فروشگاه اینترنتی نفیس فایل

خرید، فروش و بازاریابی فایل های قابل دانلود. مرجع بزرگ دانلود پاورپوینت، جزوه درسی و انواع فایل های دانلودی

فروشگاه اینترنتی نفیس فایل

خرید، فروش و بازاریابی فایل های قابل دانلود. مرجع بزرگ دانلود پاورپوینت، جزوه درسی و انواع فایل های دانلودی

بررسی قیام 15 خرداد و تبعید امام خمینی ( ره ) و تاثیر در رفتار سیاسی گروههای سیاسی، شاه و نخبگان


بررسی-قیام-15-خرداد-و-تبعید-امام-خمینی--ره--و-تاثیر-در-رفتار-سیاسی-گروههای-سیاسی-شاه-و-نخبگان
بررسی قیام 15 خرداد و تبعید امام خمینی ( ره ) و تاثیر در رفتار سیاسی گروههای سیاسی، شاه و نخبگان
فرمت فایل دانلودی:
فرمت فایل اصلی: doc
تعداد صفحات: 96
حجم فایل: 69
قیمت: 13000 تومان

بخشی از متن:
مقدمه :
بی‌تردید امیراسد الله علم در آغاز دهه‌ی 40 بزرگترین بازیگر دربار پهلوی بود با شروع نخست وزیری وی بدستور شاه کمیسیون سه نفره‌ای به ریاست علم وبا شرکت حسین‌فر دوست ومنصور تشکیل شد که وظیفه تعیین نمایندگان مجلس را بر عهده داشت .فعالیت این کمیسیون غیر رسمی وپنهانی در طول دوران نخست وزیری هویدا نیز ادامه داشت و در واقع در تمام این دوران طولانی ، این علم بودکه نمایندگان مجلس را تعیین می‌کرد.علم در سال 43 در راس دانشگاه پهلوی (شیراز ) قرار گرفت تا جای پای رژیم را پس از سرکوب سالهای 41 و 42 عشایر فارس تحکیم کند و در همین زمان بود که با نقشه او سفر پادشاه ، بلژیک ومحمد رضا پهلوی به میان عشایر جنوب به اجرا در آمد و امنیت فارس به رخ رسانه های غربی کشیده شد در سال 44 نیزعلم بعنوان وزیر دربار در راس قدرت قرار گرفت .
علم علاوه بر وابستگی به قدرتهای خارجی و عضویت در تشکیلات فراماسونری ، در مقابل شاه بسیار حقیرانه رفتار می‌کرد و این جمله او نشاندهنده همان موضوع است :"من غلام خانه زاد شاهنشاه هستم "وی چنان مورد توجه شاه بود که بصورت یکی از نزدیکترین افراد درآمد .
"او همان گونه که طی دوران نخست وزیری خود ( 41 تا 1342 ) در نقش مجری طرح امریکایی "انقلاب سفید " کندی ودموکراتهای امریکایی ‌ظاهر شد ،مدتی بعد دلارهای نفتی را در راه حزب جمهوریخواه امریکا ریخت ودر انتخاب ریچارد نیکسون به ریاست جمهوری به ایفای نقش پرداخت.علم در دوران طولانی ریاست جمهوری نیکسون عالی‌ترین پیوندهای شاه را با امریکا برقرار ساخت ضمن اینکه او با " ادوارد هیث " و حزب محافظه کار او در انگلیس دارای روابط صمیمانه بود و از مغازله با "هارولد ویلسون "و دولت کارگری او ابایی نداشت ."
پس از بازگشت شاه از آمریکا و آغاز نقش مستقیم او در اجرای سیاستهای امریکا ، شکل ومحتوای روابط ایران و امریکا وتکیه شاه بر حمایتهای آن ، نمونه کم نظیری از وابستگی بی چون و چرای یک دولت به ظاهر مستقل را نسبت به نظام استکبار و ضد مردمی آمریکا در جهان نشان داد .این رابطه بتدریج بصورت دو طرفه درآمد .آمریکا خود را در کلیه‌ی امور ایران درگیر و مسئول حس می‌کرد و ازدیدگاه مردم و سایر دولتها ، شاه مظهر حاکمیت آمریکا در یک کشور جهان سوم محسوب می‌شد.
مهمترین دلایل این رابطه‌ی ویژه عبارتند از :1- از نظرآمریکا ،سلطنت شاه جز حاکمیت دایمی بر ایران شناخته می‌شد .بعبارت دیگر ، جانشینی برای شاه وجود نداشته و می‌بایست اقتدار آن حفظ گردد.2- شاه بطور کامل تسلیم آمریکا بود بنابراین نه تنها از لحاظ سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و نظامی هیچ خطری برای سلطه امریکا به ایران نداشت بلکه او می‌توانست تمامی امکانات ایران را دراختیار اهداف امریکا بگذارد .3- شاه مقابله با کمونیسم را که یکی از اصول سیاست خارجی امریکا بود با امکانات فراوانی که در اختیار داشت ، تحقق می‌بخشید.بهمین دلیل کیسینجرگفت :"شاه برای ما یکی از رهبران نادر ویک هم پیمان نامشروط بود . "4- فروش نفت ارزان به میزان مورد نیاز غرب خصوصا امریکا ، خرید اسلحه و سایر کالاهای مصرفی، کمک بزرگی برای پیشرفت اقتصادی غرب بود لذا حفظ شاه یکی از اصول سیاست خارجی امریکا بود.5- پذیرش سلطه فرهنگی و ارزشهای زندگی امریکایی وترویج زندگی مصرفی توسط شاه او را به شکل رهبری فوق العاده در میان حکام امریکا در آورد .چنین موقعیت ممتاز شاه در عرصه‌ی سیاسی خاورمیانه بهترین میدان جهت گسترش نفوذ امریکا درمیان سایر کشورهای منطقه بود.
ارزیابی عملکرد و مواضع احزاب نیز در فاصله سالهای 39 تا 1342 و قضاوت درباره‌ی آنها مشکل است زیرا در فضای بعد از قیام 15 خرداد 42 وتداوم مبارزه تا پیروزی انقلاب اسلامی ، شرایط بسیار متفاوتی با دوران قبل ازآن داشته است .تحولی که در وضعیت حوزه‌ها ، روحانیت و مرجعیت ایجاد شده در واقع انقلابی اساسی در تفکر و رفتار سیاسی – اجتماعی مردم بوجود آورد .قبل از آن تعداد معدودی از روحانیون نسبت به مسائل کشور تحولات جهان اسلام ، اهداف اسرائیل ،سلطه‌ی امریکا و وضعیت ابر قدرتها و نقشه‌های آنها در مورد ایران ، آگاهی واحساس مسئولیت داشتند.لذا نمی توان انتظار زیادی از برخی روشنفکر ناآگاه از معارف و اصول اسلام داشت که در چهار چوب فرهنگ لیبرالیستی یا مارکسیستی که در آن روزگار متداول بود فکر وعمل کنند .


فهرست مطالب
مقدمه 1
مواضع شاه ودولتمردان رژیم در سیاست خارجی 5
رژیم وجبهه ملی 7
روابط رژیم با اسرائیل 8
رویدادهای پس از قیام 15 خرداد 1342 :علما و مجتهدین 10
تشکیل هیات مصلحین 15
تاسیس دارالتبلیغ 16
اعترافات رئیس اداره هشتم ساواک درباره قیام 15 خرداد 20
سخنان شاه در 17 خرداد 1342 20
مواضع احزاب وگروهها در قبال واقعه 15 خرداد 22
ویژگیهای قیام 15 خرداد 26
اجتماع مراجع وعلما در تهران 30
مذاکرات علما و دولت 31
آزادی موقت امام ( ره ) 33
تغییر مواضع شاه 33
انتخابات مجلسین 34
عنوان صفحه
تحریم انتخابات 35
برکناری علم وانتصاب حسنعلی منصور 37
سوابق و شخصیت منصور 38
قتل منصور و با زتابهای آن 41
پیامدهای قیام 15 خرداد 43
شیوه‌ها و حرکتهای رژیم پس از قیام 15 خرداد 49
ماهیت قیام 15 خرداد ازنگاه شاه 57
نقش جمعیتهای موتلفه اسلامی درمبارزه با رژیم شاه 57
نقش حوزه علمیه قم در پیشبرد نهضت 58
توطئه رژیم شاه 59
رژیم و تصمیم به تنظیم قطعنامه 60
تلاش برای رهایی امام ( ره ) 61
زندان و محاصره علمای مبارز 61
برپایی میتینگ و صدور قطعنامه 62
شایعه سازی رژیم 63
شکل گیری مبارزه مسلحانه با رژیم 64
موضع حوزه علمیه قم در برابر جمعیت هیاتهای موتلفه 65
عنوان صفحه
واکنش روحانیون مبارز در برابر اعدام گروه بخارایی 66
تلاش رژیم برای تضعیف روحانیت 66
اعتصاب دسته‌های عزاداری 67
دستگیری اعضای حزب ملل اسلامی 68
رژیم در جستجوی راه جدید 69
کوشش در جهت پایان تبعید امام خمینی ( ره ) 71
توقیف رساله امام ( ره ) 72
تاسیس کانون مترقی 73
برنامه‌‌های سیاسی هویدا 81
برنامه‌های اقتصادی هویدا 83
جمع بندی ازدوره نخست وزیری هویدا 84
برخورد رژیم با جبهه ملی ونیروهای میانه رو در دوره هویدا 87
دلایل استقلال وخود رایی شاه در دهه 40 و 50 89
جمشید آموزگار و نقش وی در رژیم پهلوی 94
شریف امامی و دولت آشتی ملی 96

دانلود فایلپرداخت با کلیه کارتهای عضو شتاب امکان پذیر است.

بررسی دگرگونی تکنولوژی نظامی از ابتدا تا قرن بیست و یک


بررسی-دگرگونی-تکنولوژی-نظامی-از-ابتدا-تا-قرن-بیست-و-یک
بررسی دگرگونی تکنولوژی نظامی از ابتدا تا قرن بیست و یک
فرمت فایل دانلودی:
فرمت فایل اصلی: doc
تعداد صفحات: 85
حجم فایل: 52
قیمت: 13000 تومان

بخشی از متن:
بخش اول
تکنولوژی نظامی در عهد کهن
دستیابی به تکنولوژی جدید از گذشته‌های بسیار دور در زندگی انسان‌ها و در تعیین سرنوشت جوامع بشری تاثیر فراوان داشته و در روند تکامل تمدن بشری خصوصاً در عهد باستان هر گاه انسان به تکنولوژی جدیدی دست ‌می‌یافت، تحول عظیمی در زندگی او رخ داده است.
تحولات تکنولوژی در زمینه‌های متفاوت و در جوامع مختلف در گذشته به طرق و روش‌های گوناگون به وقوع می‌پیوسته، ولی به علت نبودن ارتباطات و تبادل اطلاعات لازم بین جوامع، این تحولات از پویایی بسیار کمی برخوردار بوده‌اند و بسیار کند صورت ‌می‌گرفته و انتشار می‌یافته‌اند.
انسان‌های اولیه به ناچار برای حفظ جان خود به فکر کردن و ابداع وسایل زندگی و دفاع پرداختند و ‌به مرور وسایل کشاورزی و ادوات جنگی را ساختند.
ترابری بسیار کندرو با گنجایش حمل بار و مسافر کم در عهد باستان و در نتجیه آن، ضعف ارتباطات و عدم انتقال سریع تکنولوژی بین جوامع مختلف، نبودن تکنولوژی پیشرفته در بخش کشاورزی و استفاده از ابزار و ادوات بسیار ابتدایی و ساده که تمام نیروی کار را صرف تهیه مواد مورد نیاز روزانه انسان می‌کرد و مجال فکر کردن در سایر امور مخصوصاً امور نظامی را برای انسانهای آن دوره فراهم نمی‌کرد و اصولا پایین بودن پایه و درجه تکنولوژیک صنایع در آن زمان، از دلایل عمده پیشرفت بسیار کند و روند نامنظم و نامرتب تحولات تکنولوژی نظامی به شمار می‌آیند. از طرفی پدیده‌های بازدارنده طبیعی نیز به نوعی در راه پیشرفت و گسترش این تکنولوژی موانعی را به وجود می‌آورده‌اند که اغلب از کنترل انسان خارج بوده است.
انسان جستجوگر و سخت کوش در آرزوی دستیابی بر فراز آسمان و قعر دریاها هرگز از تلاش و جدیت در راه رسیدن به ترقی و تعالی و آینده‌ای بهتر دست برنداشته و با تکیه به هوش نبوغ خود گام به گام پیش رفته و بر قهر طبیعت فایق آمده است؛ برای تامین نیازمندی‌های خود ابزار لازم را اختراع نموده و برای مبهمات و نادانسته‌های خود نیز پاسخ یافت، لیکن هنوز هم بسیاری از سوالات او بدون پاسخ است و تلاش در جهت یافت پاسخ همچنان ادامه دارد.
تکنولوژی در عهد باستان بسیار ساده و ابتدایی بوده و اگرچه بیشترین فکر انسان‌های اولیه معطوف و متوجه تامین امنیت و تهیه ابزار مبارزه با بلاهای طبیعی و بهره‌برداری از محیط اطراف خود بوده است، پیشرفت در این زمینه‌ها نیز بسیار کند بوده و قرنهای متمادی سپری می‌شده تا تحولی که امروز بسیار ساده و پیش پا افتاده به نظر می‌رسد، در تکنولوژی نظامی آن روز پیش می‌آمده است. ابزار نظامی آن روز منحصر به آلات و ادوات شکار حیوانات و دفاع شخصی در مقابل خطرات بوده است.
اولین چیزی که توجه انسان‌های اولیه را برای ساخت ابزار زندگی و جنگ افزار تدافعی به خود جلب کرده سنگ و گل و شاخه درختان بوده است و سپس پوست و استخوان حیوانات نیز در فرایند تکنولوژی نظامی عهد باستان جایگاه خاصی را به خود اختصاص داده است.
تکنولوژی نظامی در عهد باستان بسیار ساده و معمولا به صورت ابزاری غیر مرکب و ساخته شده از سنگ، چوب یا استخوان حیوانات بوده و اولین تحولی که در این زمینه رخ داده است در حقیقت توانایی ترکیب این مواد و ساخت جنگ افزارهای مرکب بوده است.
انسان پس از اینکه وسیله بستن اجسام و متصل نمودن آنها را به یکدیگر کشف کرد، تحول بزرگی در زندگی او رخ داد. او توانست سنگ‌های تیز و صیقلی را به نوک چوبهای بلند ببندد و در نتیجه موفق به ساخت نیزه شد و توانست حیوانات بیشتر و بزرگتری را شکار کند و از گوشت و پوست واستخوان آنها بهره برداری کند.
تحولات تکنولوژی نظامی در عهد کهن به همین ترتیب با پیشرفتی بسیار کند صورت می‌گرفته است.

دانلود فایلپرداخت با کلیه کارتهای عضو شتاب امکان پذیر است.

بررسی پیرامون خوارزمشاهیان


بررسی-پیرامون-خوارزمشاهیان
بررسی پیرامون خوارزمشاهیان
فرمت فایل دانلودی:
فرمت فایل اصلی: doc
تعداد صفحات: 81
حجم فایل: 85
قیمت: 13000 تومان

بخشی از متن:
خوارزمشاهیان :
جد بزرگ خوارزمشاهیان، غلامی ترک نژاد به نام نوشتکین بود. او نه فرزند داشت و پسر ارشد او قطب الدین محمد نام داشت. در سال 491 قطب الدین محمد از طرف سلطان سنجر سلجوقی، حاکم خوارزم شد و لقب خوارزمشاه گرفت و مدت سی سال به همین منوال گذشت تا اینکه وفات کرد و بعد از او پسرش اتسز جانشین وی شد.
این واقعه در سال 521 هجری قمری رخ داد. او در کنار سلطان سنجر در جنگ ها شرکت میکرد و حتی او را یکبار از مرگ نجات داده بود، قدر و ممنزلتش در نظر وی فزونی یافت. در این میا بزرگان و امراء کشور چون توجه سلطان را به استز می دیدند، منتظر بودند که او را از بین ببرند و همین امر باعث شد که از سلطان اجازه بگیرد تا به خوارزم بازگردد. سلطان با رفتن او موافقت کرد و هنگامی که اتسز پایتخت را ترک می کرد، سلطان سنجر در حضور نزدیکان گفت ((پشتی است که باز روی آن نتوان دید)) وقتی جماعت از امیر پرسیدند با این حال چرا با رفتن او موافقت کردی، در جواب گفت : او بر گردن ما حق زیادی دارد. در این اوضاع، اتسز به خوارزم برگشت و دشمنی و تمرد خود از سلطان سلجوقی را اعلام کرد به گونه ای که سلطان صف‌آرایی کرد اما چون دید که نمی تواند مقاومت کند،‌از جنگ روی گردان شد و گریخت. ولی پسرش آتلیغ به دست سنجر دستگیر شده و به قتل رسید. با فرار اتسز سلطان سنجر برادرزادة خود رسلیمان ب محمد را به عنوان حاکم خوارزم تعیین کرد و خود را به خراسان مراجعت نمود. پس از مراجعت سنجر، مجدداً اتسز به خوارزم آمده، عامل سنجررا اخراج نمود و چون سلطان سنجر در سال 536 از قراختائیان شکست خورد، یاغی گری را اتسز بیشتر شد و شرایطی پدید آورد که سلطا قصد سرکوبی او را نمود. بار دیگر اتسز با هدایا و تملق گویی به خدمت رسید و مورد عفو قرارگرفت،‌ولی همچنان به حیله ها و خودسری خود ادامه می داد و دست از اعمال سابق خود برنمی داشت و حتی ادیب صابر شاعر معروف و نمایندة سلطان سنجر که در نزد اتسز بود متوجه شد که او قصد دارد به وسیلة دو نفر از فدائیان اسماعیلی،‌سلطان سنجر را به قتل برساند لذا طی پیامی، مطالب را برای سلطان فرستاد و سلطان آن دو نفر را دستگیر کرده و اعلام نمود. وقتی اتسز، جریان را مطلع شد، دستور داد صابر را در آب جیحون غرق کردند.
سنجر در سال 546 به طرف خوارزم حرکت کرد و قلعة هزار اسب را گرفت و پس از 2 ماه که آنجا را محاصره کرد، خوارزم را نیز گرفت. اتسز با تقدیم هدایای خود و اظهار ندامت و پیشمانی از سلطان عفو خواست و سلطان هم پذیرفت.


فهرست مطالب
خوارزمشاهیان 1
سلطان محمد خوارزمشاه 6
مغولان و نحوة به قدرت رسیدن 10
وضعیت کلشو خان بعد از جدایی از چنگیز 12
وضعیت چنگیزخان و همپیمانانش 12
قصد سلطان علاء الدین محمد خوارزمشاه در ناحیة عراق در سال 614 هـ 14
رفتن سلطان محمد به عراق 16
رها شدن اتابک از دام های سلطان محمد خوارزمشاه 17
قصد سلطان محمد خوارزمشاه بعد از تصرف بغداد و بازگشت از نیمه راه 18
سرانجام برهان الدین محمد 20
اشتباهات سلطان محمد خوارزمشاه در مقابل چنگیز 22
حرکت سلطان از کیلف بعد از تصرف بخارا توسط چنگیز 23
حوادثی که سلطان محمد خوارزمشاه قبل از مرگ با آن مواجه شد 25
مختصری راجع به اوضاع خراسان بعد از مرگ سلطان 29
ولیعهدی جلال الدین و خلع ازلغ شاه 31
بازگشت جلال الدین با ازلغ شاه به خوارزم و جدایی آنها از یکدیگر 31
رسیدن جلال الدین به نیشابور به قصد رفتن به غزنه 33
بازگشت سلطان جلال الدین به غزنه در سال 618 34
جنگ میان سلطان جلال الدین خوارزمشاه و چنگیز خان د رکنار رود سند 35
سلطان جلال الدین و دوستی و دشمنی قباچه 36
سلطان جلال الدین و شمس الدین ایل تتمش و خروج از هند 38
وقایع خوارزم در زمان حمله مغولان 40
حرکت جلال الدین از هند به کرمان 41
حرکت سلطان جلالدین به طرف خوزستان 44
تصرف آذربایجان 45
ازدواج سلطان با دختر طغرل 46
بازگشت سلطان به گرجستان و فتح تفلیس 47
حرکت سلطان جلال الدین به کرمان برای محاصرة براق حاجب و بازگشت او 48
اتفاقاتی که در غیبت سلطان جلال الدین به وقوع پیوست 49
سفر سلطان جلال الدین به عراق در سال 624 و ملاقات او با مغولان در اصفهان 52
اختلاف بین سلطان جلال الدین خوارزمشاه و برادرش غیاث الدین و عاقبت کار غیاث الدین بعد از جدائی از برادرش 57
اقامت سلطان جلال الدین در آذربایجان در فصل زمستان و اطلاع یافتن از رازهای شرف الملک و خشم گرفتن بر او 62
رفتن سلطان جلال الدین خوارزمشاه به روم و جنگ با سلطان علاءالدین کیقباد سلجوقی و شکست خوردن از او 63
رفتن ملک اشرف به خلاط ونامه نگاری او با سلطان جلال الدین در مورد مذاکره برای صلح 66
محاصره شدن سلطان جلال الدین در قلعة شیرکبوت 68
اخلاق و اعمال شرف الملک 70
سالشمار وقایع دورة خوارزمشاهیان 72

دانلود فایلپرداخت با کلیه کارتهای عضو شتاب امکان پذیر است.

بررسی امویان


بررسی-امویان
بررسی امویان
فرمت فایل دانلودی:
فرمت فایل اصلی: doc
تعداد صفحات: 110
حجم فایل: 96
قیمت: 15000 تومان

بخشی از متن:
امویان ....نود سال خلافت
امویان از دودمان‌های تاریخی اسلامی بودند. اینان برای نخستین بار خلافت را تبدیل به سلطنت موروثی کردند. این دودمان از قبیله قریش و از طایفه بنی‌امیه بودند.
نخستین خلیفه اموی معاویه فرزند ابوسفیان و هند مشهور به جگرخوار به دلیل پاره کردن سینه و خوردن جگر حمزه)بود. او در زمان عمر خلیفه دوم فرمانروای شام گشت. در زمان خلافت عثمان که از خویشان او بود، قدرت بسیار زیادی پیدا کرد. با کشته شدن عثمان با علی بیعت نکرد و تا علی زنده بود با او بر سر خلافت مسلمانان جنگید. پس از کشته شدن علی در کوفه، به نبرد با حسن فرزند علی پرداخت و سرانجام خلافت را به چنگ آورد و شهر دمشق را پایتخت خود و خاندانش ساخت. او مردی دانا و آینده نگر بود.از او ویژگیهای خوب و بدی گفته شده؛ برای نمونه از ویژگیهای نیکش شکیباییش بود و از بدیهایش شکمبارگی‌اش. معاویه نخستین کسی بود که سیاست جانشینی پسر به جای پدر را در خلافت به راه انداخت.
معاویه بن ابی سفیان اولین خلیفهٔ امویان است که در سال 15 قبل از هجری متولد شد و در 60 هجری مرد.
وی زمان ابوبکر فرماندهٔ قسمتی از سپاه بود.در زمان خلیفه گری عمر بن خطاب حاکم شام شد،ولی پس از مدتی بنا بر دلایلی(دلایل مربوط به شکمبارگی -صحبت هایی در مورد گرفتن وام های بلا عوض از بیت المال بدون اجازهٔ عمر-تلاش برای نفوذ در سیستم خلافت و بر اندازی عمر به بهانهٔ (دروغین)قتل پنهانی ابو بکر به دست عمر) از طرف عمر بن خطاب از خلافت عزل و شماتت شد.با این وجود در زمان عثمان به حکومت شام منصوب گشت.پس از به خلافت رسیدن علی - علی بن ابی طالب معاویه را به دلیل گرفتن مالیات های سنگین و همچنین اجبار کردن (بعضی از مردم)به طور مخفی برای طلاق زنان زیبای خود و به عقد در اوردن برای معاویه و بعضی مسایل دیگر به معاویه دستور داد از حکومت شام استعفا دهد و به حکم قانونی قصاص ستم هایی را که به مردم روا داشته به گردن نهد. مخالفت آنان دلایل زیادی داشت.معاویه فردی بود خواهان حکومت و خلیفه گری، ولی بدین علت که تجمل گرا و خواهان ثروت و مال زیادی بود و اموال خود را از راه گرفتن مالیات های سنگین و زیادی از مسلمانان بدست آورده بود مورد مخالفت علی قرار گرفت.وی ابتدا با علی در صدد سازش درآمد. ولی به علت مخالفت علی کشته شدن عثمان را بهانه قرار داده و عایشه،طلحه و زبیر بن عوام را که بر علیه علی شورش کرده بودند را در نهان تقویت کرد.پس از آنکه جمل با پیروزی علی پایان یافت خود تصمیم به نبرد با علی گرفت.و این امر به جنگ صفین انجامید. پس از ۱۱۰ روز جنگ سر انجام سرداران سپاه و خود سردار علی که در صف اول جبهه بودند به چند متری چادر فرماندهی معاویه رسیدند اما مشاور زیرکمعاویه عمر و عاص مردم سادهٔ ان زمان را فریب دادند و سرانجام کار به داوری گذاشته شد و عمروعاص و ابوموسی اشعری اعلام کردند(ابوموسی اشعری مرد با ایمانی بود ولی به هر حال ایمان او به قدری نبود که بتواند در برابر سکه‌های معاویه و زن های زیبایش مقاومت کند) معاویه خلیفه مسلمانان است. این امر موجب شورش گروهی از سپاهیان علی شد. علی و یارانش این امر را نپذیرفته و خلافت وی را نپذیرفتند. پس از کشته شدن علی، حسن ابن علی امام دوم شیعیان با معاویه بر طبق شرایطی در سال 41 هجری صلح کرد.از این زمان معاویه به طور رسمی خلیفهٔ مسلمانان گشت (در حالی که در شرایط صلح ذکر شده بود معاویه خود را خلیفه ننامد و نیز برای خود جانشینی انتخاب نکند) ودر سن 75 سالگی در اواسط 60 هجری که سال مرگ اوست مقتدرانه خلیفه گری کرد. . از وی ویژگی های بد وخیلی بدی گفته شده است. مثلاً از از بدیهایش شکمبارگی‌اش و جمع اوری زنان زیبای شامی. وی کسی بود که سیاست جانشینی پسر به جای پدر را بنیان گذاشت
صحنه مرگ معاویه:
می گویند وقتی معاویه در بستر مرگ بود وصیت کرد که یک نیمه از مال وی را به بیت المال دهند، گوئی می خواست با قیمانده را پاکیزه کند.
وضع مزاجی معاویه در این ایم روز به روز بدتر می شد و بیماری سخت گریبان او را گرفته بود.چنانچه حالت مرگ را کم و بیش در خود احساس میکرد و این شرایط او را سخت نسبت به آینده یزید نگران کرده بود،و نمی دانست عاقبت کار برای او چه خواهد شد .البته واقیت این بود که مشکل را معاویه می دید ولی یزید از عمق آن خبر نداشت،و به همین خاطر در این روزهای آخر زندگی معاویه هم چندان به فکر حوادثی نبودکه احتمالا" در آینده نزدیک او را استقبال می کرد و همچنان با سرگرمی های خود مشغول بود.حتی بنا به روایتی وقتی معاویه خواست وصیت کند دستش به یزید نرسید و به ناچار ضحاک ابن قیس سالار نگهبان خود و مسلم ابن عقبه را پیش خواند و گفت اکنون که یزید نیست و ممکن است پیش از آن که او را ببینم با مرگ در آویزم، می خواهم در باره مهمی با شما وصیت کنم. سپس رو به ضحاک میکند و نامه ای به او میدهد،و می گوید:در این نامه من با خلافت یزید بیعت کرده و مهر نموده ام .تو این نامه را بد از مرگ من بر منبر خواهی خواند و مردم را به آنچه گفته ام آگاه میکنی. دیگر آنکه وصیت مرا هم درباره امر خلافت به یزید برسانید و از او بخواهید به آنچه اکنون می گویم عمل کند.

دانلود فایلپرداخت با کلیه کارتهای عضو شتاب امکان پذیر است.

بررسی تاریخ نگاری در ایران تا عصر پهلوی


بررسی-تاریخ-نگاری-در-ایران-تا-عصر-پهلوی
بررسی تاریخ نگاری در ایران تا عصر پهلوی
فرمت فایل دانلودی:
فرمت فایل اصلی: doc
تعداد صفحات: 129
حجم فایل: 114
قیمت: 15000 تومان

بخشی از متن:
بخش اول
کلیات
« مختصری از تاریخ نگاری در ایران تا عصر پهلوی »
نتیجه می گوید: «نخستین بار ایرانیان تاریخ را درک کردند و آن را به دورانهای مختلف تقسیم کردند» و هرودوت تاریخ خویش را چنین آغاز می کند: «به روایات ایرانیان بهترین تاریخ شناسان هستند….».
غرض از نقل دو قول مذکور این بود که در آغاز، علم تاریخ در بیشتر کشورهای شرق و غرب، علمی ناشناخته بود و فقط در ایران وقایع روزانه در بار و رویدادهای کشور را در روزنامه ها، آیین نامه ها، خداینامه ها، تاج نامه ها، سالنامه ها و شاهنامه ها می نوشتند. اما این بدان مفهوم نیست که در آن دوره، تاریخنگاری به مفهوم امروزین رواج داشته است، بلکه بر عکس در ایران عصر باستان تاریخنگاری اهمیت زیادی نداشت و حتی یک اثر تاریخی واقعی که متعلق به این دوره باشد در دست نیست.
اشپولر می گوید: «در میان نوشته های جوامع زردشتی بعد از اسلام و در میان آثار فارسیان هند(پناهندگان زردشتی سال 98/717) هیچ اثر واقعی تاریخی، چه از ریشه قبل از اسلامی و چه بعد از اسلامی دیده نمی شود.»
وی پس از ذکر تاریخچه ای از تاریخنگاری اعراب قبل و بعد از ظهور اسلام، نتیجه می گیرد که بنابر این در بان عربی نوعی تاریخنگاری وجود داشت که در زبان فارسی دیده نمی شده است و همین امر دلیلی بوده برای اینکه ایرانیان، آثار تاریخی شان را به زبان عربی بنویسند همچنانکه تاثیر زبان عربی در جهان اسلام و ضرورتی که ایرانیان برای حفظ تماس خودشان با دنیای عرب احساس می کردندن، می تواند دلایل دیگر این رویکرد در عرصه تاریخنگاری باشد.
درست است که شعر و تاریخ در اعراب، عمری دیرینه داشته ولی نوشته هرودوت، پدر تاریخ را که بی شک با تاریخ ایران و ملل مختلف آشنایی کامل داشته است را نیز نباید با بی اعتنایی برگزار کرد.
به هر حال با ورود اعراب به ایران نیز تاریخنگاری ایرانی دستخوش دگرگونی چدی نشد و رشدی کیفی نکرد. با ظهور سلسله های ایرانی نژاد که گسترش زبان فارسی و تکامل فرهنگی را در پی داشت، تاریخنگاری ایرانی نیز ایجاد شد و تاریخ طبری در عصر سامانیان که یک «سلسله ایرانی نژاد» بود به فارسی ترجمه شد. بلافاصله بعد از ترجمه تاریخ طبری به فارسی(در حدود سال 352/963) سلسله های ترک نژاد در اکثر ولایات ایران به حکومت رسیدند. آنها که سرسپردگان مذهب تسنن به شمار می رفتند و ارثان فرهنگی سلسله های ایرانی نژاد شدند. بزرگترین سلطان سلسله غزنوی یعنی سلطان محمود، حامی فردوسی و از جمله طرفتداران واقعی تسنن اسلامی در دره سند محسوب می شد. مقارن روی کار آمدن سلجوقیان در قرن پنجم، سه نوع تاریخنگاری در ایران قابل شناسایی است. تاریخنگاری اسلام شمولی، تاریخنگاری محلی و تاریخنگاری سلسله ای.
سلجوقیان علاقمند بودند که فرهنگ ایرانی را اقتباس نمایند و سعی می کردند که نژاد تورانی خود را فراموش کرده و در عمق ایرانیت فرو روند. ترکان پیروز زبان فارسی را به صورت دومین زبان فرهنگی جهان اسلام مسجل کردند ولی در عرصه تاریخنگاری جز تعداد زیادی از ترجمه های متون تاریخی که در واقع روایاتی از شرایط زندگی ایرانیان بودند، چیز چندانی تولید نکردند، دامنه تاریخنگاری این عصر محدود و تنگ و محصولات تاریخنگاری فارسی در زمان حکومت سلاجقه و خوارزمشاهیان، بی نهایت کمتر است.
تحولات تاریخنگاری فارسی اما در حوالی ایلغار مغول در سال 616/1220 و بعدها در سال 654/1256 رخ نمود. این لشکر کشی برای مردم شرق یعنی ماورءالنهر خراسان مصیبت بار بود، اکثر دهقانهای ایرانی از بین رفتند و طبقه دهقان هم نفوذ خود را از دست داد.
مغولان با تاکید بر مذهب و فرهنگ خود، چندین دهه سنتهای ملی و فرهنگی شان را حفظ کردند و این در حالی بود که ایرانیان نیز برای احیاء زبان و فرهنگ ایرانی بیکار ننشستند. در عرصه تاریخنگاری این دوره، دو مورخ برجسته یعنی عطاملک جوینی و رشید الدین فضل الله همدانی ظهور کردند که اولی به سبک پیچیده و مصنوع و دومی به سبک ساده و صریح می نوشت، هر دو مورخ مذکور به روش تاریخنگاری اعراب آشنا بودند و در آثار آنان می توان درک عمیق، فهم تاریخی و توجه به مسایل اجتماعی و اقتصادی را مشاهده کرد.

دانلود فایلپرداخت با کلیه کارتهای عضو شتاب امکان پذیر است.

تحقیق انقلاب مشروطیت در تبریز و بزرگان آن زمان


تحقیق-انقلاب-مشروطیت-در-تبریز-و-بزرگان-آن-زمان
تحقیق انقلاب مشروطیت در تبریز و بزرگان آن زمان
فرمت فایل دانلودی:
فرمت فایل اصلی: doc
تعداد صفحات: 186
حجم فایل: 75
قیمت: 16000 تومان

بخشی از متن:
چکیده
در سلطنت ناصرالدین شاه به علت امتیازاتی که به بیگانگان می‌داد مردم بسیار خشمگین بودند دست به شورش‌هایی می‌زدند. از جمله مهمترین‌ امتیازاتی که او به بیگانگان داد قرار داد توتون و تنبکو بود که به مدت 50 سال بود اما با تلاش‌های روحانیان و مردم بیدار این قرار داد لغو شد.
پس از سلطنت وی مظفرالدین شاه روی کارآمد، او باز هم سیاست‌های نادرست ناصرالدین شاه را پیش گرفت و سبب شد که مردم باز هم دست به شورش‌های متعدد بزنند و او را سخت در فشار قرار دهند. ناچار وی مجبور به امضای فرمان مشروطیت شد اما در این میان کشورهای مخالف با آزادی ایران نظیر انگلستان و روسیه دست به اقداماتی زند تا ایران را از استقلال در آورند و بسیاری از مجاهدان را اعلام کردند. ستارخان از جمله کسانی بود که در جنبش مشروطه تبریز تلاش‌های بسیاری نمود. اما انگلستان و روسیه دست از کارهای زشت خود بر نداشته و همچنان مجاهدان را مورد آزار و اذیت قرار می‌دادند.
در اینجا ما با چگونگی اعدام و محاکمه‌ی ثقه الاسلام و موارد دیگری آشنا شدیم و همچنین چگونگی مقاومت ستارخان تنها با 38 نفر از یاران خود در برابر روس‌ها مقاومت مردم تبریز، چگونگی آغاز مشروطیت، جنگ‌های سختی که در تبریز رخ داده تحقیق نموده‌ایم. این مقاله گوشه‌ای از فداکاری‌ها و جانبازی‌ها پدران غیرتمند را منعکس می‌سازد. در هر صفحه‌ای در تاریخ انقلاب بزرگ مشروطیت ایران نمونه‌های بارزی از عالی‌ترین و ظاهر میهن پرستی و‌ آزادی خواهی گذشتگان پر افتخار ما ضبط و ثبت شده است. امید می‌رود نسل جوان با آشنایی این حقایق افتخار آمیز، بیش از پیش به وظایف ملی خود توجه پیدا کنیم.

فهرست مطالب
1) تقدیم رویدادهای انقلاب مشروطیت
2) ستارخان
3) باقرخان
4) فروپاشی نظام سلطنتی
5) آغاز انقلاب
6) اعدام مجاهدین در باغ شاه
7) افتتاح مجلس شورای ملی
8) قانون اساسی مشروطه
9) سلطنت احمدشاه
10) قرار دادهای 1907، 1915، 1919
11) جنگ در تبریز چگونه آغاز یافت (آغاز جنگ و به هم خوردن انجمن)
12) آمدن بیوکخان و سختی جنگ و تاراج
13) پافشاری گردانی ستارخان
14) جنگ‌های سخت
15) باز جنگ‌های سخت
16) تلگراف‌هایی از اسلامیه نشینان
17) سامانی که به کارها داده شد
18) جنگ‌های سخت تر
19) فردای آنروز
20) کشته شدن نایب محمد اهرایی
21) ‍[ویرایش] اولتیماتوم روسیه تزاری
22) زندگی کودکان در دوره‌های مشروطیت
23) مشروطه مشروعه

دانلود فایلپرداخت با کلیه کارتهای عضو شتاب امکان پذیر است.

بررسی تاریخ بلوچستان و مدعیان سلطنت طلبان


بررسی-تاریخ-بلوچستان-و-مدعیان-سلطنت-طلبان
بررسی تاریخ بلوچستان و مدعیان سلطنت طلبان
فرمت فایل دانلودی:
فرمت فایل اصلی: doc
تعداد صفحات: 187
حجم فایل: 112
قیمت: 17000 تومان

بخشی از متن:
دوستان بلوچ جدایی خواه در بحثهای شان پیوسته بر ستمگری فارسها بر بلوچها سخن میرانند و تاریخ جعل میکنند و اینکه رضاشاه نام ایران را بر کشور نهاده است
ما بشر امروز، زور که بزنیم از هفت هزار سال پیش بیشتر تاریخ نداریم. بقیه اش غار نشینی و زندگی وحشی ها بوده است. فکر ده هزار سال دیگر را کرده اید؟ پنجاه هزار سال آینده چی؟ آیا آن هنگام هم هنوز جنگ فارس و بلوچ در میان است؟ یا خیال میکنید که هنوز در ایران فقط ایرانی ها زندگی میکنند؟
«باحمایت سردار ھای بلوچ نادرشاہ میرمحبت خان را بہ عنوان خان کلات تعیین نمود و بہ او خلعت ھای فاخرہ بخشید و بنا بہ خواست او میرکمال خان اھلتاززئی، سردار بنگلزئی، علی دربان و مھرعلی بہ اتفاق میراھلتازخان دستگیر شدہ و در قندھار زیر نظر قرار گرفتند ـ میرمحبت خان چندروزی در دربار نادری ماند ـ نادرشاہ نھایت رضایت را اظھار نمود و با دادن پانصد سوار بہ سرپرستی سپھسالار لطف علی ایرانی آنھا را برای رفتن بہ کلات مرخص نمود ـ با رسیدن لطف علی ایرانی بہ کلات او با شکوہ و جلال میرمحبت خان را بر تخت نشاند ـ در تاریخ بلوچھا این روز یکی از شومترین روزھا بود زیرا زور و فشار بار یک حکومت خارجی برای ھمیشہ بر دوش بلوچھای آزادمنش گذاشتہ شد» تاریخ بلوجستان نویسندہ: میرگل خان نصیر ، مترجم: ملک بلوچ
برای آنکه سخنی از حقیقت و منطق برخوردار باشد، نیازی نیست که نویسنده رنج کشیده باشد و یا کمونیست باشد. اگر یک سلطنت طلب هم بگوید ماست سفید است باید پذیرفت. من از این رو روی سلطنت طلبی ام تاکید میکنم که مچ آنها که منطق سرشان نمی شود را بگیرم و این افراد تنها هم میهن بلوچ من آقای مکرانی را شامل نمی شود بلکه بسیاری دیگر از ایرانیان جمهوریخواه از چپ تا راست را شامل میشود که با «چوب» سلطنت طلبی همه سخنان مخالف شان را رد میکنند. همینکه اعتقاد به نظام سلطنتی دارید حرف تان که میگویید ماست سفید است را نباید پذیرفت. اینچنین بحث سیاسی کردن بسیار بچه گانه است. یا آنجا که میگوید تو چون سلطنت طلب هستی و در کاخ خودت نشستی درد مرا نمی فهمی. این نوع «استدلال» چیزی بجز کم آوردن نیست. اینها چون پاسخی برای حرف حق ندارند به ایل و تبار نویسنده می تازند. حال خود کسانی که در مقالات شان سلطنت طلبی مرا بعنوان عاملی برای رد نظریاتم آورده ام به شهادت می گیرم که آیا اعتقاد به اینکه مردم ایران باید این حق را داشته باشند که بین سلطنت و جمهوری یکی را انتخاب کنند سلطنت طلبی است؟ اگر من عقیده داشته باشم که نظام پادشاهی، نه این که به زور خود را تحمیل کند بلکه با آرای مردم روی کار بیاید، در کشور ایران برای کارکرد سیاست بهترین انتخاب است سلطنت طلبی به معنای سلب حقوق انسانها است؟ اگر اینچنین است که باید گفت در دنیا هرآنکه به دموکراسی اعتقاد دارد سلطنت طلب است چرا که آنچه را که من طرح میکنم تنها در چارچوب دمکراسی مطرح میکنم. در عین حال این را هم باید پذیرفت که صرف بلوچ بودن، جمهوری خواه بودن و یا سوسیالیست بودن دال بر دموکرات بودن نیست. از اصل بحث دور نیافتیم.
دوستان بلوچ جدایی خواه در بحثهای شان پیوسته بر ستمگری فارسها بر بلوچها سخن میرانند و تاریخ جعل میکنند و اینکه رضاشاه نام ایران را بر کشور نهاده است و غیره. برای بحث و گفتگو طرفین باید در مورد یک سری پیش فرض ها با هم توافق داشته باشند. مثلا هر دو طرف بپذیرند که ماست سفید و دو ضربدر دو میشود چهار. اگر بر سر این موضوع اختلاف عقیده باشد بحث اصولا بی مورد است. اینچنین است در مورد آنچه که بلوچهای جدایی طلب مطرح میکنند. ما با کسانی که میگویند ایرانی وجود نداشته و رضاشاه این نام را بوجود آورده اصلا بحثی نداریم. اما میتوانیم با کسانی که منطق و تاریخ میشناسند و بحث را منطقی و سیاسی مطرح میکنند بحث کنیم. مثلا کسانی که خیلی منطقی و در چارچوب دمکراسی چنین طرح مبحث میکنند؛
«ما نیز تاریخ را ارج می نهیم و آنچه را که جهانیان پذیرفته اند می پذیریم که ایران تاریخ 2500 ساله دارد. ما نیز می پذیریم که بلوچستان هرگز دچار ستم مضاعف و یا ستم ملی نبوده و تمامی مردم ایران حتا ساکنان تهران نیز در طول تاریخ آنچنان که در تمام نقاط جهان مرسوم وبوده مورد ستم خان و بزرگ و رئیس حکومت و یا رئیس ایل بوده اند. اصلا اینها به کنار، اصلا فرض را بر این بگذاریم که بلوچستان گل سر سبد هم بوده و نه تنها ستمی بر آن نمی رفته بلکه خیلی هم از بقیه بیشتر به بلوچستان میرسیدند. اینها را می پذیریم. حال نامش را میخواهید بی وفایی بگذارید، نامردی بگذارید، خیانت بگذارید یا هرچه که دوست دارید، این حق بشری و دموکراتیک ماست که به هر دلیلی که به خودمان مربوط است امروز بخواهیم از شما جدا شویم. ما نمی خواهیم در چارچوب کشور بزرگ و سرفراز ایران زندگی کنیم بلکه کشور مستقل خود را میخواهیم. این هم که کپر نشین خواهیم ماند یا ثروتمند خواهیم شد هم مساله داخلی ماست و به شما مربوطی نیست. بهرحال نه پول نفت شما را میخواهیم و نه امتیازات بودن در چارچوب کشور ایران را. ما را به خیر تو امید نیست شر مرسان».

دانلود فایلپرداخت با کلیه کارتهای عضو شتاب امکان پذیر است.


بررسی-بخارا-در-ماوراءالنهر
بررسی بخارا در ماوراءالنهر
فرمت فایل دانلودی:
فرمت فایل اصلی: doc
تعداد صفحات: 207
حجم فایل: 110
قیمت: 20000 تومان

بخشی از متن:
واحه ی کهن
«اریستوبولیس رودی را که از سغدیانا می گذرد پولی تیمتوس ( گرانبها از همه ) می نامد و این نام را مقدونیها وضع کرده اند .»
«بخارا از بلاد شرقی قبه ی اسلام است ودر میان آن نواحی به مثابت مدینة السلام ،‌سواد آن به بیاض نور علما و فقها آراسته ،‌و اطراف آن به طرف معالی پیراسته ،‌و از قدیم باز در هر قرنی مجمع نحاریر علماء هر دین آن روزگار بوده است ؛ و اشتقاق بخارا از بخار است که به لغت مغان مجمع علم باشد و این لفظ به لغت بت پرستان ایغور وختای نزدیک است که معابد ایشان که موضع بتان است بخار گویند و در وقت وضع نام شهر بمجکث بوده است .»جوینی مورخ ایرانی در حدود سال 1260(657ه ق)، سالها بعد از آنکه مغولها بخارا را فتح وغارت کرده بوده چنین می نوشت .عصر طلایی شهر سپری شده بود اما بخارا هرگز اهمیت خود را حتی تاپایان امپراتوری تزاری در 1918 میلادی نیز از دست نداد .
آسیای مرکزی همواره برای غربیان دارای جاذبه بوده ،‌و شهرهای سمرقند و بخارا درآن سرزمین واحه ها وبیابانها چون یک جفت گوهر می درخشیدند .قومی که در سرزمینهای پر آب پوشیده از جنگل زیست می کنند از اعجاب و حقشناسی کسانی که از ریگزارها بهشت کوچکی به وجود آورده اند و زندگیی سپنجی بر قطعه زمین مشروبی ایجاد کرده اند و همواره در برابر طبیعت حالت دفاع به خود گرفته اند ،‌چیزی نمی دانند. زیرا در آسیای مرکزی خط فاصل میان استپ و زمین مزروع همان لب آب حیات بخش است ،‌و واحه ها در نظر اقوام بیابانگر در مقایسه با بیابانهای نامهربان باید بهشت جلوه کرده باشد .
مردم آسیا ،‌چنانچه از تحقیقات باستانشناسی برمی آید،‌در ادوار اولیه ی زندگی خویش ،‌ظاهراً‌ از تپه ها به دره های حاصلخیز رودخانه ها سرازیر شده اند. در همان تپه ها بود که آنان زراعت و ساختن خانه و مسکن را آموخته بودند. یکی از این دره ها در آسیای مرکزی دره ی رود زرافشان بود که از فلات پامیر ،‌مشهور به «بام دنیا» ، به سوی ریگزارهای بیابان قزل قوم جاری می شود .
در واحه ی کنونی بخارا مساکن متعلق به عصر حجر قدیم کشف نشده است .از این امر نباید چنین نتیجه گرفت که این سرزمین در آن عصر مسکون نبوده است ،‌ بلکه فقط باید چنین نتیجه گیری کرد که تا کنون از آن آثاری به دست نیامده است . چون بسیاری از لایه های مساکن در واحه های مشروب و مزروع هموار فراهم آمده اند فقط با حفریات عمیق می توان امیدوار بود که آثاری از ادوار ما قبل تاریخ به دست آید. چون در این ناحیه نیز مثل نقاط دیگر آسیای مرکزی ابزاری از عصر حجر قدیم کشف شده ،‌بنابراین می توان پذیرفت که مساکن باستانی نیز در واحه ی بخارا وجود دارد . وجود اشیاء چندی از عصر مفرغ دلیل بروجود مساکنی از هزاره ی دوم پیش از میلاد است ‌، اما هنوز پژوهش و کاوش کافی که تصویری از دوران ماقبل تاریخ بخارا به دست دهد ،‌به عمل نیامده است . بنابراین باید به تاریخ اخیر این سرزمین اکتفا کنیم و تاریخ قدیمتر آن را ره محققین ادوار ما قبل تاریخ واگذاریم .
آسیای مرکزی از هنگامی وارد صحنه ی تاریخ گردید که کورش کبیر امپراطوری پهناور هخامنشی را تأسیس کرد . معهذا نام واحه ی بخارا نه در کتیبه ی بیستون داریوش آمده و نه هرودوت آن را جزء ساتراپ نشینهای تابع امپراتوری ایران ذکر کرده است . در اوستا ،‌کتاب دینی زرتشتیان ،‌نیز ذکری از ناحیه ی بخارا به میان نیامده و لذا می توان چنین فرض کرد که بخارا در آن زمان جزء ساتراپ نشین سغدایانا ،‌ که نامش در همه ی مآخذ فوق الذکر آمده ،‌محسوب می شده است . مورخین دوره ی اسکندر کبیر نیزاطلاعاتی دراین باب نمی دهند. تنها مطلبی که آرین و کوینتوس کورتیوس ذکر کرده اند آن است که بر ساحل سفلای رود پولی تیمتوس . یا زرافشان ،‌پیش از آنکه این رود در ریگزارهای فرو رود ،‌یا،‌ ظاهراً‌ در دوره ای ،وارد دریاچه ای گردد که بطلمیوس دریاچه ی آمویه نامیده ،‌مساکن بسیاری وجود داشته است . مدارک باستانشناسی نیز ،‌با وجود غیر مکفی بودنشان ،‌وجود مجاری آبیاری و مساکنی را که مربوط به دوره ای بسیار قدیمتر از آمدن اسکندر کبیر است در واحه ی بخارا تأیید می کند ،‌ متأسفانه هیچ گونه مآخذ ادبی مربوط به این دوره ی پیش به دست ما نرسیده است .
گرچه مدرکی در دست نداریم ،‌ظاهراً محتمل به نظر می رسد که واحه ی بخارا به دولت یونانی باکتریا که توسط مهاجرین یونانی و پادگانهای اسکندر و نخستین پادشاهان سلوکی در شرق ایران تأسیس گردید ،‌منضم شد . در عین حال که شاهانی چون یوثیدموس ،دمتریوس ،‌و دیگران ظاهراً‌ بر تمام سرزمین سغدیانا نظارت مستقیم داشتند ، احتمال کلی می رود که واحه های چندی در آسیای مرکزی خود مختاری خود را حتی در دوره ی دولت اسماً یونانی باکتریا نیز حفظ کردند .کشف سکه های یونانی باکتریایی درآسیای مرکزی دلیل بر حکومت مستقیم نمی تواند باشد .از طرف دیگر شکی نیست که نفوذ فرهنگ هلنیستی بسیار شدید بود . مجسمه ها و نقاشیهایی که در محلهایی چون ایرتام نزدیک ترمذ، بنجیک ،‌ و ورخشه (یا فرخشه )‌ به دست آمده گواه نفوذ عظیم هنر یونانی در آسیای مرکزی در طول دو قرن پیش از میلاد است .ظاهراً‌ فرهنگ یونانی به موازات نفوذ در آسیای مرکزی در شمالغرب هند نیز نفوذ می یافت ، و همین امر بود که منجر به تشکیل مکتب قندهاری هنر بودایی گردید.

دانلود فایلپرداخت با کلیه کارتهای عضو شتاب امکان پذیر است.