بخشی از متن:
Six Sigma،شش سیگما
•
•سیگما اصطلاحی است که در آمار برای نشان دادن انحراف از «استانداردهای از قبل تعریف شده» به کار میرود. سیگما نشانگر درجه انحراف در مجموعهای از اندازهگیریها و یا یک فرآیند است.
•
•تلفیق و یکپارچهسازی صحیح تکنیکهای آماری در سیستمی جامع به نام شش سیگما صورت میگیرد، شش سیگما مسیری را جهت تبدیل دادهها به دانش مورد نیاز سازمان ایجاد میکند که در نتیجه آن تغییرات فرآیند مدار حاصل میگردد، جامعه کیفیت آمریکا دو مؤلفه تشکیلدهنده شش سیگما را راهبرد (استراتژی) و سنجهها میداند.
•
نخستین بار شش سیگما در سال 1980 مطرح گردید و شرکت های بزرگ آمریکا ( همچون موتورولا ) آن را سرلوحه عملکرد خود قرار دادند و دستاوردهای علمی ارزنده ای نیز داشتند. این روش بعدها مورد توجه اروپایی ها و ژاپنی ها قرار گرفت..
نام شش سیگما را به بیل اسمیت در دهه هفتاد نسبت می دهند. وی هم اکنون پدر شش سیگما خوانده می شود.
شش سیگما نیز یک مفهوم آماری است که به سنجش فرآیند از لحاظ تعداد عیوب میپردازد. دستیابی به سطح شش سیگما به معنی آن است که فرآیندهای ما تنها 4/3 خطا در میلیون را دارا هستند، به عبارت دیگر آنها تقریباً در حد کمال عمل میکنند، شش سیگما همچنین یک فلسفه مدیریت است که به حذف انحرافات از طریق انجام مجموعهای ازعملیات شامل ادراک، اندازهگیری و بهبود فرآیندها میپردازد. با پایین آمدن سطح سیگما، تعداد عیوب در هر یک میلیون مورد بیشتر میشود که میزان آن در جدول زیر قابل رؤیت است
•عبارت است از نحوه به کارگیری ابزارها و تکنیکهای شش سیگما در قالب پروژههای تعریف شده جهت حصول اهداف. لازمه پیادهسازی موفق شش سیگما، ایجاد زیرساختی اثربخش برای انتخاب، پشتیبانی و اجرای پروژههای شش سیگما میباشد. این پروژهها بر تحقق اهداف راهبردی متمرکز میباشند، مؤلفه دوم شش سیگما سنجههای این رویکرد میباشند. سنجهها، معیارهای اندازهگیری و پایش پیشرفت پروژهها بوده و منجر به درک صحیح فرآیندهای تحت بهبود میگردند
بخشی از متن:
فهرست
تاریخچه شش سیگما 6
دیدگاه صاحبه نظران کیفیت درباره شش سیگما 7
دیدگاه برخی از سازمان ها و شرکت ها در خصوص شش سیگما 8
آنچه در مفهوم شش سیگما مستتر است، به طور خلاصه عبارت است از: 9
نکته چهارم: مدیریت کنشی.. 10
ویژگی های شش سیگما 11
سه مسیر اصلی در اجرای شش سیگما 12
مسیر اول: دگرگونی سازمان.. 12
مسیر دوم: بهبود استراتژیک.... 13
مسیر سوم: حل مسئله. 14
تعریف عملی و کلاسیک.... 15
تفاوت با دیگر روشهای بهبود سازمانی.. 15
اصل اساسی شش سیگما 16
مؤلفههای اصلی شش سیگما 16
اهداف شش سیگما 16
متدهای شش سیگما 17
هزینه و صرفه جویی در آن توسط ۶σ.. 30
فرآیند اجرایی شش سیگما 35
- فاز تعریف... 36
فاز اندازهگیری.. 36
منابع.. 41
مقدمه سیگما یکی از حروف الفبای یونانی و در علم آمار از شاخص های مهم پراکندگی به نام انحراف معیار و در واقع مقیاسی برای سنجش انحراف است؛ سیگما بیانگر آن است که یک فرایند چه اندازه از حالت مطلوب خود منحرف شده است، لذا در واقع استعاره ایست برای دقت فوقالعاده در کاهش هزینههای کیفیت. استعارهای که اهمیت محاسبات دقیق در فرایند تولید و ارایه خدمات را مورد تاکید قرار میدهد. ششسیگما یعنی رسیدن به سطحی از کیفیت تولیدات و ارایه خدمات که خطای فرایندهای کاری به میزان 3.4 در یک میلیون موقعیت کاهش یابد؛ این در حالیست که سطح کیفی سهسیگما که طی دهههای گذشته مورد قبول بود، اکنون به دلایل مختلف از جمله افزایش پیچیدگی و حساسیت تکنولوژی و نیز بالا رفتن انتظارات مشتریان، سطحی قابل قبول به شمار نمیآید.
ششسیگما یک استراتژی تحول سازمانی است؛ استراتژی تحولی ششسیگما، سیستمی است که موجب توسعه و گسترش متدهای مدیریتی، آماری و نهایتا حل مشکلات شده و به کمپانی امکان جهش و تحول را میدهد. احراز کیفیت برتر و افزایش قابلیت اعتماد در محصولات تولیدشده و مونتاژشده نیازمند چارچوبی است که به قابلیتهای سازمان در زمینههای مدیریت، کاربرد اطلاعات و تکنولوژی، یکپارچگی ببخشد؛ برای استفاده از اطلاعات، وجود یک سری ابزارهای آماری که بتوان بوسیله آن ها عملکرد فرایندها و تولیدات را بهینه نمود، بسیار ضروری است. در دنیای رقابتی امروز، کیفیت خوب یک ویژگی تجملاتی نیست بلکه از دیدگاه تولیدکنندگان و مصرفکنندگان یک نیاز بنیادی است.
صرفنظر از تعریفهای متعدد کیفیت، یک سری ویژگی های مشترک جهانی برای آن درنظر گرفته شده است که عبارتند از: عملکرد دقیق، حداقل تغییر و کمترین هزینه .
دانشمندان و مهندسینی که به طور عمومی و کلی با مسائل برخورد میکنند علاقمند به مورد اول، آمارگران متمایل به مورد دوم و مدیران تجاری دوستار مورد سوم میباشند؛ بدیهیست فرایند و یا محصولی موفق است که برخوردار از همه موارد فوق باشد. ششسیگما فلسفه بهبود مستمر است و به سمت عالی شدن در همه کارها پیش میرود. ششسیگما سیستمی است که تعیین میکند کجا قرار گرفتهایم، دوست داریم کجا باشیم، چگونه به آن مقصد خواهیم رسید و چگونه در طول راه پیشرفت خواهیم نمود. ششسیگما ابزاریست که برای میزانسازی دقیق ماشین فرایند بکار میرود و اینکار را از طریق مشتریمداری، بهبود مستمر و درگیر کردن و مشارکت همه اعضا در داخل و خارج سازمان انجام میدهد .
در مبحث ششسیگما، سه حوزه اصلی وجود دارد: حوزه اول فلسفه است که طریقه حرکت، چشمانداز و جهت حرکت سازمان را تعیین میکند. حوزه دوم مقیاس است که به سازمان این امکان را میدهد تا به طور دقیق نحوه عملکرد فرایندها را مشخص کند. حوزه سوم نیز روششناسی است. روششناسی یک فرایند سیستماتیک است که موجب شناسایی، تبیین، اندازهگیری، تحلیل، توسعه و استاندارد شدن یک فرایند میشود .
هر چه تعداد ششسیگماها بیشتر باشد میزان خطا کمتر است. هر چه تغییرات کوچکتر باشند هزینه کمتر است. بهترین سازمانها حدود 3 یا 4 سیگما بکار میگیرند که این تعداد، احتمال بروز خطا در یک میلیون واحد را به 6200 عدد میرساند. به طور عملی تعداد خطاها میتواند تا 3.4 واحد در هر یک میلیون واحد کاهش پیدا کند و این به معنای میلیون ها دلار صرفهجویی است.
ششسیگما یک رویکرد تحولی مدیریتی است که باعث ارتقا و بهبود کیفیت میشود. مسیری روشن در دستیابی به بهبود مستمر و آرمانی است که شرکتها را به تولید بهتر، سریعتر، باکیفیتتر و در نهایت با قیمت تمامشده کمتر ترغیب مینماید تا منجر به سودآوری بیشتر گردد .
در برنامههای ششسیگما، به هر آن چیزی که با رضایتمندی مشتریان و مطلوبیت مدنظر آن ها مغایرت داشتهباشد، ضایعات گفته میشود. استراتژی ششسیگما دربرگیرنده استفاده از ابزارهای آماری در قالب یک روش ساختیافته است تا با دستیابی به دانش موردنیاز در دنیای رقابتی امروز، تولید محصولات و ارائه خدمات بهتر، سریع تر و با هزینه کمتری انجام به انجام رسد.
ششسیگما رویکردی نظامیافته و پویا برای هدایت اطلاعات و یک متدولوژی برای حذف ضایعات است؛ با این هدف که ششسیگما در فاصله مابین حدود مشخصه پایینی و بالایی از مقدار هدف قرار گیرد. برنامههای ششسیگما برای هر فرای