بخشی از متن:
مدیریت دانش – قالب بندی و هماهنگی دانش
مفهوم مدیریت دانش برای مدتهای مدیدی به صورت عملی اما غیررسمی مورد استفاده واقع شده است.بنابراین به منظور درک بهتر مهفوم مدیریت دانش ابتدا به بررسی مفاهیم داده، اطلاعات و دانش و تفاوت و ارتباط میان آنها بپردازیم.دانش، نه داده است و نه اطلاعات، هرچند به هردو مربوط بوده و تفاوت آنها لزوما ماهوی نیست و صرفا از نظر مراتب با هم متفاوتند.داده، اطلاعات و دانش مفاهیمی نیستند که بتوان آنها را به جای هم مورد استفاده قرار داد.درک این سه واژه و چگونگی رسیدن از یکی به دیگری، اهمیت زیادی در موفقیت کارهای علمی دارد.
هدف :
- گنجاندن دانش سازمان در قالبهایی برای تسهیل دسترسی افراد
- مشهود ، و قابل انتقال و درک ساختن دانش
- عملی کردن بهره گیری از دانش
- جهت برآوردن نیاز دانش به ساختمندی
- شناسایی ضعفها و کمبودهای دانش و منطق موجود که منتهی به تصمیم گیریهای ضعیف می شوند
اصول :
- توجه به هدفهای تجاری موردنظر، که قالب بندی برای آنها انجام می شود
- شناسایی دانشهای موردنیاز
- شناسایی فایده و ارتباط دانش با هدفها ، و قالب بندی دانش براین مبنا
- یافتن وسیله مناسب برای قالب بندی و توزیع دانش
- شناسایی موارد استفاده از دانش - حتی ثبت وضبط طرحهای شکست خورده قبل برای موفقیتهای آینده
- شناسایی منشا و منابع دانش
- طراحی نقشه دانش بعنوان بخش مهم قالب بندی دانش
- شامل : دسته بندی ، تشریح ، مدل سازی ، الگو برداری ، شبیه سازی و گنجاندن در قوانین و دستورالعملها
داده:داده یک واقعیت و یا یک مورد از یک زمینه خاص بدون ارتباط به دیگر چیزهاست.دادهها حقایق و واقعیتهای خام هستند.دادهها منعکسکننده تعاملات و مبادلات کامل و واحد و منسجمی هستند که تحت عنوان جزء ناچیز از آنها یاد میشود.این اجزاء در پایگاههای داده، ذخیره و مدیریت میشوند.دادهها حداقل متن را دارند و به تنهایی مفهوم موضوع بزرگتری را القا نمیکنند، تا زمانی که مورد پردازش واقع شوند.دادهها، رشته واقعیتهایی عینی و مجرد در مورد رویدادها هستند.از دیدگاه سازمانی، دادهها یک سلسله معاملات ثبت شده منظم تلقی شدهاند. «21»، «001»و«ژاپن»، نمونههایی از داده هستند.بدون ارائه توضیحات بیشتر، هیچ برداشتی از این سه داده صورت نمیپذیرد. هریک از این دادهها ممکن است بیانگر زمان، مقدار، وزن، مبلغ، اندازه، ماهی از سال و...باشند.
اطلاعات:اضافه کردن زمینه و تفسیر به دادهها و ارتباط آنها به یکدیگر، موجب شکلگیری اطلاعات میشود.اطلاعات دادههای ترکیبی و مرتبط همراه با زمینه و تفسیر آن است.ارتباط دادهها ممکن است بیانکننده اطلاعات باشد.ممکن است صرفا ارتباط دادهها به اطلاعات منجر نگردد.مگر یان که موجب درک مفهوم آنها باشد. اطلاعات در حقیقت دادههای خلاصه شده را دربر میگیرد که گروهبندی، ذخیره، پالایش، سازماندهی و تحلیل شدهاند تا بتوانند زمینه را روشن سازند.میتوان با بررسی اطلاعات به اتخاذ تصمیمات پرداخت.اطلاعات معمولا شکل اعداد و ارقام، کلمات و گزارههای انباشته شده را به خود میگیرند و اعداد و گزارهها را به صورت خلاصه شده ارائه میکنند.اطلاعات برخلاف دادهها، معنیدار هستند.
دانش:اضافه کردن درک و حافظه به اطلاعات موجب توسعه طبیعی پس از اطلاعات میگردد. خلاصهسازی هرچه بیشتر(انباشت)اطلاعات اولیه به دانش منجر میشود.دانش را در این حالت میتوان بینشهای حاصل از اطلاعات و دادههایی تعریف کرد که میتواند به روشهای مختلف و در شرایط گوناگون موثر و قابل تقسیم باشد.دانش به حداقل رساندن جمعآوری و خواندن اطلاعات است نه افزایش دسترسی به اطلاعات.دانش کارآمد کمک میکند تا اطلاعات و دادههای ناخواسته حذف شوند.دانش یک ادراک و فهم است که از طریق تجربه، استدلال، درک مستقیم و یادگیری حاصل میشود.زمانی که افراد دانش خود را به اشتراک میگذارند، دانش هریک افزایش مییابد و از ترکیب دانش یک فرد با افراد دیگر، دانش جدید حاصل میشود.رامپرسد دانش را تابعی از اطلاعات، فرهنگ و مهارتها بیان میکند.
مدیریت دانش فرایندی است که به سازمانها یاری میکند اطلاعات مهم را بیابند، گزینش، سازماندهی و منتشر کنند و تخصصی است که برای فعالیتهایی چون حل مشکلات، آموختن پویا، برنامهریزی راهبردی و تصمیمگیری ضروری است.تعریف اسوان از مدیریت دانش یکی از بهترین تعاریف قلمداد میشود:مدیریت دانش هرگونه فرایند یا عمل تولید، کسب، تسخیر، ترویج و جامعهپذیری و کاربرد آن است، در هرجایی که دانش استقرار یابد، یادگیری و عملکرد سازمان را افزایش میدهد.کویتز مدیریت دانش را چنین تعریف مینماید:فرایندی که از آن طریق سازمان به ایجاد سرمایه حاصل از فکر و اندیشه اعضاء و دارایی مبتنی بر دانش میپردازد.
چالشهای مدیریت دانش
سازمانهای دولتی و خصوصی و محیطی که این سازمانها در آن به فعالیت مشغولند، شدیدا تغییر یافتهاند.سازمانها ناگزیرند برای سازگاری با محیط متغیر و پر از رقابت، در ساختار خود تجدید نظر کرده و بدین منظور بایستی در مقابل تغییرات محیط انعطافپذیری بیشتری از خود نشان دهند و همچنین برای مدیریت سرمایههای دانشی خود به روشها و فنون پیچیدهتری نیاز دارند. سازمانهای نوین میدانند که:
بخش عمدهای از سرمایههای علمی آنان به صورت دانش ضمنی (دانشی که از طریق تجربه و ضمن کار به دست میآید و به صورت مستند نوشته شده در نیامده است)در دسترس آنان است که این شکل دانش بایستی بیشتر از سوی سازمان مورد حمایت قرار گیرد.
نیازمند مکانیسمهای منسجمی در جهت تسهیل ترویج مبادله سازمانی هستند.
نیاز است تا فرایندهای کاری سازمان با ویژگیهای خاص استفادهکنندگان از دانش(مانند جایگاه فرد در سازمان، شایستگیهای فرد، سبک شناختی و علایق و انگیزههای فرد)تطبیق داده شود تا کیفیت کاری افراد را به بالاترین حد ممکن ارتقا دهند.
مدیریت دانش شامل یک سری استراتژی و راهکار برای شناسایی، ایجاد، نمایندگی، پخش و تطبیق بینشها و تجارب در سازمان میباشد. برنامه اجرایی مدیریت اندوختههای علمی بر این دو جزء اصلی بنا میشود. ازآنجا که تحقیقات کاربردی در حوزه مدیریت دانایی نسبتاً جدید است، در این خصوص تعریف خاص و دقیقی که مورد قبول محققین قرار گیرد وجود ندارد. آنچه مسلم است آن که میتوان با آشنایی با تعاریف گوناگون، ابعاد و مصادیق این امر را بیشتر شناخت و آن را بهتر به کار گرفت.مدیریت دانش، مدیریت دانایی یا مدیریت اندوختههای علمی به معنای در دسترس قرار دادن نظام
بخشی از متن:
فهرست
مقدمه. 3
۱. ایجاد الگوی خواب مناسب... 7
۲. مسئولیتهایی را که از نظر فیزیکی نزدیک به هم هستند در اولویت قرار دهید. 8
۳. به مزایای رفتوآمدهای مکرر روزانه فکر کنید. 8
۴. ناهار سالم و متعادلی میل کنید. 9
۵. بعد از ناهار یک چُرت انرژیزای ۲۰ دقیقهای بزنید. 9
۶. حین کار با رایانه یا هنگام تمرکز، استراحتهای کوتاه منظمی به خود بدهید. 9
۷. حاصل کار را پیش خود مجسم کنید و روی دستیابی به هدف متمرکز بمانید. 10
۸. از فناوری برای افزایش بهرهوری در شب استفاده کنید. 10
۹. شبها فعال باشید و ورزش کنید. 11
۱۰. آهنگ بیدارباش آرام و ملایمی برای خود تنظیم کنید. 11
21 نکته طلایی برای مدیریت زمان.. 11
تکنیک های مدیریت زمان.. 28
راهکارهای مدیریت زمان.. 36
معایب زندگی در جایی غیر از زمان حال.. 37
زیستن در زمان حال.. 38
تمرینات کاربردی برای اینکه در زمان حال زندگی کنیم.. 39
۱. تنفس.... 39
۲. مینیمالیست باشید. 40
۳. لبخند بزنید. 41
۴. برای زیستن در زمان حال اتفاقات گذشته را رها کنید. 42
۵. رویاهای بزرگ داشته باشید و همین امروز سخت برایشان تلاش کنید. 42
۶. در هر لحظه تنها یک کار انجام بدهید. 42
۷. برای زیستن در زمان حال کمتر کار کنید. 43
۸. فاصله بگذارید. 43
۹. تمیزکاری به عنوان مدیتیشن.. 43
۱۰. عشق را در اطراف پراکنده کنید. 44
زمان حال (لحظه اکنون) را دریابیم.. 47
روش هایی که باعث میشود یاد بگیریم در زمان حال زندگی کنیم.. 47
زندگی در زمان حال.. 48
منابع.. 49
مقدمه
قبل از آنکه شروع به مدیریت زمان نمایید باید یاد بگیرید که اصولاً زمان چیست. دو نوع زمان داریم: زمان ساعتی و زمان واقعی. در زمان ساعتی، هر دقیقه از 60 ثانیه و هر ساعت از 60 دقیقه و هر روز از 24 ساعت تشکیل شده است. همه زمان ها بطور مساوی می گذرند. وقتی کسی 50 سالش می شود، دقیقاً 50 سال دارد نه بیشتر، نه کمتر. در زمان واقعی، همه چیز نسبی است. زمان بسته به کاری که انجام می دهید به سرعت می گذرد یا کش می یابد. شاید دو ساعتی که در اداره جات می گذرانید به اندازه 12 سال به نظر برسد و وقتی به فرزندان خود می نگرید فکر کنید که گویی دو ساعته به سن 12 سالگی رسیده اند.
شاید در مورد مدیریت زمان کتاب هایی خوانده باشید یا کلاس های مدیریت زمان را گذرانده باشید و سعی کرده باشید با کاغذ و قلم یا اپلیکیشن های مدیریت زمان، برای کارهای روزانه خود برنامه ریزی کنید و آنها را اولویت بندی کنید. ولی از خود می پرسید چرا با وجود دانش مدیریت زمان و این همه اپلیکیشن و گجت، هنوز هم نمی توانید همه کارهایتان را به انجام برسانید. پاسخ این سوال ساده است. همه چیزهایی که در مورد مدیریت زمان یاد گرفته اید، بی مصرف و بیهوده هستند، زیرا اثربخش نیستند.
کدامیک از این زمان ها دنیایی که در آن زندگی می کنیم را به درستی توصیف می کنند، زمان واقعی یا زمانی ساعتی؟
دلیل آنکه گجت ها و سیستم های مدیریت زمان اثربخش نیستند این است که این سیستم ها برای مدیریت زمان ساعتی طراحی شده اند. زمان ساعتی اصلاً مطرح نیست. شما در زمان ساعتی زندگی نمی کنید و شاید به آن دسترسی هم نداشته باشید. شما در زمان واقعی زندگی می کنید، یعنی دنیایی که در آن زمان وقتی تفریح می کنید مثل برق و باد می گذرد و وقتی به وظایفتان رسیدگی می کنید کش می آید.
باید بگوییم که زمان واقعی حالت ذهنی دارد و بین دو گوش شما قرار گرفته است. شما هستید که آن را خلق می کنید. هر چیزی که شما می سازید، خودتان آن را مدیریت می کنید. وقت آن رسیده که محدودیت های “وقت ندارم” یا “الان وقتش نیست” را از روی دوش خود بردارید و شروع به مدیریت صحیح کارهایتان کنید.
فقط سه راه برای گذراندن زمان وجود دارد: افکار، مکالمات و اعمال. هر کسب و کاری که داشته باشید، کار شما شامل این سه مورد می شود.
به عنوان یک کارآفرین، شاید شما اغلب به جهات مختلف کشیده شوید یا در کارتان تداخل پیش بیاید. وقتی نمی توانید تداخل ها را حذف کنید، حداقل باید در زمانی که روی آنها می گذارید و همچنین در مقدار زمانی که روی افکار، گفتگوها و اعمالی که برای رسیدن به موفقیت انجام می دهید، اختیار و آزادی عمل داشته باشید.
بخشی از متن:
پرداختن به گذشته وآینده یعنی غافل شدن اززمان حال ووخراب کردن آن وخراب کردن زمان حال یعنی خراب کردن گذشته وآینده چون امروزگذشته فرداوآینده دیروز است .وقتی بارسنگین خاطرات گذشته رااز دوش خودبرمی داریم وفارغ ازنگرانی های آینده به زندگی خودمی پردازیم احساس راحتی وآزادی مضاعفی می کنیم، سبکتر می شویم واز موهبات زندگی لذت بیشتری می بریم .گالیله می گوید:قدرزمان حال رابدانیدکه گذشته هرگزبرنمی گرددوآینده شاید نیاید.
ما نمی توانیم اتفاقات گذشته وآینده راکاملا لمس واحساس کنیم معمولا ازگذشته بیشترزیبای هایش رابه خاطرمی آوریم وحسرت ازدست دادن آنها ویااستفاده نکردن از آن موقعیتهارامی خوریم وموانع ،محدودیتهاومشکلات آن راکمتر به یاد می آوریم ودرموردآینده هم بیشتر نگرانی هاومشکلات احتمالی رابه صورت اغراق آمیزی برای خود مجسم میکنیم وباعث ایجاد تشویش ونگرانی کاذبی در خودمی شویم درحالی که این نوع نگاه مابه گذشته وآینده باواقعیت بسیار فاصله دارند ،شاید اگرامروزهم درآن موقعیت گذشته وآن شرایط قرارمی گرفتیم باز به همان صورت رفتار وعمل می کردیم(البته عواملی چون ویژگی های شخصیتی ،موقعیت اجتماعی مهارتهای فردو...در شدت وضعف این نوع تفکرات نقش دارندوبرای همه یکسان نیستند) .
اگر بادقت به زندگی و اطراف خودبنگریم شاید زیبایها ،نعمات،ولذتهای چندبرابرآنچه درگذشته بوده وامروز حسرت آن رامی خوریم وجود دارند وماازآنها غافلیم وآنهارانمی بینیم ودرآینده باز حسرتشان رامی خوریم واین چرخه همچنان ادامه دارد وماهمواره چند قدم عقب تر از زمان خودبه سرمی بریم.پس بیاییدازاین زیبایی هاونعمت ها قبل ازانکه آنها راازدست بدهیم استفاده کنیم وجایی برای حسرت وافسوس فردا نگزاریم،نگرانی ها وتشویشهای فردا رابرای فردا بگزاریم شاید آن فردا هرگز نیاید واگر هم بیاید به احتمال زیادآن گونه که مافکر می کنیم نخواهد بود پس نقدامروزرافدای نسیه فردانکنیم واین دور باطل راهمین جاقطع کنیم.حضرت سعدی می فرمایند:
معروف است مارگارت تاچر، نخستوزیر معروف انگلیسی، در پراسترسترین دوران صدارت خود برای حفظ کنترلش بر دولت خود در طی ساعات کاری چرت میزد. تاچر به جای اینکه ۶ تا ۸ ساعت خواب بیوقفه داشته باشد، چرتهای ۲۰ دقیقهای منظمی میزد تا کمبود خواب خود را جبران و مغزش را دوباره شارژ کند. یکی از تکنیکهای اثباتشدهی علمی که هشیاری سرشار و عملکرد حرکتی افزونی را در زمانِ نیاز فراهم میکند، یک چرت ۲۰ دقیقهای انرژیزای بعد از ناهار است. شما با استفاده از این تکنیک و بدون نیاز به محرکهای مصنوعی مانند کافئین میتوانید بهرهوری و بازدهتان را در سراسر روز افزایش دهید.
قبل از آنکه شروع به مدیریت زمان نمایید باید یاد بگیرید که اصولاً زمان چیست. دو نوع زمان داریم: زمان ساعتی و زمان واقعی. در زمان ساعتی، هر دقیقه از 60 ثانیه و هر ساعت از 60 دقیقه و هر روز از 24 ساعت تشکیل شده است. همه زمان ها بطور مساوی می گذرند. وقتی کسی 50 سالش می شود، دقیقاً 50 سال دارد نه بیشتر، نه کمتر. در زمان واقعی، همه چیز نسبی است. زمان بسته به کاری که انجام می دهید به سرعت می گذرد یا کش می یابد. شاید دو ساعتی که در اداره جات می گذرانید به اندازه 12 سال به نظر برسد و وقتی به فرزندان خود می نگرید فکر کنید که گویی دو ساعته به سن 12 سالگی رسیده اند.
شاید در مورد مدیریت زمان کتاب هایی خوانده باشید یا کلاس های مدیریت زمان را گذرانده باشید و سعی کرده باشید با کاغذ و قلم یا اپلیکیشن های مدیریت زمان، برای کارهای روزانه خود برنامه ریزی کنید و آنها را اولویت بندی کنید. ولی از خود می پرسید چرا با وجود دانش مدیریت زمان و این همه اپلیکیشن و گجت، هنوز هم نمی توانید همه کارهایتان را به انجام برسانید. پاسخ این سوال ساده است. همه چیزهایی که در مورد مدیریت زمان یاد گرفته اید، بی مصرف و بیهوده هستند، زیرا اثربخش نیستند.
کدامیک از این زمان ها دنیایی که در آن زندگی می کنیم را به درستی توصیف می کنند، زمان واقعی یا زمانی ساعتی؟
دلیل آنکه گجت ها و سیستم های مدیریت زمان اثربخش نیستند این است که این سیستم ها برای مدیریت زمان ساعتی طراحی شده اند. زمان ساعتی اصلاً مطرح نیست. شما در زمان ساعتی زندگی نمی کنید و شاید به آن دسترسی هم نداشته باشید. شما در زمان واقعی زندگی می کنید، یعنی دنیایی که در آن زمان وقتی تفریح می کنید مثل برق و باد می گذرد و وقتی به وظایفتان رسیدگی می کنید کش می آید.
باید بگوییم که زمان واقعی حالت ذهنی دارد و بین دو گوش شما قرار گرفته است. شما هستید که آن را خلق می کنید. هر چیزی که شما می سازید، خودتان آن را مدیریت می کنید. وقت آن رسیده که محدودیت های “وقت ندارم” یا “الان وقتش نیست” را از روی دوش خود بردارید و شروع به مدیریت صحیح کارهایتان کنید.
فقط سه راه برای گذراندن زمان وجود دارد: افکار، مکالمات و اعمال. هر کسب و کاری که داشته باشید، کار شما شامل این سه مورد می شود.
به عنوان یک کارآفرین، شاید شما اغلب به جهات مختلف کشیده شوید یا در کارتان تداخل پیش بیاید. وقتی نمی توانید تداخل ها را حذف کنید، حداقل باید در زمانی که روی آنها می گذارید و همچنین در مقدار زمانی که روی افکار، گفتگوها و اعمالی که برای رسیدن به موفقیت انجام می دهید، اختیار و آزادی عمل داشته باشید.
تکنیک های زیر را تمرین کنید تا بتوانید در مدیریت زمان خود استاد شوید:
1. یک جدول زمانی نزد خود داشته باشید و همه افکار، گفتگوها و فعالیت های هفته را در آن یادداشت کنید. این به شما کمک می کند تا درک کنید در طول روز چه مقدار از این کارها را می توانید انجام دهید و لحظات ارزشمند شما برای چه چیزهایی تلف می شوند. بدین ترتیب مقدار زمان لازم برای نتیجه گرفتن از این کارها و مقدار زمان تلف شده برای افکار، گفتگوها و کارهای بیهوده و غیر اثربخش دستتان می آید.
باید به فعالیت یا گفتگویی که برای رسیدن به موفقیت برایتان اهمیت دارد زمانی را اختصاص دهید. لیست هایی که برای انجام کارها تنظیم می شوند (To-do lists) گاهی آنقدر طولانی می شوند که دیگر نمی توان آنها را عملی کرد. دفترچه های ثبت ملاقات ها در این مورد مفیدتر هستند. برای خودتان قرار ملاقات هایی تنظیم کنید و برای 5 فکر، گفتگو و کار مهم خود بلوک های زمانی تعریف کنید. بنویسید که این موارد در چه ساعتی آغاز و در ساعتی پایان می یابند. نظم و ترتیب پایبندی به این قرارها را داشته باشید.
درک این نکته مبنایی برای مدیریت موثر زمان در اختیارتان میگذارد، به علاوه که در نتیجهی آن شما قادر خواهید بود که بهرهوری و بازده بیشتری داشته باشید. با توجه به این امر، در ادامه نکاتی ذکر شده است که باید در مراحل ایجاد این مبنای بنیادین لحاظ شوند تا به این ترتیب بتوانید از هر روز خود نهایت بهره را ببرید.
۱. ایجاد الگوی خواب مناسب
پیشنهادهای وب
تا ۵۰% تخفیف کفش های نایکی اصل
حقایق جالبی در مورد بالی به همراه تصاویر
کلید بهرهوریِ هر روز، از شب قبل شروع میشود، چرا که الگوی مناسب خواب کیفیت روز پربار را نیز تعیین میکند. به گفتهی دکتر استفانی سیلبرمان، روانشناس بالینی، بهترین راه برای دستیابی به این الگو، تغییر چرخهی خواب در یک روند افزایشهای ۱۵ دقیقهای است تا بتوان نهایتا به یک روال موفقیتآمیز دست پیدا کرد که به راحتی نیز بتوان آن را پایدار نگه داشت. پس اگر میخواهید که زودتر از خواب برخیزید و احساس خستگی و خوابآلودگی نداشته باشید، باید در یک دورهی ۳ تا ۴ روزه هر روز ۱۵ دقیقه زودتر از خواب بیدار شوید تا در این صورت سازگاری بدن خود را با الگوی مناسب خواب مورد نظرتان به نحوی موثر تضمین کنید. شما میتوانید این چرخه را مرتبا تکرار کنید تا اینکه کاملا با این الگو حس راحتی داشته باشید و چرخهی خواب خود را به نحوی تنظیم کنید که بتوانید هر روز در زمان بهینهای بیدار شوید.
۲. مسئولیتهایی را که از نظر فیزیکی نزدیک به هم هستند در اولویت قرار دهید
وقتی که از خواب بیدار شدید و آمادهی روز پیش روی خود شدید، با انجام مسئولیتها و وظایف به ترتیب منطقی که بر حسب موقعیت مکانی اولویتبندی میشوند، میتوانید در زمان خود صرفهجویی کنید. به عنوان مثال، اگر صبحانه را در آشپزخانه آماده میکنید، باید وظایف دیگری که در آشپزخانه دارید نیز انجام دهید و سپس به دیگر کارهای خود بپردازید. اگر قادرید که حجم بالایی از وظایف را در یک موقعیت مکانی ثابت و در مدت زمان مشخصی انجام دهید، بجای اینکه مرتبا از جایی به جای دیگر بروید و باز به سر جای اول خود بازگردید، میتوانید یک برنامهی زمانبندی شدهی کارامدتری ایجاد کنید که بر انجام اهدافتان متمرکز باشد. هر چند که این کار مستلزم تغییر در نگرشتان است، اما چنین برنامهریزیهایی بهرهوری بیشتر شما را بر حسب اقدامات مستقیم تضمین میکند.
۳. به مزایای رفتوآمدهای مکرر روزانه فکر کنید
انجام چند کار همزمان اغلب به عنوان معیاری برای بهرهوری لحاظ میشود، اما افراد در اکثر مواقع در نگرشهای خود زیاد از حد جاهطلب هستند و بیشتر تمایل دارند تا به جای کمیت، از کیفیت کار خود بزنند. بنابراین در صورتی که چند کار را همزمان انجام میدهید، حتما در انتخاب وظایف خود بیشتر گزینشی عمل کنید تا بتوانید میان دستیابی به اهداف و استاندارد بالای خروجی کارهایتان توازنی به وجود بیاورید. اگر برای رفتوآمد به محل کار خود به جای خودروی شخصی از وسائل نقلیهی عمومی استفاده میکنید، به عنوان مثال میتوانید وقت بیشتری برای انجام وظایف خود ایجاد کنید تا اینکه در پایان ساعت کاری قبل از پریدن به خودروی خود و راهی خانه شدن مجبور شوید باعجله ایمیلها را نگاهی سرسری و گذرا بیاندازید. افراد حرفهای میتوانند تا میزان ۱۰ درصد از کار روزانهی خود را در مسیر رفتوآمد به محل کارشان انجام دهند، پس رفتوآمدهای مکرر فرصت بیمانندی برای ایجاد بهرهوری در طول این زمان اضافی فراهم میکنند.
۴. ناهار سالم و متعادلی میل کنید غذایی که میخورید هم، چه میانوعده مختصری باشد چه ناهاری کامل، در جای خود اهمیت بسیاری دارد. وقتی برنامهریزی پرمشغلهای داریم، عادات غذایی به آسانی کنار گذاشته میشوند چراکه ما در چنین اوقاتی بیشتر تمایل داریم خوراک مختصر قندی یا ناهار فستفودی بخوریم تا انفجاری از انرژی سریع و گذرایی برای بدن خود فراهم کنیم. نه تنها استفادهی مولد از زمان به توانایی شما در توزیع متعادل جذب کالری در سراسر روز متکی است، بلکه حتما باید اطمینان حاصل ک
محدود کردن تعارف و خوش و بش
آماده کردن پاسخ برای سؤالات
اطمینان از بخاطر سپرده شدن قسمت کلیدی پیام
تفویض پاسخ دادن تلفن در صورت امکان
انجام کارهای نیازمند تمرکز در ابتدای روز
تعیین موقع خاصی برای پاسخ به تلفن
پاسخ ندادن به تلفن های درد سرآفرین و جلوگیری از ایجاد اضطراب