بخشی از متن:
دانلود پاورپوینت بررسی اتاق نشیمن ، غذاخوری و پذیرایی در معماری داخلی ۵۵ اسلاید
فهرست مطالب
بخش های مختلف خانه
نشیمن
تعاریف و کاربری
دیاگرام و نحوه قرارگیری فضاها
وسایل مورد استفاده در نشیمن
فعالیتهایی که در نشیمن انجام می شود
نحوه چیدمان وسایل
چیدمان براساس تمرکز بر تلویزیون
تزیین دیوارها
ابعاد متناسب و آشکار
تصاویر و پلان های قبل وبعد از طراحی مناسب
نورگیری
غذاخوری
تعاریف و کاربری
نحوه چیدمان وسایل
نورگیری
استانداردها و اندازه های مناسب
بررسی چند نمونه
منابع
بخشی از متن:
نظریههای واجشناسی موجود در حوزه زبان¬شناسی نظری به عنوان مدلهایی آرمانی زمانی میتوانند ادعای خود را به اثبات برسانند که براساس دادههای برگرفته از زبانهای طبیعی قابل سنجش باشند. برای نیل به این هدف ناگفته پیداست که بایستی شواهدی از نظام آوایی زبانهای طبیعی ارائه کرد و با اتکا به این شواهد صحت و سقم این نظریهها را محک زد. گونهی زبانی که در این پژوهش به عنوان یک زبان طبیعی و زنده مورد بررسی قرار میگیرد گویش لری اندیمشکی است. مطالعهی نظام واجی این گویش براساس نظریه واج¬شناسی جزءمستقل صورت میگیرد.
فهرست مطالب
عنوان صفحه
پیشکش
یادداشت
فهرست مطالب
نمادها و نشانه¬ها
فصل اول: مقدمه
1-1 درآمد
1-2 بیان مسئله
1-3 هدف و اهمیت موضوع
1-4 پرسش¬های پژوهش
1-5 فرضیه¬های پژوهش
1-6 گسترهی پژوهش
1-6-1 گسترهی جغرافیایی
1-6-2 گستره¬ی زبانی
1-6-2-1 گویش¬های مختلف زبان لری
1-7 تحولات تاریخی لرستان
1-7-1 سابقه تاریخی شهر اندیمشک
1-8 وجه تسمیه¬ی واژه¬ی "لر"
1-9 روش گردآوری داده¬ها و تدوین پیکره
1-9-1- جامعه¬ی آماری
فصل دوم: پیشینه¬ی پژوهش
2-1 پیشینه¬ی نظری پژوهش
2-1-1 درآمد
2-1-2 واج¬شناسی زایشی معیار
2-1-3 واج¬شناسی جزءمستقل
2-1-4 تناوب¬های مختصه¬ای و بازنمایی¬های زیرین
2-1-4-1 مشاهده¬یPR و کشف تناوب¬های مختصه¬ای
2-1-4-2 کشف UR
2-1-4-2-1 شواهد درون پیکره¬ای
2-1-4-2-2 معیارهای روش¬شناختی پنج گانه¬ی کشف بازنمایی زیرین
2-1-4-2-3 شواهد برون پیکره¬ای
2-1-4-3 تبیین رابطه¬ی UR و PR
2-1-4-4 تبیین اشتقاق¬های واجی و برهم¬کنش¬های بالقوه¬ی قاعده¬های واجی
2-1-5 روش¬شناسی انگاره¬ی جزءمستقل
2-1-6 هندسه¬ی مختصه¬های واجی
2-2 پیشینه¬ی توصیفی پژوهش
2-2-1 درآمد
2-2-2 آثار برخی پژوهشگران پیرامون گونه¬ی لری
2-2-2-1 گرامی (1371)
2-2-2-2 احمدی نرگسه (1375)
2-2-2-3 بخشیان فر (1375)
2-2-2-4 میرزایی (1379)
2-2-2-5 مکینون (2002)
2-2-2-6 آنونبی (2003)
2-2-3 برخی مطالعات هم سو پیرامون دیگر گویش¬های ایرانی
2-2-3-1 پرمون (1375)
2-2-3-2 نقش بندی (1375)
2-2-3-3 پرمون (1380)
2-2-3-4 پرمون (1381)
2-2-3-5 محمدی (1382)
2-2-3-6 مهاجرین کرمانی (1382)
2-2-3-7 سوهانی (1383)
2-2-3-8 رستمی (1383)
2-2-3-9 ناطوری (1383)
فصل سوم: آواشناسی لری اندیمشک
3-1 درآمد
3-2 توصیف آوایی همخوان¬های لری اندیمشک
3-2-1 همخوان¬های انفجاری
3-2-1-1 انفجاری¬های دولبی
3-2-1-2 انفجاری¬های دندانی-لثوی
3-2-1-3 انفجاری¬های نرم¬کامی
3-2-1-4 انفجاری¬های ملازی
3-2-1-5 انفجاری¬های چاکنایی
3-2-2 همخوان¬های خیشومی
3-2-2-1 خیشومی¬های دولبی
3-2-2-2 خیشومی لبی-دندانی
3-2-2-3 خیشومی¬های لثوی
3-2-2-4 خیشومی¬های نرم¬کامی
3-2-2-5 خیشومی ملازی
3-2-3 همخوان¬های لرزان
3-2-3-1 لرزان¬های لثوی
3-2-4 همخوان¬های زنشی
3-2-4-1 زنشی¬های لثوی
3-2-5 همخوان¬های سایشی
3-2-5-1 سایشی¬های لبی-دندانی
3-2-5-2 سایشی¬های لثوی
3-2-5-3 سایشی¬های لثوی-کامی
3-2-5-4 سایشی¬های ملازی
3-2-5-5 سایشی¬های چاکنایی
3-2-6 ناسوده¬ها/ نیم¬واکه¬ها/ غلت¬ها
3-2-6-1 ناسوده¬های کناری لثوی
3-2-6-2 ناسوده¬های سخت¬کامی/ غلت¬های افراشته¬ی پیشین
3-2-6-3 ناسوده¬های نرم¬کامی (لبی شده)
3-2-7 همخوان¬های انفجاری-سایشی
3-2-7-1 انفجاری-سایشی¬های لثوی-کامی
3-3 توصیف آوایی واکه¬های لری اندیمشک
3-3-1 واکه¬های پیشین
3-3-1-1 واکه¬های افراشته¬ی پیشین
3-3-1-2 واکه¬های نیمه افراشته¬ی پیشین
3-3-1-3 واکه¬های افتاده¬ی پیشین
3-3-2 واکه¬های مرکزی
3-3-2-1 واکه¬های نیمه افراشته¬ی مرکزی
3-3-3 واکه¬های پسین
3-3-3-1 واکه¬های افراشته¬ی پسین
3-3-3-2 واکه¬های نیمه افراشته¬ی پسین
3-3-3-3 واکه¬های افتاده¬ی پسین
3-4 جدول¬های واج¬گونه¬های همخوانی و واکه¬ای
3-5 معرفی پیش فرضیه¬ای ساختمان هجا در گویش لری اندیمشک
فصل چهارم: رویکردی غیرخطی به نظام آوایی لری اندیمشک
4-1درآمد
4-2شیوهی ارائه پیکرهها و فرایندهای واجی
4-3فرایندهای واجی
4-3-1 خیشومی شدگی
4-3-1-1تبیین غیرخطی
4-3-1-2 اشتقاقهای غیرخطی
4-3-2 لبی شدگی
4-3-2-1تبیین غیرخطی
4-3-1-2 اشتقاقهای غیرخطی
4-3-2 واک¬رفتگی
4-3-3-1تبیین غیرخطی
4-3-3-2اشتقاقهای غیرخطی
4-3-4 زنشی شدگی
4-3-4-1تبیین غیرخطی
4-3-4-2 اشتقاقها¬ی غیرخطی
4-3-5 پیش نرمکامی شدگی
4-3-5-1تببین غیرخطی
4-3-5-2 اشتقاقهای غیرخطی
4-3-6فراگویی ناقص
4-3-6-1تبیین غیرخطی
4-3-6-2 اشتقاقهای غیرخطی
4-3-7همگونی در جایگاه خیشومیها
4-3-7-1تبیین غیرخطی
4-3-7-2 اشتقاقهای غیرخطی
4-3-8کشش جبرانی
4-3-8-1تبیین غیرخطی
4-3-8-2 اشتقاقهای غیرخطی
4-3-9قلب
4-3-9-1 تبیین غیرخطی
4-3-9-2 اشتقاقهای غیرخطی
4-3-10حذف انفجاری دندانی- لثوی بی واک
4-3-10-1 تبیین غیرخطی
4-3-10-2اشتقاقهای غیرخطی
4-3-11واکه کاهی
4-3-11-1 تبیین غیرخطی
4-3-11-2 اشتقاقهای غیرخطی
4-3-12حذف خیشو می لثوی پایانی
4-3-12-1 تببین غیرخطی
4-3-12-2اشتقاقهای غیرخطی
4-3-13حذف انفجاری دندانی- لثوی واکدار
4-3-13-1 تبیین غیرخطی
4-3-13-2اشتقاقهای غیرخطی
4-3-14تغییر کیفیت واکه تاریخی
4-3-14-1 تبیین غیرخطی
فصل پنجم: نتیجه¬گیری
5-1 درآمد
5-2 دست¬آوردهای پژوهش
5-3 پیشنهادها
کتاب¬نامهی فارسی
کتاب¬نامهی انگلیسی
پیوست¬ها
واژه¬نامهی فارسی به انگلیسی
واژه¬نامهی انگلیسی به فارسی
چکیده
بخشی از متن:
مقدمه
امروزه در جامعه ی صنعتی، به دلیل رشد سریع و ناگهانی در عرصه های مختلف فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی، شاهد سردرگمی ناشی از عدم انطباق افراد جامعه با این آهنگ تحولات بوده و به کرات اعمال خشونت افراد نسبت به یکدیگر مشاهده می شود. خشم که به عنوان یک هیجان گذرا تجربه می شود، بخشی از ساختار شخصیتی انسان است، نه یک مشکلی که به طور قهری و غیر ارادی ایجاد شده باشد. با این وجود برانگیختگی خشم به صورت مکرر می تواند مشکل ساز باشد که این برانگیختگی می تواند فعال کننده ی رفتار پرخاشگرانه بوده و به سازگاری روان شناختی و سلامت فردی آسیب برساند. هم چنین خشم، هیجانی است که به شمشیر دو لبه معروف است، به این معنا که برون ریزی آن باعث تخریب افراد و اشیاء اطراف می شود و درون ریزی و سرکوب آن صدمات جسمانی و روانی را برای فرد به بار می آورد. این مسأله نشان می دهد که بحث کنترل خشم از اهمیت خاصی برخوردار است. (زنگنه، ملک پور و عابدی،1390 : 80)
شرط ماندگاری فرد در محیط، سازگاری آن فرد با محیط زندگی اش می باشد. عدم سازگاری فرد با محیط سبب ایجاد اختلالات و ناهنجاری هایی در فرد می شود و گاهی سبب نابودی و حذف فرد از آن محیط می شود. سازگاری با محیط زمانی به وجود می آید که در محیط نظم حاکم باشد، تا فرد بتواند رفتار خود را با آن تطبیق دهد. بنابراین وجود نظم در جامعه به سازگاری و تعادل رفتار فرد در برخورد با حوادث و اتفاقات می شود. این نظم همیشه وجود ندارد و در طول عمر شخص و حتی روزانه دستخوش تغییرات می شود. مثلا تغییر در قیمت ها، دستمزدها، تغییرات شغلی و رتبه ای. چون این تغییرات از قبل پیش بینی نشده اند که فرد بتواند رفتار خودش را با آن ها تطبیق دهد، با موانع و تغییرات یا بی نظمی هایی رو به رو می شود که فرد را به واکنش دادن می کشاند و در این موارد واکنش افراد نیز متفاوت است. زیرا عواملی که سبب واکنش می شوند، متفاوتند. یکی از عکس العمل هایی که فرد در پاسخ به این موانع از خود نشان می دهد، پرخاشگری است که می توان گفت رفتاری است دشمنانه ،که به دنبال عدم سازگاری فرد با موقعیت ها نشان داده می شود. که این رفتار دشمنانه ممکن است با بروز خشونت همراه باشد. مثل دعوا کردن، شکستن اشیاء و وسایل ،و گاهی بروز داده نمی شود و درون ریزی می شود که سبب ایجاد اختلالات روانی و بیماری های درونی می شود.
گاهی فرد مستقیما با موانع برخورد می کند و واکنش نشان می دهد و گاهی فرد، خشم خود را به اشیاء و حتی شخص دیگر ابراز می کند که می توان به مواردی مانند : کتک زدن عروسک در کودکان، زدن و دعوا کردن مادر، سخت گرفتن به زیردستان و دانش آموزان ، زور گفتن به زن و فرزندان، مسخره کردن و . . . اشاره کرد.
مطالعه ی رفتارهای پرخاشگری جوانان در چند زمینه اهمیت فراوان دارد. جوانان و نوجوانان، سرمایه های آینده و آینده سازان جوامع هستند، آگاه هستند، نیازمند اطلاعات هستند و اگر اطلاعات صحیح از منابع سالم دریافت نکنند، از منابع ناسالم کسب خواهند کرد و صدمات طولانی مدت خواهند دید، به دلیل کثرت تعداد، در سرنوشت جامعه تعیین کننده هستند، به دلیل جهانی شدن و پیشرفت ارتباطات ، با همه نوع مسائل و اطلاعات مواجه هستند. پس باید قدرت تمییز اصول صحیح از ناصحیح را یاد داشته باشند. (لهسائی زاده وگلمراد مرادی،1388 )
فصل اول. 5
کلیات تحقیق. 5
1-1 مقدمه. 6
1-2 بیان مسأله. 8
1-3 اهمیت و ضرورت.. 11
هدف اصلی. 13
اهداف فرعی. 13
1-5 فرضیه های تحقیق. 13
فرضیه ی اصلی. 13
فرضیه های فرعی. 13
1-6 تعریف اصطلاحات نظری.. 13
فصل دوم 15
ادبیات تحقیق. 15
2-1 مقدمه. 16
2-2 پرخاشگری.. 18
2-2-1تعاریف و مفاهیم 18
2-2-2 عوامل مؤثر بر پرخاشگری.. 21
2-2-2-1 بررسی تأثیر رفتار خانواده بر پرخاشگری.. 21
2-2-2-2 بررسی تأثیر فقر مالی بر پرخاشگری.. 28
2-2-2-3 بررسی تأثیر رسانه ها و وسایل ارتباط جمعی بر پرخاشگری.. 33
2-3-3-1 تلویزیون. 36
2-3-3-2 اینترنت.. 43
2-3-3-3 بازی ها 44
2-4 مدیریت پرخاشگری.. 48
2-4-1 ضرورت مدیریت پرخاشگری.. 48
2-4-2 تأثیر درمان شناختی – رفتاری بر مدیریت پرخاشگری.. 51
2-4-3 تأثیر مهارت های ارتباطی بر مدیریت پرخاشگری.. 55
2-4-3-1 مهارت حل مسأله. 58
2-4-3-2 مهارت ابراز وجود 61
2-4-3-3 آموزش مدیریت خشم 66
2-5 پیشینه تحقیق. 67
2-5-1 پیشینه داخلی. 67
2-5-2 پیشینه خارجی. 69
فصل سوم 70
روش تحقیق. 70
3-1 مقدمه. 71
3-2روش های تحقیق. 72
تحقیق. 72
3-3 روش های گردآوری اطلاعات.. 73
فصل چهارم 75
تجزیه و تحلیل یافته ها 75
نتیجه گیری.. 80
جمع بندی.. 81
پیشنهادها 82
پیشنهادهای پژوهشی. 82
منابع. 83
پایان
بخشی از متن:
فهرست مطالب
پیشگفتار: 1
مقدمه: 3
فصل اول : مبانی نظری تحقیق 7
بیان مساله واهمیت موضوع تحقیق: 8
اهداف تحقیق: 12
فرضیات تحقیق: 13
روش تحقیق: 13
فصل دوم: رسانه چیست و چه تواناییهایی دارد؟ 14
ارتباط جمعی- تاریخچه رسانههای جمعی 15
کارکرد رسانههای جمعی 21
وظیفه رسانه چیست؟ 28
قدرت تأثیر رسانههای جمعی 29
فصل سوم: جهان جدید تلویزیون 33
یک کودک چه وقت استفاده از تلویزیون را شروع میکند؟ 34
کودک چه مقدار وقت صرف تلویزیون میکند؟ 41
چه کسانی بیننده پروپا قرص هستند؟ 46
توضیحی درباره سایر رسانهها 49
استفاده کودکان از رسانهها در سنین مختلف: 50
کودکان چه چیزهایی را میبینند؟ 52
برخی معیارهای پیش بینی سلیقه کودکان در مورد تلویزیون 56
کودکان درباره تلویزیون چگونه فکر میکنند؟ 60
وجهه تلویزیون : 61
آیا تلویزیون در نظر کودکان شگفت انگیز است؟ 63
بچهها دوست دارند شاهد چه تغییراتی در تلویزیون باشند ؟ 64
والدین دوست دارند شاهد چه تغییراتی باشند ؟ 66
چرا کودک از تلویزیون استفاده میکند؟ 68
عملکرد تلویزیون: 75
چرا ما دارای رسانههای جمعی هستیم ؟ 77
نیازهای ویژه کودکان که تلویزیون آنها را برآورده میکند ، کدامند ؟ 79
محتوای خیال: 81
محتوای واقعیت 82
تلویزیون به عنوان خیال 83
آیا تلویزیون مانعی بر سرا راه مسائل زندگی است؟ 85
تلویزیون به عنوان واقعیت 86
دو جهان 89
اهمیت خیال 91
فصل چهارم: یادگیری از تلویزیون 92
چگونگی یادگیری از تلویزیون 93
موارد یادگیری اتفاقی 95
میزان هوش و رفتار کودک در ارتباط با برنامههای تلویزیون 100
چه آموزشی را باید انتظار داشته باشیم؟ 103
تلویزیون در مدرسه 108
چگونگی اکتساب در کودکان 113
مقایسه 115
فصل پنجم: تاثیرات جسمی و روانی تلویزیون بر کودکان 119
الگوی تأثیر- رسانه: 120
تلویزیون به کودکان چه میدهد؟ 120
الگوی تأثیر- کودک 127
الگوی تأثیر- تعامل 130
دیگر ویژگیهای تعامل 133
اثرات فیزیکی تلویزیون بر کودکان 135
آیا تلویزیون بر بینایی کودکان اثر بدی دارد؟ 136
آیا تلویزیون کودکان را خواب آلود و خسته به مدرسه میفرستد؟ 137
اثرات عاطفی تلویزیون برکودکان 138
اثرات شناختی تلویزیون بر کودکان 141
آیا تلویزیون حاوی تصویر غیر دقیقی از زندگی بزرگسالان است؟ 141
آیا تلویزیون موجب بزرگسالی زود رس میشود ؟ 143
اثرات رفتاری 145
آیا تلویزیون کودکان را منفعل میکند؟ 147
آیا خشونت ارائه شده در تلویزیون، آموزش خشونت میدهد؟ 153
نتیجه گیری : 157
پیامدهای منفی تلویزیون: 157
فصل ششم: اینترنت رسانه جدید قرن بیستم 160
اینترنت چیست؟ 162
فواید اینترنت برای کودکان: 163
خطرات اینترنت : 164
سودجویان از اینترنت برای به دام انداختن کودکان استفاده میکنند: 164
مطالب نامناسب و غیر مجاز در اینترنت : 164
ارتکاب جرایم: بمبها، مواد مخدر، دزدی و شخصیتهای غیر واقعی 164
تهاجم به حریم خصوصی : 165
چگونگی اجتناب و کاهش خطراتی که کودکان در ایترنت با آن مواجهند: 165
نتیجه گیری و آزمون فرضیات: 166
منابع مآخذ: 170
پیشگفتار:
تحقیق حاضر با عنوان "بررسی نقش رسانههای جمعی(با تاکید بر تلویزیون) در الگوپذیری و رفتار کودکان " سعی دارد، تاثیرات مثبت وپیامدهای منفی وابستگی کودکان به تلویزیون را مورد بررسی قرار دهد. در راستای رسیدن به هدف مذکور ابتدا مبانی نظری تحقیق در مورد تاریخچه پیدایش رسانههای گروهی و به خصوص تلویزیون مطرح شده، سپس انواع کارکردهای تلویزیون، وظایف رسانه به عنوان یک وسیله ارتباطی مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است.در فصل دوم تحقیق مقدارزمانی که کودکان در شرایط مختلف سنی صرف تماشای تلویزیون میکنند،آغاز سن تماشای تلویزیون، دلایل تماشای تلویزیون توسط کودکان و انتظاراتی که کودکان و والدین آنها از تلویزیون دارند مورد بررسی قرار میگیرد. لازم به ذکر است آمار و ارقام مربوط به این فصل از تحقیق، در مورد جامعه آمریکا و بر اساس اطلاعات کتاب " تلویزیون در زندگی کودکان ما نوشته ویلبر شرام و دیگران، ترجمه محمود حقیقت کاشانی میباشد. امید است با عنایتی که مسئولین تعلیم وتربیت ایران اسلامی به الگو گیری کودکان این مرز و بوم از رسانههای گروهی و به ویژه رسانههای تصویری دارند، زمینه انجام این چنین پژوهشهای گسترده ای در سیستم آموزش و پرورش کشور مانیز فراهم گردد که این مهم حمایت همه جانبه مسئولین امر را میطلبد.
فصل سوم با عنوان جهان جدید تلویزون مسایلی از جمله سن شروع تماشای تلویزیون و شرایط زمانی و انواع موضوعاتی که مورد توجه کودکان با توجه به شرایط سنی و جنسی و همچنین تواناییهای ذهنی آنها است مورد بررسی قرار گرفته است.
فصل چهارم مربوط به نحوه و میزان یادگیری کودکان از این رسانه و عوامل تاثیر گذار بر این مساله است.
در فصل پنجم تحقیق، تاثیرات روحی، روانی و جسمی تلویزیون بر کودکان مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته و در نهایت در فصل ششم به رسانه جدید " اینترنت "و رابطه آن با مسئله یادگیری و الگو پذیری کودکان و انواع خطراتی که این رسانه برای کودکان دارد اشاره شده است.
مقدمه:
کودکان ما امروزه در خانه ای پا به دنیا میگذارند که تلویزیون در آن به طور میانگین هفت تا هشت ساعت در روز روشن است. حالا دیگر بیش از آنکه از مادربزرگها داستان و از پدربزرگها خاطره بشنویم این تلویزیون است که داستانهای مربوط به انسانها، زندگی و ارزشهای آن را برای ما بیان میکند.
تلویزیون، امروزه به عنوان عمومی ترین و پرمخاطب ترین رسانه جمعی، سهم عمده ای در آموزش و تأثیرگذاری مستقیم و غیر مستقیم بر فرهنگ و روح و روان جمعی دارد.
تاثیر پذیری اکثریت خاموش جامعه از تلویزیون و برنامههای ماهواره ای تلویزیونی بسیاری از اوقات کشورهای جهان سوم را با بحران فرهنگی روبرو کرده است.
تلویزیون هر روز بر ما تسلط بیشتری مییابد و ما بایستی نگران آثار مخرب برنامههای تلویزیونی برای کودکان و خانوادههای خود باشیم. این حق ماست و میبایستی عکس العمل نشان دهیم. اگر چه تلویزیون فی نفسه مطرود نیست اما برنامههای تلویزیونی در مجموع زیانبار بوده اند. در غرب به نوعی و در شرق به شکلی دیگر خطر برنامههای مخرب و منحط تلویزیونی احساس میشود.
ما بدبختانه فرزندانمان را با تلویزیون تربیت میکنیم وقتی میخواهیم آنان را ساکت کنیم برای آنان تلویزیون روشن میکنیم و یا آنان را به تماشای برناههایی که خودمان هم نمی دانیم چه هستند دعوت میکنیم. خودمان هم متاسفانه عادت کرده ایم به آنچه پخش میشود فقط خیره شویم و نگاه کنیم. بشر با تولید نیازمند به شناخت دنیای اطراف خود است و انتقال فرهنگ و روحیه مدنی میتواند به صورتی سالم و سازنده انجام گیرد اما به نظر میرسد تلویزیون یک مانع اصلی بر سر راه رسیدن به دنیای بهتر است پس ما بایستی از آثار سوء این جعبه جادویی آگاه شویم و در ارتباط با تلویزیون مسؤولیت خود را بپذیریم.
«تلویزیونی که میتواند دارای اثرات کاملاً مخرب باشد میتواند به صورت ابزار مفیدی نیز در خدمت تعلیم و تربیت درآید تلویزیون میتواند چنین باشد ولی خیلی غیر محتمل است که چنین بشود.»
ساخت برنامههای با ارزش وقت بیشتر و تخصص بالاتری لازم دارد اما افرادی که بتوانند برای مدت زمان پخش برنامههای بد بسازند زیاد هستند و این مسأله را حل میکند.
نمی توان کودکان را برای زمانی که در مقابل صفحه تلویزیون صرف میکنند سرزنش کرد و اینکه آنها تقصیری ندارند که از طریق تلویزیون اطلاعات دگرگون شده را دریافت میدارند.
جان کندری میگوید: قرار نیست که تلویزیون از بین برود از سویی خیلی کم احتمال دارد که تلویزیون فضای مناسبی را برای اجتماعی کردن کودکان ایجاد کند.»
در گذشته کودکان ناظر فعالیت بزرگترها بودند و آنچه را خانواده طی یک نسل به آنان آموخته بود الگویی برای نسل آینده میشد اما اکنون باید دریابیم که کودکان از محیط اطراف خود چه چیزهایی را فرا میگیرند؟ عواملی که محیط اطراف آنان را میسازد چه نام دارد؟ و تلویزیون به عنوان یکی از این عوامل چه میکند و چه باید بکند؟
در کتاب تلویزیون خطری برای دموکراسی زیر عنوان « چرا بچهها تلویزیون تماشا میکنند؟» آمده است که : انگیزه کودکان از نشستن در پای تلویزیون با خواست بزرگترها فرق دارد. بزرگترها به اقرار خودشان برای سرگرمی به تماشای تلویزیون میپردازند ولی کودکان ضمن اینکه طالب سرگرمی هستند غالباً برای فهمیدن دنیای اطراف به تلویزیون مینگرند. بزرگترها معمولاً اهمیت کمتری برای تلویزیون قایل هستند و به آن با یک ساده باوری آگاهانه نگاه میکنند». تبلیغات تلویزیونی روی شخصیت کودکان، باورهای کودکان و اعمال کودکان به شدت مؤثر میافتد. معمولاً کودکان از دو سالگی تماشای فیلمهای کارتونی را شروع و تقریباً در 6 سالگی به تماشای تلویزیون عادت میکنند. یعنی قبل از اینکه به مدرسه بروند با تلویزیون دوست میشوند.
به نظر میرسد ورود تلویزیون به عنوان معلم به اعتبار معلم و معلمی پایان بخشیده است یا دارای این چنین قدرتی است زیرا امروزه دانش آموزان در حالی قدم به مدرسه میگذارند که به شدت از تکنیک تلویزیون و اثرات روانی آن متأثر شده اند و در حالی که مکانیسم تصویری و بصری تلویزیون ریشه در اعماق آنان دوانده است با سیستم کتاب و حروف چاپی وارد یک نزاع درونی و روانی میشوند این درگیری قربانیان زیادی را میطلبد. کودکان و دانش آموزان که نمی توانند و یا نمی خواهند از طریق قرائت آموزش ببینند و یا اصولاً توانایی خواندن را ندارند نوآموزانی که قادر به درک تسلسل منطقی حتی یک پاراگراف نیستند و نمی توانند افکار خود را برروی چند جمله مکتوب متمرکز کنند دیگر قادر نیستند بیش از چند دقیقه به بیان شفاهی معلم ویا یک سخنرانی توجه کنند و ارتباط منطقی جملات و مطالب را به خاطر بسپارند و یا حتی فراگیرند.»
کودکان بر خلاف بزرگسالان که با دیگر رسانهها ارتباط دارند بیشتر با تلویزیون در ارتباط هستند. به عقیده پژوهشگران علت علاقه کودکان به تلویزیون این است که به آنان امکان میدهد تا در ماجراهای پشت پرده زندگی کودکانه خود رسوخ کنند و دنیا و مردم را بهتر بشناسند. وقتی کودکان ما به دنیا میآیند باید کار دشواری را انجام دهند و آن انطباق پذیری به شکل صحیح روشن میشود و برآنان است که کودکان را برای وظایف آینده آماده کنند اما وقتی دیگر کسی به کودکان کمک نمی کند که دنیا را بشناسد آنان دست به دامان تلویزیون میشوند. در حال حاضر پدران و مادران وقت اینکه دنیای وسیع اطراف را به کودک بیاموزند از دست داده اند و از سویی تلویزیونی برای کودکان دست یافتنی ترین دریچه به دنیای افراد بالغ است. پس تلویزیون به کودک یک تصویر یا خیال دگرگونه ارائه میدهد زیرا در تلویزیون بیننده بیشتر از آنچه میبیند تأثیر میپذیرد و این نگرانی در مورد کودکان که بزرگ میشوند وجود دارد.
فصل اول: مبانی نظری تحقیق
تا زمانی که چارچوب نظری هر موضوع علمی مورد توجه و بررسی قرار نگیرد، فرایند پیشبرد تدریجی اهداف آن نیز دارای ابهام است. بدین منظور در این فصل مساله تحقیق و ضرورت و اهمیت آن و همچنین اهداف و روش تحقیق و روش گرداوری اطلاعات مطرح خواهد شد.
بیان مساله واهمیت موضوع تحقیق:
نتایج نظرسنجی درخصوص بررسی میزان استفاده کودکان و نوجوانان از رسانهها که به تازگی در مرکز تحقیقات صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران انجام شده است، نشان میدهد 9/99 درصد کودکان و نوجوانان به تلویزیون دسترسی دارند و این گروه در شبانه روز به طور متوسط 4 ساعت و 16 دقیقه تلویزیون تماشا میکنند.
کودکان و نوجوانان از بین شبکههای تلویزیونی، بیشتر برنامههای شبکه پنج (44 درصد) و سه سیما (42 درصد) را تماشا میکنند. همچنین 52 درصد از این گروه به رادیو دسترسی دارند که 32 درصد شنوندگان کودک و نوجوان به شبکه پیام گوش میدهند.
گفتنی است 33 درصد کودکان، به ماهواره دسترسی دارند و 82 درصد بینندگان این گروه برنامههای ماهواره ای، شبکههای فارسی زبان را تماشا میکنند. 81 درصد کودکان و نوجوانان به دستگاههای صوتی و تصویری مانند VHS،VCD، DVD، 57درصد به رایانه و 49 درصد به دستگاههایی مانند میکرو، پلی استیشن، سگا و... دسترسی دارند.
شایان ذکر است عمده ترین ژانر مورد علاقه کودکان و نوجوانان در فیلمهای ویدئویی مهیج و ترسناک (21 درصد) است.
نظرسنجی اخیر دربردارنده آماری نو و در عین حال نگران کننده است. به نظر میرسد با رشد چشمگیر ضریب نفوذ رسانهها در خانوارهای ایرانی، به شکل قابل توجهی شاهد تغییر الگوی تماشا و سلیقه مخاطبین کودک و نوجوان هستیم.
نگارنده نیک به یاد دارد که در سالهای نه چندان دور، پربیننده ترین برنامههای سیما در حوزه مخاطبان کودک و نوجوان، انیمیشنهای دوبعدی و دلنشین عمدتا ژاپنی بود و ساعات اوج شنیدن رادیو توسط همین گروه مخاطبین، هنگام پخش سلام کوچولو بود و شب بخیر کوچولو».اما نظرسنجی اخیر بیانگر این نکته است که پربیننده ترین شبکههایی رادیویی و تلویزیونی نزد کودکان، یعنی شبکههایی مثل شبکه سه سیما و رادیو پیام، اتفاقا شبکههایی هستند که نه گروه برنامه سازی خاص کودکان در آنها فعال است و نه هیچ برنامه ای برای این مخاطبان دارد.
نفوذ بلاشک ماهوارهها و انواع دستگاههای نمایش فیلم خانگی به همراه سیل انبوه فیلمهای رنگارنگ در دسترس این مخاطبان، اندک کورسوی چراغ برنامههای کودک و نوجوان رادیو و تلویزیون ملی را هم به قهقرا میبرد. www.kayhannews.ir
لذا انتشار نتایج این نظرسنجی، به عنوان سندی قابل تأمل درباره میزان و نحوه استفاده کودکان و نوجوانان از انواع رسانههای دیداری و شنیداری، میتواند محرک و انگیزه خوبی برای نظریه پردازان و تحلیل گران رسانه ای باشد تا با بررسی وضعیت کنونی و پس از آن ریشه یابی موضوع بحث، به طرح ساختارهای مدون و بدیع الگوسازی رسانه ای بپردازند. فراموش نکنیم نیمی از اقبال ابررسانهها از جهت تولید برنامههایی همسو و مطابق طبع مخاطبان خود است؛ اما کدام طبع؟! طبع و تمایلی که رسانه، طی فرآیند حساب شده سلیقه سازی، مخاطبان خود را به نحو شایسته و مطلوب سیاستهای خود، همسو کرده است. سلیقه ذاتی مخاطب او را پای این رسانهها نمی کشاند، بلکه سلیقه ای تماشای این برنامهها را در نهاد مخاطب طلب میکند، که از سوی سلیقه سازان رسانه اکتساب نموده است.
هم تولیدکنندگان برنامههای تلویزیونی، و هم پدران و مادران خوب میدانند که دسترسی کودک به تلویزیون دشوار نیست. نه در قفسه ای قفل شده نگهداری میشود و نه روشن کردن آن برای کودکان دشوار است. متاسفانه این واقعیت نشان از بی اعتنایی جامعه به کودک و شرایط جسمی و روحی او دارد.
در یک جمع بندی کلی میشود گفت که تلویزیون و رادیو، دیوارههای حائل میان جهان کودک و دنیای بزرگسالان را از میان برداشته است. و این، از سه راه مرتبط به هم صورت میگیرد، نخست آن که درک و فهم پیام آنها نیازی به راهنما ندارد، دوم این که نه عنصر تفکر و نه حالت جسمی خاصی را نظیر ساکت و مرتب نشستن در کلاس درس- طلب نمی کنند و بالاخره سوم آن که هیچ گونه درجه بندی و تقسیم بندی ویژه ای برای تماشاچیان خود در نظر ندارد.
در این بررسی، تلویزیون جایگاه ویژه تری دارد. در کنار و در ارتباط با دیگر رسانههای ارتباط جمعی الکترونیکی- که پیوندی با کتاب و ادبیات مکتوب ندارند- تلویزیون شرایطی را پدید آورده است که به دوران قبل از ظهور ماشین چاپ کاملا شبیه و یکسان میباشد. همه ما به لحاظ ساختار جسمی و بیولوژیک یکسان هستیم، قادریم تصاویر را دیده و با شنیدن عبارات و جملات مربوط به آن، با آن پیوند برقرار سازیم. اطلاعات و پیامهائی که تلویزیون ارسال میکند، برای همه یکسان است. رمزی و رازی و ماجرائی و پیامی نیست که در پرده اسرار بماند و یا فقط به سمع و نظر تماشاچی ویژه ای برسد. و ناگفته پیداست، اگر رمز و رازی از زندگی و جهان بزرگ ترها، برای کودکان و نوجوانان وجود نداشته باشد، مقوله ای به نام طفولیت یا کودکی دیگر موضوعیت نخواهد داشت.
اما چاره چیست؟! تلویزیون دارای تکنیکی است که ورود همه کس را به میدان خود ممکن ساخته است. هیچ تجربه قبلی و هیچ اندوخته علمی و تئوری و فنی و مالی و هیچ گونه قدرت و توان و دانش خاصی را طلب نمی کند. هم خردسال شش ساله و هم انسان شصت ساله، شرایط لازم را برای بهره بردن از هر آنچه عرضه میشود دارا میباشند. حتی زبان تلویزیون و نوع ارائه و بیان مطالب، محدودیتی ارائه نمی کند. در زبان گفتاری میتوانیم حروف یا کلماتی را طوری زمزمه کنیم که کودک حاضر در محفل توان فهم آن را نداشته باشد. و یا از عبارات و لغاتی استفاده کنیم که از حوزه تصور و درک خردسال به دور باشد. اما زبان تلویزیون و صحنههای آن واضح، گویا و از هرگونه پیچیدگی به دور است. هر آن چه که بر روی صفحه ظاهر میشود در معرض دید کودک قرار دارد و آن هم با وضوح کامل.
هیچ گونه محدودیتی و هیچ گونه انحصاری در دانستن و مطلع شدن، در تلویزیون وجود ندارد؛ و این مهم ترین تفاوت بارز میان کودک در سنین کودکی و جهان بزرگسالان، از میان برداشته شده است. نه تنها کودک در سنین کودکی یا بزرگسالی در جهان بزرگسالان، که اصولا هر گروه و دسته ای از اجتماع، به دلیل برخورداری از نوعی دانش انحصاری، از دیگران متمایز میباشند. اگر همه افراد میدانستند، آنچه را که یک وکیل دعاوی میداند، دیگر وکیل و وکالت معنی نداشت. اگر دانش آموز هر آنچه را که معلم او میداند، میدانست. دیگر تفاوتی میان معلم و شاگرد وجود نداشت؛ همچنین اگر دانش آموزان سال پنجم ابتدائی، هر آنچه را که دانش آموزان سال دوم یا سوم راهنمائی میدانند، بداند، دیگر چه ضرورتی برای درجه بندی کلاسهای درس وجود دارد.
با عنایت به این نکات و رجوعی دوباره به آماری که در ابتدای این مطلب ارائه شد، تفکیک گروههای سنی و دستههای مخاطبان برنامههای مختلف تلویزیونی، به نحوی که این تقسیم بندی از سوی گیرنده پیام هم قابل درک باشد، بیش از هر زمان دیگری ضروری مینماید. از سوی دیگر، اطلاع رسانی و آگاه سازی والدین از پیامدهای استفاده بدون نظارت کودکان و نوجوانان، به موازات طرحهای محدودکننده تماشاگران، به شکل قابل توجهی در خور توجه است. هر چند شاهد پذیرفته شدن این سیکل آزاردهنده در جامعه هستیم که استفاده کودکان و نوجوانان از تلویزیون تا تماشای آخرین برنامههای شامگاهی ادامه دارد و تا والدین خود را به سمت اتاقهای خود بدرقه نکنند و آنها را نخوابانند، خود به خواب نمی روند.
در اینجا باز لزوم هم اندیشی میان اساتید و نخبگان دانشگاه، سیاستگزاران رسانه و منتقدان حوزه کودک و رسانه به شدت احساس میشود.
اهداف تحقیق:
مجموعه اهداف هر تحقیق زمینه ساز ایجاد نحوه تفکر به آن موضوع است و مشخص شدن این اهداف به محقق در جهت تعیین مراحل و شیوه عمل کمک شایانی مینماید بر این اساس اهداف تحقیق حاضر به شرح زیر است:
1. بررسی نقش رسانههای گروهی بر رفتار فردی و اجتماعی کودکان
2. بررسی میزان تاثیر رسانهها بالاخص تلویزیون بر یادگیری کودکان
3. شناخت پیامدهای منفی تلویزیون در زندگی کودکان
4. ارائه راهکارهای مطلوب جهت کاهش اثرات وابستگی کودکان به تلویزیون
فرضیات تحقیق:
1. سن و جنس کودکان بر نحوه استفاده و تمایل کودکان به تماشای تلویزیون موثر است.
2. کودکان دارای توانایی ذهنی بالاتر، بیش از سایر کودکان به تماشای تلویزیون علاقهمندند.
3. کیفیت روابط عاطفی و خانوادگی کودکان بر میزان استفاده آنها از تلویزیون موثر است.
روش تحقیق:
در این تحقیق از روش اسنادی و بهره گیری از منابع کتابخانه ای و اینترنتی استفاده شده است.
بخشی از متن:
تعداد صفحات انگلیسی: 32 صفحه (8128 کلمه)
تعداد صفحات ترجمه فارسی: 34 صفحه
سال انتشار : 2016
ترجمه انگلیسی به فارسی، دانشگاه، پژوهش
مقاله انگلیسی پی دی اف به همراه مقاله فارسی در قالب آفیس قابل ویرایش
به همراه ترجمه شکل و جدول
هر 250 کلمه 1 صفحه میباشد
حداکثر قیمت برای هر صفحه 1000 تومان
نمونه ترجمه
در دهه گذشته زنجیره تامین بشردوستانه (HSC) با توجه به افزایش تکرار بلایا، مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است. عدم قطعیت در زمان، مکان و شدت فاجعه در مرحله پیش از وقوع حادثه و شرایط بد زیرساختهای موجود در مرحله پس از وقوع حادثه عملیات HSC را دچار مشکل کرده است. به منظور غلبه بر مشکلات در طول این مرحله، ما نیاز به این مساله داریم که عملیات HSC به صورت شیوه ای کارآمد برای به حداقل رساندن تلفات انسانی و اقتصادی طراحی شود. در زمانهای اخیر، چندین تکنیک بهینه سازی ریاضی و الگوریتم برای افزایش بهره وری عملیات HSC توسعه داده شده است. این تکنیکها و الگوریتم های برای زمینه HSC نیاز به بررسی مقالات سیستماتیک دارد. .....................................
یک روش سیستماتیک بررسی مقالات برای این مقاله با توجه به روش شفاف آن، استفاده میشود. دو هدف برای این مطالعه وجود دارد ..............................
بخشی از متن:
پاورپوینت بررسی معماری اسلامی کاخ آپادانا شوش (داریوش اول) به همراه اطلاعاتی در خصوص قلعه باستان شناسی 70 بسیار جامع
آپادانا واژه ی فارسی وبه معنای تالارستوندارمی باشد با توجه به تالارستوندارکاخ (تالاربارعام) واز آنجا که به عنوان اولین تالارستوندارایران شناسایی وحفاری شده است تمام مجموعه کاخ به این نام نامیده شده است. همچنین با توجه به اینکه کاخ آپادانا به وسیله داریوش اول هخامنشی (512 ـ 516) ساخته شده است به کاخ داریوش اول هخامنشی نیز معروف میباشد.
داریوش درسال 522 پیش از میلاد به سلطنت رسید پس از آنکه داریوش توانست مدعیان سلطنت را از پیش روی بردارد وآرامش را دوباره به کشورباز گرداند درصدد برآمد سرزمینهای متصرفی را که متشکل از کشورهای بسیاری بودرا با سیاستی خاص اداره کند که این خود مستلزم آن بود که جایگاهی را به عنوان مرکزیت امپراطوری خود برگزیند.
هرچند سرزمینهای متصرفی آن به حدود 30 کشوریا ایالت میرسید ولی چند نقطه را مرکزیت بخشید که از آن جمله است شهرپارسه یا تخت جمشید امروزی، همدان، بابل وشوش. درهریک از این مراکز اقدام به برپایی کاخهایی نموده است که هریک از این کاخها هرچند دراصول کلی یکسان مینمایند ولی درجزئیات تفاوت هایی نسبت به هم دارند.
آپادانا کاخی است مرتفع وپهناورکه ازواحدهای مختلفی تشکیل شده است این واحدها شامل تالاربارعام، حرمسرا، دروازه، حیاطهای شرقی وغربی ومرکزی، ایوانهای شمالی، شرقی وغربی ودیگربخشها میباشد.
براساس سنت معماری هخامنشی که ساختمانها را اصولاً برروی سکو (صفه) بنا میکردند درآغاز معماران گرداگرد تپه (آپادانا) را با دیواری قطوربه ارتفاع هیجده متروپهنای هیجده متربا مصالح خشت احاطه کرده اند منتهی بدلیل بالابودن سطح آبهای زیرزمینی ابتدا پی دیواره را ازآجربا ملاط قیرحداقل به ارتفاع 14 رگ آجرساختند با توجه به اینکه کلفتی هرآجر 5/8 سانتیمتراست و 5/1 سانتیمترنیز قطرملاط قیراست با توجه به 14 رگ آجر حداقل یک متروچهل سانتیمترازآجرساخته شده است پس از آنکه بخش آجری دیواره تختگاه با پهنای 18 متروارتفاع 40/1 متر (14 رگ) ایجادشد دیواراصلی بنا از خشت بالا آمده تا با کف آپادانا برابرشد. با توجه به اینکه بقایای ایلامی بصورت تپه ای بوده است نتیجتاً پشت دیواره خالی میشده است لذا معماران دوره هخامنشی خاکهای حاصل از پی کنی را درپشت دیواره ریخته وبدین سان تختگاه را ایجاد کرده اند، امروزه درمقطع دیواره گودی که گیرشمن درجبهه غربی تختگاه ایجاد کرده بود درلابلای خاکهای آوارقطعات آجر، سفال، سنگ وحتی آجرهای مینایی دوره ایلام به وضوح آشکاراست زیرا لایههای چندی از دوره ایلامی واحتمالاً قبل از آن دراین قسمت وجودداشته است که قطرلایه ها حدوداً 10 متر ضخامت داشته است. از این طریق میتوان به نوع بناهایی از دورههای گذشته پی برد.
درحد فاصل ردیفهای سوم وچهارم یک پایه سنگی دیده میشود که با پایه ستونهای دیگرهمخوانی ندارد، احتمالاً میبایست جایگاه قرارگرفتن تخت پادشاه بوده که درقسمت عقب تالاردرمحلی نیمه تاریک قرارداده شده است که جز به زحمت کسی نتواند پادشاه را ببیند.
رومن گیرشمن اعتقاد دارد که این سبک معماری (تالارستون دار) برگرفته از یک معبد مصری میباشد که درآن برخی از ویژگیهای کاخهای یونانی استعمال شده است.
به صورت کلی ستونهای کاخ آپادانا (تالاربام عام وایوانها) به لحاظ فرم وتزئینات ازشیوه واحدی برخوردارمی باشند وفقط درقسمت پایه ستون با هم تفاوتهایی دارند به طوری که پایه ستونهای تالاربارعام به صورت چهارگوش ساده میباشند. اما پایه ستونهای ایوان به صورت مدورودارای تزئینات میباشد که این امربه دلیل نوع معماری وهنردوره هخامنشی میباشد که هنرآن به صورت برون گرا میباشد وبه صورت کلی به نمای ساختمان به نسبت قسمتهای درونی بیشترپرداخته شده است.
بخشی از متن:
خمیری حاصل به سهولت قابل استفاده و دارای خواص و ویژگی های مرد نظر باشد. ملات ماسه و سیمان امروزه از عمده ترین ملات هایی است که در کارهای ساختمانی و بخصوص ساختن بناهای سنگی و آجری مورد استفاده قرار می گیرد.
نسبت های حجمی و تاب فشاری انواع ملات های متداول ماسه و سیمان آمده است.
این ملات که معمولا به نسبت 4 به 1 ساخته می شود ، بیشتر برای بندکشی و آجر چینی آجرهای نما مورد استفاده قرار می گیرد. به طور کلی در ساخت ملات های که در لبه های نازک اتصالات و بندکشی ها و سایر جاهای کم قطر به کار برده می شود ، باید از ماسه بادی ، و یا ماسه زیر دانه ای که حداکثر سایز آن 1 میلیمتر باشد استفاده شود.
ماده چسباننده این ملات، سیمان پرتلند و ماده پرکننده آن، ماسه است. این ملات از نوع آبی و دارای مقاومت خوبی به ویژه در سنین اولیه است. ملات ماسه سیمان جمع میشود و در سطوح بزرگ و بندکشیها ترکهای ریز (مویی) و درشت برمیدارد. آب برف و باران بخصوص در موقع بوران[1] به داخل اندود سیمانی و بندکشیها نفوذ کرده و حتی گاهی به داخل ساختمان سرایت میکنند. برای زودگیر کردن ملات سیمانی هیچگاه نباید به آن گچ افزوده شود، زیرا چنین ملات و اندودی پس از مدتی متلاشی میشود. وجود خاک رس در ماسه ملات سبب میشود که دور دانههای ماسه، دوغابی از خاک رس درست شود و سیمان نتواند به خوبی به آن بچسبد. وجود برخی مواد آلی در ملات، باعث دیرگیر شدن آن میشود. مواد سولفاتی موجود در ماسه، آب یا آجر مصرفی، باعث از هم گسیختگی ملات و کار آجری میشود. به این علت میزان مواد مضر نظیر خاک رس، مواد آلی و سولفاتها در ملات محدود شده است.