های مکفی از گذشته وحال بوده، مهارت ترسیم دورنمای سیستم( آینده) مبتنی بر وضعیت جاری و قبلی را داراست.

لازمه غنی سازی مدیریت در بخش عمومی که طبعا مبنای خط ومشی گذاری مطلوب خواهد بود. این است که سازمان ها به موارد زیر توجه کنند:

۱) تقویت بنیه اقتصادی که مستازم پیشرفت علوم، رونق فنآوری و قدرت سیاسی است.

۲) تقویت بازدهی از طریق اعمال بهینه وظایف مدیریت: محاسبه کلی توان وانرژی سازمان برای کسب ستانده های بیشتر ضروری است. این محاسبه هرچه دقیق تر باشد منابع وامکانات کمتری هدر می رود.

۳) تقویت اثر بخشی طرح ها: اثر بخشی فراینی است که با غایت عملکرد سازمان ارتباط دارد، لازم است از ابتدا وبه هنگام تهیه طرح ها، قطعیت و اثر بخشی فزاینده مورد نظر باشد. از این جهت طرح باید امکان تجدید نظر، تغییر یا جایگزینی را داسته باشد.

۴) تلفیق هدفمند کارائی و اثر بخشی: معمولا دو دیدگاه در فرایند حل یک مساله وجود دارد که براساس آن سیستم ها به دو گونه تقسیم می شوند. سیستم مبتنی بر نگرش و بازدهی وکارائی طراحی می شود. ونوعی دیگر بر اساسنگرش به اثر بخشی. چگونگی برقراری بهترین وضعیت که در آن هم اثر بخشی وهم بازدهی مورد توجه باشد، خود از مبانی خط و مشی گذاری است.

دانلود فایلپرداخت با کلیه کارتهای عضو شتاب امکان پذیر است.

مبانی مدیریت،مدیریت ارتباط،مدیریت دولتی خلاقیت در مدیریت و مدیریت سایه


مبانی-مدیریت-مدیریت-ارتباط-مدیریت-دولتی-خلاقیت-در-مدیریت-و-مدیریت-سایه
مبانی مدیریت،مدیریت ارتباط،مدیریت دولتی خلاقیت در مدیریت و مدیریت سایه
فرمت فایل دانلودی: .zip
فرمت فایل اصلی: docx
تعداد صفحات: 100
حجم فایل: 172
قیمت: 7000 تومان

بخشی از متن:

جهان نوین متحد شدۀ ما، بیش از هر چیز از پیامد های غم انگیز پدیده ای که از آن به عنوان "سوء مدیریت" یاد می شود، آسیب دیده است. شایان توجه است که هر چه در جهت کشف به هم پیوستگی روابط میان اجزای تشکیل دهندۀ جهان نوین پیش می رویم، عمق فاجعه آمیز آثار مدیریت ناصحیح بیشتر آشکار می گردد. نهادهای دولتی متأسفانه، قدرتمندترین اجزای تصمیم گیرنده درسراسر دنیا می باشند و در نتیجه راهکارهای اجرائی که معمولاً توسط همین قبیل نهادها معرفی شده و به عرصۀ عمل در می آیند، بزرگترین لطمه ها را به ماهیت طبیعی یک زندگی صلح آمیز و بالنده برای جامعۀ بشری می زنند. ناکفایتی دانش های کاربردی از جمله فنون مدیریتی، در سیاست بازی های به اصطلاح سیاستمداران در دنیای امروز، جامعۀ انسانی را مبتلا به انواع نابسامانی ها و بحران های علاج ناپذیر نموده است. همچنین فقدان یک نگاه اصولی و نظام گرا از طرف دولتمردان که به نادرستی، نیک سرانجامی یک دستۀ خاص اجتماعی، مذهبی و یا سیاسی (که به واسطۀ ترسیم مرزهای جغرافیائی ملتی را معین نموده و آن ها را از سایر انسان های جهان متمایز می کند) را چیزی مجزا از خواهانی های انسانی دانسته و دستیابی به آن را تنها در سایۀ سودجوئی های موردی و متمرکز به گروهی "ویژه" می پندارد، باعث فراگیری بیماری های اجتماعی فراوانی در سطوح جهانی شده است. انواع تجاوزها، غارتگری ها، جنگ ها، اعمال تروریستی و حتی برنامه های پیشگیرانه و به ظاهر متوقف کنندۀ آن، همه و همه، نمونه های واضحی از پیشروی همین ناهنجاری ها می باشند.

در چنین شرایطی شاید بتوان طرح جایگزینی مدیریت سازمان های غیر دولتی و ارتقاء نهادهای اجتماعی در مقام تعیین کننده و تصمیم گیرنده در سراسر دنیا را یکی از اساسی ترین، صلح آمیز ترین، عملی ترین و مؤثرترین راه حل های موجود برای رفع مشکلات نوین جهان دانست. منظور از این طرح ایجاد، راه اندازی و توانمند سازی نهادهای جدیدی است که با اتکا به دانش و به پشتوانۀ تمامی افراد جامعه، بدون هیچ واسطۀ جانبدارانه یا دولتی و به طور مستقیم به رفع مشکلات آنان (مردم) پرداخته و موجبات رفع نابسامانی ها و ناهنجاری های اجتماعی را فراهم می آورد. همچنین توسعۀ شرایط مناسبی که در آن امکان بهره مندی از موهبت حیات برای تمامی افراد جامعه میسر گردیده و در اختیار همگان قرار می گیرد را به همین واسطه، ایجاد می نماید. در بخش های قبلی نوشتۀ حاضر، به توضیح چیستی نهادهای اجتماعی مزبور در قالب سازمان های غیر دولتی پرداخته شده و به مراحل ایجاد و راه اندازی آنان اشاره گردید و اما این بخش به تشریح روش های لازم برای قدرت بخشیدن به مؤسسات مزبور به ویژه از طریق توانمند سازی ساختار مدیریتی شان اختصاص داده شده است. این مهم با تشریح مبانی مدیریتی آغاز شده و با توضیح اجمالی بر روش های حل مسأله، نحوۀ نگرش سازمان های غیر دولتی برای رفع مشکلات جامعه، مبانی مدیریت مالی تشکل های غیر دولتی، شیوه های ادارۀ مشارکتی در این قبیل مؤسسات، ابزار های نوین مدیریتی و دست آخر ارائۀ ابزارهای ارزیابی عملکرد سازمان، پیگیری خواهد گردید.

پسندیده است که ادامۀ بحث را با ارائۀ تعریفی از واژۀ مدیریت و معانی پیچیدۀ وابسته به آن پیش بگیریم. در این مورد، شاید نخستین پرسشی که در بسیاری از نشست های آموزشی در حیطۀ مدیریت مطرح می شود، مربوط به چگونگی طبقه بندی کردن این مفهوم است. عده ای مدیریت را به جهت نیازش برای به کار گیری فراوان روش های ریاضی، آماری و اقتصادی، با عنوان شاخه ای از دانش می شناسند و برخی نیز آن را به سبب کاربرد شاخه های انسانی از جمله روان شناسی، جامعه شناسی و رفتار شناسی که استفاده از آنها در مدیریت اجتناب ناپذیر است، آن را در یکی از زیر بخش های مربوط به هنر یا شاخه ای از دانش اجتماعی دسته بندی می نمایند. حال آنکه به واقع مدیریت حاصل تلفیقی از هر دوی این بخش ها و تجلیگاهی برای نمایانی یکسان برای هر دوی این زمینه ها (دانش و هنر) می باشد. به طور کلی، پیچیدگی نظام های اجتماعی و یا هر گونه تشکلی که قسمتی از آن به واسطۀ تجمع نیروی انسانی شکل می گیرد، اداره کردن آنان را از همین سبب بسیار دشوار کرده است، خصوصاً اینکه لزوم تلفیق ماهوی فنون و روش های متنوع دانش با جنبه های گوناگون هنری نیز یکی از عوامل فراهم آورندۀ پیچیدگی مزبور می باشد. اما به واقع مدیریت چیست و وظایف یک مدیر شامل چه چیزهائی می شود؟

به تعبیری ساده و خصوصاً در مورد نهادهای غیر دولتی، می توان مدیریت را کارکردن با نیروی انسانی (به صورت عام) و در کنار آنها برای دستیابی به اهداف و آرمان های آن سازمان و تمامی مشارکت کنندگان اش، تعریف نمود. منظور از نیروی انسانی، تمامی افراد وابسته به مؤسسۀ مورد نظر می باشند که به نحوی در فعالیت های آن سازمان مؤثر، دخیل یا شریک هستند. آنچنان که در بخش قبل توضیح داده شد، در مورد سازمان های غیر دولتی تمامی مشارکت کنندگان یک نهاد اجتماعی از افراد درون سازمانی گرفته تا تمامی کاربران خدمات ارائه شده توسط آن، جزئی از نیروی انسانی مذکور می باشند. نکتۀ قابل تعمق در مورد این تعریف، تأکید آن بر وجود انسانی مشارکت کنندگان به عنوان اصلی ترین بنیان یک سازمان غیر دولتی و اهمیت اهداف آنان در کنار و هم پایۀ اهداف و آرمان های سازمانی مجموعۀ مورد نظر است. به عبارت بهتر، حتی در تعاریف جدیدتری که در ادبیات مربوط به نهادهای اجتماعی مورد استفاده قرار می گیرند نیز، متفاوت با آنچه در تعاریف ارائه شده در دوران رشد و شکوفائی صنعتی و فنی در دهه های آغازین و میانی قرن گذشته به چشم می خورد، توجه اصلی بیشتر متمرکز بر نیروی انسانی درگیر در کار است تا بر مفهوم سود آوری به معنای متداول آن در مؤسسات تولیدی و یا خدماتی. به همین نسبت، شرح وظایف مدیران در سازمان های غیر دولتی نیز با آنچه در تجارت و تولید بیان می شود اندکی متفاوت خواهد بود هرچند مبانی کلی تعریف شده و مورد انتظار برای هر سازمانی مستقل از نوع اش، یکسان باشد.

در اجمالی ترین صورت شاید بتوان مجموعۀ وظایف مدیران را در به انجام رساندن مجموعه ای ازکارها مانند تعریف مسأله، تعیین راهبردها، راهکار ها و اهداف، تقسیم بندی سازمانی برای دستیابی به موارد تعیین شده در بند قبل، تعیین مسؤلیت ها برای مرزبندی های معین شده، واگذاری مسؤلیت ها به افراد برگزیده که توسط گزینش و یا آموزش نیروی انسانی انجام می شود، تخصیص منابع برای حل مشکلات، تعیین روش های برنامه ریزی و بازبینی آنها، نظارت بر پیشرفت و کنترل برنامه های اجرائی، انگیزش نیروی انسانی مشغول در سازمان برای پیشبرد کارها، حل مسائل جاری و موارد پیش بینی و یا برنامه ریزی نشده و در نهایت ارزیابی عملکرد سازمانی دانست. در متون مختلف مربوط به موضوع مدیریت، وظایف کلی بیان شده در بالا به صورت های متفاوتی تقسیم بندی می شوند. در اینجا، وظایف اصلی مدیریت به بخش های چهارگانۀ: سازماندهی، برنامه ریزی، کنترل و رهبری تقسیم بندی شده است (شایان ذکر است که ترتیب بیان این قسمت ها هیچ ارتباطی به اهمیت آنها نداشته و نشان دهندۀ الویت شان نیست). در بعضی نوشته ها مسألۀ تأمین و تجهیز نیروی انسانی نیز به وظایف چهارگانۀ مطرح شده اضافه می شود اما در اینجا فرض بر آن است که رسیدگی به این مهم به نحوی در دل سایر بخش های چهارگانه انجام می گیرد و نیازی به منفک کردن آن از بخش های مذکور نیست. همچنین در برخی از متون که توجه خود را بیشتر معطوف به موارد فنی مربوط به مدیریت می نمایند، بخش رهبری از این وظایف حذف شده اند. به هر ترتیب، در ادامۀ این بخش سعی بر آن است تا به شکلی نظام مند به تشریح وظایف کلی یک مدیر در قسمت بندی چهارگانۀ مزبور پرداخته شود. لازم است دوباره تأکید شود که نحوۀ متفاوت صورت بندی وظایف مدیریت، تغییری در ماهیت شان نخواهد داشت.

تنها نکتۀ مهم دیگری که لازم است پیش از شکافتن بحث مربوط به وظایف مدیریت، به آن پرداخته شود، مشخص کردن مفهوم "مدیر" است. به عبارت ساده تر، بایستی بدانیم چه کسانی در یک سازمان مسؤلیت به انجام رساندن وظایف چهارگانه را بر عهده دارند. به طور کلی، استفاده از روش ها و فنونی که در نوشته های متنوع با نام "مدیریت" مطرح می شوند، برای تمامی افراد قابل استفاده می باشند. طوری که بسیاری از روش های مزبور را می توان در سطوح شخصی به کار گرفته و از آنها مستقل از وابستگی های سازمانی، سود جست. اما توجه اصلی در اینجا برای اطلاق عنوان "مدیر" بر روی کسانی است که دارای مسؤلیت های صفی در یک مؤسسه هستند که این شامل تمامی گروه های اجرائی زیر انجمن راهبری می شود. بدیهی است که انجمن های راهبری و رایزنی نیز می تواند اصول مطرح شده در این بخش ها زیر عنوان های سازماندهی، برنامه ریزی، کنترل و رهبری را در به انجام رساندن امور خود به کار ببندند. با این حال انجام این وظایف از طرف کسانی که با در دست داشتن مسؤلیتی اجرائی به سرپرستی عده ای دیگر مشغول بوده و اختیار قسمت مشخصی از منابع یک سازمان از جمله سرمایه،

دانلود فایلپرداخت با کلیه کارتهای عضو شتاب امکان پذیر است.