بخشی از متن:
•تریاک عصاره در هوا خشک شده گل خشخاش است که با تیغ کشیدن به دور کاسبرگ این گل به دست میآید.
•بیش از ده درصد تریاک را مرفین، مرفین از طریق فرایندهای شیمیایی به هروئین تبدیل میشود و تریاک بیشتر برای تولید هروئین کشت میشود.
•سابقه این گیاه را تا ۵۰۰۰ سال قـــــــبــل هم ذکر می کنند. از آثارى که از سومریها باقـــى مانده اســــت، چــنین بــر می آید، آنها این ماده را استعمال می کرده اند و به آن گیاه شادى بخش می گفتند.
•این گروه از نظر طبیعی یا صناعی بودن به دوگروه تقسیم می شوند :
•
طبیعی : تریاک ،شیره
صناعی : مورفین ، و اپییوئیدهای مشابه آن ( متادون، بوپره نورفین- نالوکسان ، نالترکسون-ترامادول(
•کراک)هرچند جزءمحرکهاست )کوکایین تدخینی( ولی درایران بدلیل داشتن مواداپیوئیدی صناعی نوعی مخدراپیوئیدی محرک است(
بخشی از متن:
· از 3500 سال پیش تریاک به تنهایی یا محلول در الکل مصرف می شده است .
· درسالهای980 تا 1037 میلادی ابن سینا از تریاک در درمان بیماریهای چشمی و اسهال استفاده می کرده است .
· مفهوم وابستگی و محرومیت ناشی از قطع مصرف این مواد در سال 1700 میلادی شناخته شد .
· کشف آزمایشگاهی مورفین در سال 1806 و کدیین در سال1832 بود .
· در سال 1898 هرویین به عنوان دارو ساخته شد .
· در سال 1940 متادون و مپیریدین تولید شد .
· وابستگی به اوپیویید ها ( مواد مخدر صناعی)تا نیمه قرن نوزدهم امری عادی بود ، اما در انتهای قرن نوزدهم به تدریج این مسئله به عنوان مشکل مهم طبی تلقی شد و قانونگذاری هایی در جهت محدودیت مصرف اپیویید ها انجام شد .
· در امریکا و اروپا در سال 1920 گرایش به درمان معتادان آغاز شد .
· در سال 1960 به تدریج شیوه های درمان دارویی ( مانند متادون ) و غیر دارویی استفاده از گروههای همسان به کار رفت .
· در انتهای قرن بیستم نالترکسون به عنوان درمان نگهدارنده به کار رفت .
· در سال 2001 بوپرونورفین به درمان اضافه شد .
· در ایران تا سال 1375 مصرف اوپیویید ها کاملاً جرم محسوب می شد . در همین سال مجمع تشخیص مصلحت نظام تصویب کرد معتادانی که برای درمان به مراکز درمانی یا مطب ها مراجعه می کنند از مصونیت قضایی برخوردار هستند .
بخشی از متن:
معتادان به مواد مخدر خود را فهیم تر از دیگران می دانند به ویژه در حالت خماری خود را صاحب حق دانسته و از همه طلبکار و متوقع هستند و در رابطه با انجام نشدن کارها و خواسته هایشان و خطاهای زندگی شان همه را مقصر می دانند جز خودشان، چرا که بارزترین خصیصه روانی آن ها، خود شیفتگی است. آن ها رفیق بد و همسر ناسازگار یا رفتار نادرست والدین را به عنوان عوامل گرایش خود به اعتیاد در اولویت قرار می دهند.کلیه معتادان انسان هایی ظریف و زود رنج هستند و در بین معتادان فردی که اراده قوی داشته باشد تاکنون مشاهده نشده است. لذا کسانی که پایداری و ثبات روانی ضعیف دارند یا به قول خودشان لطیف می باشند بیشتر گرایش به مواد مخدر پیدا می کنند و این ها بیشتر مصرف مواد را تفننی آغاز کرده اند که اندک اندک به صورت نیازشان در می آید
روان شناختی معتاد
پرگویی و احیاناً دروغ گویی به خصوص در حالت نشئگی از خصایص دیگر شخصیتی آن ها است. بیشتر آن ها به نگرش های فلسفی روی می آورند و بر پوچی دنیا اشاره می کنند و این نگرش را که در اثر اعتیاد حاصل شده، جهان بینی و ژرف بینی خود نسبت می دهند و این دیدگاه ممکن است به افسردگی عمیق، خودکشی و کناره گیری از کار و فعالیت اجتماعی منجر شود.
با پیشرفت مصرف تغییرات رفتاری و شخصیتی زیادی در فرد به وجود می آید از مهم ترین تغییر آن ها این است که معتاد را به موجودی زبون و ذلیل بدل می سازد و ضعف و ناتوانی و ترس زیادی بر او تحمیل می کند.
افراد معتاد به هیچ چیز و هیچ کس وفادار نیستند و تنها سعی آن ها در به دست آوردن مواد مخدر مورد نیازشان است.
بیشتر آن ها لذت طلب و خشن هستند و حتی بعد از مصرف مواد از هر کار و هر چیزی لذت می برند. ولی با این حال زود رنج و خشن هستند و بسیار متوقع.
از لحاظ عاطفی در برابر هیچ کس و هیچ چیز احساس مسئولیت نمی کنند و مردم و اطرافیان را مسئوول رفتار خود می دانند.
بنابراین برای جلوگیری از اعتیاد مجدد باید به نکاتی توجه داشته باشیم. این مرحله تنها با استفاده از داروی بی زاری موسوم به نالتروکسون که بین معتادان به این عنوان معروف گشته میسر نیست.
نالتروکسون که به صورت کپسول های ۲۵ میلی گرمی و ۵۰ میلی گرمی در داروخانه ها موجود است. در واقع یک آنتاگونیست (ضد مورفین) است و با مصرف روزانه این دارو گیرنده های مورفین در بدن فرد اشغال می شود و حتی در صورت حضور فرد در محیطی که تریاک کشیده می شود فرد دچار حالت تهوع گشته و این وضعیت اندک اندک باعث بی زاری وی از این ماده می شود و در نتیجه از حضور در جمع معتادین و مصرف مجدد ماده مخدر دور می ماند. نکته قابل توجه آن است که اگر فرد از روی ناآگاهی مثلاً تریاک مصرف کند در عرض مدت کوتاهی دچار شوک گشته و مرگ او قطعی است. لذا تجویز این دارو باید زمانی آغاز شود که حتی یک میلی گرم مورفین یا ماده مخدر در خون شخص نباشد و آزمایش خون او از نظر مواد مورفینی کاملاً مفید باشد چرا که در غیر این صورت تشنج و عوارض مرگباری به دنبال خواهد داشت اگر خودسرانه به مصرف دارو اقدام شود.
بخشی از متن:
بیماری اعتیاد مدارهای عصبی مربوط به نظام پاداش، انگیزش، وحافظه را در مغز دچار اختلال کرده، و اختلال در این سیستمها در مغز باعث بروز عوارض بیولوژیکی، فیزیولوژیکی، اجتماعی و روحی میگردد. بررسی اعتیاد به عنوان عارضهای روانی، اجتماعی و اقتصادی از دیدگاه علوم پزشکی، روانشناسی و جامعهشناسی و همینطور از دیدگاههای فلسفه، قانون،اخلاق و مذهب صورت میگیرد. از سال ۱۹۶۴ میلادی، سازمان بهداشت جهانی استفاده از عبارت وابستگی دارویی یا وابستگی به دارو را به جای اصطلاح اعتیاد توصیه نمودهاست.
در عموم به لحاظ مفهومی، بیماری اعتیاد یک بیماری اصلی، مزمن و عصبی است، که در اثر عواملی ژنتیکی، فیزیولوژیک و اجتماعی رشد و بروز پیدا میکند، به طوری که وجه مشخصهٔ این بیماری اختلال در کنترل انجام عملی، یا احساس اجبار در انجام یک عمل مشخص، با وجود آگاهی نسبت به عواقب خطرناک آن باشد.
وابستگی به مواد (مواد مخدر و مشروبات الکلی)، یا عادتهای ناهنجار، یک اختلال روان پزشکی و روانشناسی بوده که از یک سو، معنای لغت خوشبختی را در زندگی فرد و خانواده او از بین میبرد و از سوی دیگر آسیبهای اجتماعی و اقتصادی بیشماری را به همراه دارد. البته عادتهای ناهنجار و اعتیادهای رفتاری مستقل از مواد شیمیایی تا همین سالهای اخیر هم در طبقهبندیهای رسمی به عنوان اعتیاد محسوب نمیشدند و مدت کوتاهی است که اعتیادهایی مانند اعتیاد به اینترنت، اعتیاد به کار و اعتیاد به بازیهای کامپیوتری به عنوان شکلی از اعتیاد طبقهبندی شده و مورد توجه قرار میگیرند.
یکی از بزرگترین مشکلات اغلب کشورها در عصر امروز، پدیده سوء مصرف مواد است، که بطور مستقیم و غیر مستقیم، کوتاه مدت و بلند مدت، کیفیت زندگی ساکنین آن را تحتالشعاع قرار داده است.
اعتیاد پاسخ فیزیولوژیک بدن است به مصرف مکرر مواد اعتیادآور. این وابستگی از طرفی باعث تسکین و آرامش موقت و گاهی تحریک و نشاط گذرا برای فرد میگردد و از طرف دیگر بعد از اتمام این اثرات سبب جستجوی فرد برای یافتن مجدد ماده و وابستگی مداوم به آن میشود. در این حالت فرد هم از لحاظ جسمی و هم از لحاظ روانی به ماده مخدر وابستگی پیدا میکند و مجبور است به تدریج مقدار ماده مصرفی را افزایش دهد.
انواع اعتیاد: جسمی روحی
اعتیاد جسمی:پاسخ فیزیولوژیک بدن نسبت به ورود و تأثیر مواد جدید به بدن میباشد که معمولاً با پدیده تطبیق پذیری(Tolerance) بروز میکند یعنی به دلیل افزایش تعداد گیرندههای عصبی و کاهش میانجیهای عصبی موجود در سیستم عصبی مرکزی نیاز فرد مصرفکننده هر روز بیشتر میشود. ترک اعتیاد جسمی همراه با درد، بیخوابی، پرخوابی و … (خماری) همراه است. طول دوره ترک اعتیاد جسمی بسیار کوتاهتر از اعتیاد روانی است.
اعتیاد روانی: ناشی از لذت و سرخوشی مصرف مواد مخدر میباشد. دقیقاً به واسطه برهم ریختن نظم ترشح میانجیهای عصبی فرد دچار آسیبها یا تناقضات روحی میشود. به عنوان مثال ماده مخدر مت آمفتامین (مخدر شیشه) باعث افزایش ترشح دوپامین در مغز میشود و باعث ایجاد حالت تحریکی، سرخوشی، تمرکز و… میشود. حال پس از قطع مصرف با کاهش سطح دوپامین فرد خواب آلود، افسرده، بی تمرکز و… میشود. طول دوره بازگشت این میانجیهای عصبی به حالت طبیعی بسیار طولانیتر و حتی برخی معتقدند بازگشت ندارند. در نتیجه اعتیاد روانی بسیار مهلک تر میباشد. اعتیاد روانی باعث لغزش بسیاری از مصرفکنندگان سابق حتی با طول دورههای چندین سال میشود.
اما متأسفانه افراد سود جو برای تبلیغ مواد مخدر ادعای عدم اعتیاد آوری آن را میکنند ولی در واقع تمامی مواد مخدر اعتیاد روانی دارند ولی برخی اعتیاد جسمی ندارند.