بخشی از متن:
بناهای تاریخی جز لاینفک تاریخ هرکشوری میباشند که حفاظت از آنها ضروری است و باید در بقای آنها کوشا بوده و در انتقال این بنا به نسل آینده بصورت پایدار عمل نمود. ازین رو، ارائه راهکارهای مناسب برای نگهداری و مرمت این گونه آثار امری ضروری است. در روند مرمت بناهای تاریخی، قبل از تهیة طرح مرمت، آسیب شناسی ضروری و ناگزیر میباشد. به عبارتی، آسیب شناسی دقیق و صحیح، موفقیت طرح مرمت را تضمین خواهد نمود. فرآیند آسیب شناسی، عملی تحلیلی بوده که میبایست متکی بر استدلال های قوی و صحیح باشد تا نتیجة مطلوب حاصل آید. از جمله آسیب هایی که نیازمند استدلال و بررسی های تحلیلی میباشد، ترک ها هستند. یکی از دلایل ایجاد ترک ها نشست است. با وقوع نشست، تعادل نیرویی بنا بر هم خورده و متعاقب آن ترکها ایجاد میشوند. از سوی دیگر، ترکها در دیوارها میتوانند افزون بر ناپایداری ناشی از نشست، پایداری و تعادل سازة بنا را به مخاطره انداخته و با کاهش مقطع مقاوم دیوار، روند تخریب بنا را تسریع نمایند. هدف از انجام این پژوه بررسی و آسیب شناسی و شناخت انواع ترک های وارده بر ساختمان به دلایل مختلف و ارائه روش مرمت قسمت های آسیب دیده است.
فهرست مطالب به شرح زیر میباشد:
چکیده
مقدمه
انواع عارضه در بناها
ترک چیست؟
عوامل ایجاد کننده ترک
انواع ترک
راهکار های مرمت انواع ترک
جمع بندی
نتیجه گیری
منابع
بخشی از متن:
مقدمه:
بنای تاریخی، یک مکان، سایت، محوطه یا میراث تاریخی رسمی مکانی است که در آن پاره ویا پارههایی از تاریخ سیاسی، نظامی،فرهنگی، و اجتماعی به دلیل ارزش میراث فرهنگی آنجا نگاهداری شدهاست. مکانهای تاریخی معمولاً توسط قانون و نهادهای قانونی محافظت میشوند، و بسیاری از آنها به طور رسمی سایت تاریخی ملی شناخته شدهاند. یک سایت تاریخی ممکن است ساختمان، چشمانداز، سایت یا یک ساختار باشد که از اهمیت محلی، منطقهای، یا ملی برخوردار است. بازدید کنندگان مکانهای تاریخی
مکانهای میراثی تاریخی و دیگر جاهای میراثی، اغلب به گونهای نگهداری میشوند که برای بازدید عمومی آمادگی داشتهباشند. بازدید کنندگان ممکن است با احساسی نوستالژیک (آمیزهای از غم افسوس و شادی افتخار)، برای دوران گذشته، در پی فراگیری آموزههایی درباره بخشی از میراث فرهنگی خود، یا علاقهمندیهای متعارف عمومی در یادگیری بیشتر در مورد بافت تاریخی این گونه سایتها از آنها بازدید کنند. بسیاری از سایتها تورهایی توسط کارکنان آموزش دیدهٔ سایت برای بازدید کنندگان،ارائه میدهند. این تورها برای نشان دادن و تفسیر چگونگی زندگی در زمانی که آن سایت آن دوره را نمایندگی میکند راهاندازی شدهاند. سایت همچنین میتواند مجهز به یک «مرکز بازدید کننده» (ویزیتور سنتر) با معماری و امکانات مدرنتر باشد، که به عنوان درگاهی بین جهان خارج و سایت تاریخی ایفای نقش میکند، و اجازه میدهد تا بازدید کنندگان بتوانند برای کسب برخی از دانستنیهای سایت؛ بدون در معرض آلودگی قرار دادن بیش از حد بخشهای حساس آن، به اطلاعات مورد نیاز خود دسترسی داشته باشند.
ارامنه مقیم جلفاى اصفهان در ساحل جنوبى زاینده رود فرزندان ارامنهاى به شمار مى روند که در دوره پادشاهى شاه عباس اول به فرمان آن شهریار از مسکن اصلى خود جلفا در کنار نهر ارس به پایتخت وى کوچ داده شدند. توجه مخصوص شاه عباس به ارامنه اصفهان سبب شد که ارمنیان شهرهاى دیگر ایران نیز به اصفهان روى آوردند و در اندک زمانى بر جمعیت و وسعت جلفا افزوده شده و چون از پرتوکار و تجارت ثروتمند شدند به ساختن خانهها و کاروانسراها و کلیساهاى بزرگ همت گماشتند از آن جمله خواجه نظر از بازرگانان معتبر جلفا دو کاروانسراى بزرگ بنیان گذاشت و نزدیک هفت هزار تومان به پول آن زمان صرف این کار کرد. یکى دیگر از تجار بزرگ ابریشم به نام خواجه آودیک نیز در جلفا کلیساى زیبایى ساخت که با چراغها و قندیلهاى زرین و سیمین و تابلوها و تصاویر گرانبها زینت یافته و تمام مخازج آن را در حیات خود به عهده گرفت. این کلیسا که در زمان شاه عباس به نام کلیساى آودیک معروف بوده امروز در حاشیه خیابان نظر و میدان جلفا قرار دارد و به نام کلیساى مریم معروف شده است.
شادرن تاجر و جهانگرد فرانسوى که نزدیک چهل سال پس از مرگ شاه عباس بزرگ در زمان شاه سلیمان صفوى به اصفهان آمده درباره جلفا مىنویسد که بزرگترین محلات خارج شهر اصفهان است که یک فرسنگ طول و یک فرسنگ عرض دارد و از دو قسمت تشکیل مىشود یکى جلفاى قدیک که در زمان شاه عباس اول ساخته شده و دیگرى جلفاى نو که از آثار دوره سلطنت شاه عباس دوم است. جلفاى نو از هر جهت بر جلفاى کهنه برترى دارد زیرا کوچههاى آن وسیع و مستقیم و پردرخت است. جلفا پنج کوچه بزرگ دارد که امتداد آنها از مشرق به مغرب است. بازارى خوب با چند حمام و دو کاروانسرا و یک میدان و یازده کلیسا دارد. در جلفا از 3400 تا3500 خانه هست. خانههاى کنار زاینده رود را بسیار عالى و زیبا شبیه به عمارات سلطنتى ساختهاند. شاه عباس اول و شاه صفى که به ارامنه توجه خاص داشتند مکرر به خانههاى ایشان مىرفتند.
آنچه را شاردن نوشته امروز هم مى توان ملاحظه نمود با این تفاوت که وسعت امروز جلفا خیلى بیش از سابق شده و با آبادیهاى مجاور آن منطقه وسیعى را در جنوب اصفهان تشکیل مىدهد اما تعداد ارامنه مقیم جلفا خیلى کاهش یافته است. امروز در جلفاى اصفهان بیش از پنجهزار ارمنى زندگى نمىکنند و سایر سکنه این قسمت را ایرانیان مسلمان تشکیل مىدهند اما کلیساهایى که شاردن به وجود آنها اشاره مىکند در سرجاى خود باقى هستند و معروفترین آنها کلیساى وانک و بدخهم یا (بیت اللحم) و مریم و استیفان و گریگور مقدس و یوحنا و میناس و نرسس و سر گیس و گیورگ ( کلیساى غریب ) است.